• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4526 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۲ آذر

توضيحاتي كلي در باب شعر منصور اوجي به بهانه زادروزش

يك كهكشان ستاره و يك آسمان سحر

سعيد اسكندري

 

 

منصور اوجي از شاعران مورد علاقه من است. در واقع من گمان مي‌كنم اگر كسي در پي شعر به مفهوم عام آن باشد بي‌شك از خواندن يا شنيدن بسياري از شعرهاي اوجي لذت خواهد برد. وقتي از شعر به مفهوم عام آن سخن مي‌گوييم بدان معنا نيست كه شعر اوجي شعري براي عوام است يا شعري عوام‌پسند. شعر به مفهوم عام شعر يعني شعري به دور از ادعاهاي آنچناني، نو‌آور بودن، آوانگارد بودن، متفاوت بودن و هر نوع ادا و اطوار غيرمعمول و احتمالا غيرمعقول ديگر. چيزي كه مردم باسواد كه با مطالعه كتاب و نشريات بيگانه نيستند، آن را شعر بدانند و اهل فن هم نتوانند در شعر بودنش، تشكيك كنند. حال ممكن است سبكش را نپسندند.

شايد در اينجا توجه به تفاوت ميان دو مفهوم عامه‌پسند و عوام‌پسند بتواند روشنگر باشد. بدين معنا كه شعر اوجي شعري عامه‌پسند است؛ چنانكه شعر او هم در ميان مردم شعرخوان طرفداراني دارد و هم در ميان اهل فن و بزرگان ادب و هنر تا آنجا كه نويسنده مطرحي چون هوشنگ گلشيري در باب شعر او كتابي نوشته به نام «شعر سكوت» و گزيده‌اي انتخاب كرده است از اشعارش براي چاپ در مجموعه كتاب‌هاي حلقه نيلوفري انتشارات نويد شيراز كه زير نظر زنده‌ياد شاپور بنياد منتشر مي‌شد.

 

از طرف ديگر الزاما شعر به معني عام شعر بودن نوشته يا سروده‌اي، نمايانگر تهي بودن آن از كارها و حتي ريزه‌كاري‌هاي فني، بلاغي، ساختاري و فرمي نيست. در اينجا باز هم شعر اوجي را در مواردي شعري شديدا در پي فرم‌سازي مي‌بينيم‌ و جالب اينكه اوجي همچون محمد حقوقي در اين فرم‌گرايي عمدتا متاثر از فرم‌سازي‌هاي م. آزاد است. دو شاعر با سبك و ديدي بسيار متفاوت كه در مساله‌اي واحد از يك شاعر ديگر تقريبا به يك شيوه متاثر شده‌اند:

«منصور منم منم منم منصور

چرخشت ز چرخشش فرو افتاد»

آري شعري در پي فرم‌سازي و فرم‌گرا كه در بسياري جاها با شيوه‌هاي بياني شيرين يا رفتاري نمكين در كلام، خود را از آني شاعرانه هم بهره‌مند و برخوردار مي‌كند:

«نكند فكر باغ نقاشي است

نكند فكر آبي كاشي است

نكند»

 

برخي مولفه‌هاي شعر اوجي

شعر اوجي از يك سو متاثر از شعر غنايي‌- عرفاني فارسي به ويژه غزل حافظ است:

«هواي باغ نكرديم و دور باغ گذشت»

و از ديگر سو به ويژه در شعرهاي كوتاهش متاثر از شعر و فرهنگ شرق دور:

«آن ‌طرف‌ها گل سپيده شكفت

اي كاش بر آب قايقي بودم»

شعر اوجي شعر مضامين شاعرانه و كلي است مثل عشق:

«لبخنده‌ات گلي است

از الماس و عطر سيب

آن چتر ايمني كه ز هول شبم رهاند»

مثل شعر:

«تا من به دام شعر در افتم

دانستم عشق نيز بهانه است»

و مثل مرگ:

«ديگر هراسم هيچ ز ادبار مرگ نيست»

گفتني است شعر اوجي از مضامين سياسي، اجتماعي هم به هيچ روي خالي نيست:

«در زير اين بلند

ما شرقيان

هماره سرودي سروده‌ايم

با تيغي بر گلوگاه

در نوبت پگاه»

و شعر او همچنين شعر اشيا، موجودات و فضاهاي شاعرانه باغ، سبزه، پروانه، درخت، گل، نارنج، چشمه و رود و... است:

«بر سبزه‌هاي خاك

پروانه‌ايم ما

با طول عمر خويش

كوتاه مثل آه»

 

شعر اوجي به ويژه از دهه 60 به بعد شعر ايجاز و شكار لحظه‌هاي شاعرانه است:

«ديدمش

چيدمش

گلايل بود»

 

از نكات ديگر موسيقي و به ويژه وزن در اشعار موزون اوجي است كه نقش مهم و مثبتي در كار او دارند:

«با حنجره‌اي قديم مي‌خواند

مرغي لب سلخ:

برگيريد از آب برگيريد

اين سنبل كاكل سياوش را

پهناي زمين و هفت دريا را

در آتش سرخ غرق خواهد كرد

در خون خون خون

آري لب سلخ

با حنجره‌اي قديم

مي‌خواند

مرغي

و چه تلخ»

نكته جالب در اين توجه به موسيقي، علاقه و توجه توامان او به موسيقي و آواز سنتي ايران است تا جايي كه نام دو كتاب او «اين سوسن است كه مي‌خواند» و «صداي هميشه» در مورد دو خواننده مطرح يكي در موسيقي عاميانه و كوچه‌باغي ايران، سوسن و ديگري خواننده بزرگ و ارزشمند موسيقي سنتي ايران استاد محمدرضا شجريان است.

 

سخن آخر اينكه اوجي شاعري پر كار است كه در مورد چاپ آثارش چه در نشريات چه به شكل كتاب، مساله پيوستگي و مداومت داشتن در كار را رعايت كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون