نگاهي به فيلم روزي روزگاري در هاليوود
كالبدشكافي خشونت
كامل حسيني
كدامين جغرافيا است كه در آن، ميان روياهاي «ريك» و جهان واقعيت، ديالوگ همزمان با ستيز
به هم تنيده شدهاند؟ پاسخ كاملا بديهي است؛ هاليوود! همانطور كه از اسم فيلم پيداست پيرنگي براي آن چيده شده است كه از پاياني بسته سرباز ميزند؛ تو گويي درصدد است كه تنها لحظهاي به جهان سرگرمي خشونتهاي تصويري جهان فيلمها و خاطرات تلخ و شيرين پشت پرده فيلمها و دوران بازيگري سر كي بكشد و هر از گاهي فراز و نشيب سر راه يك بازيگر را به تصوير بكشد. بنابراين بيشتر رخداد و كشمكشهاي پيرنگ از چشمانداز شخص بازيگر با جهان بيروني و حتي درونياش نگريسته ميشوند. در واقع، روايت نوعي مرثيه براي گذر زمان و عمري است كه در آن افراد مراحل تولد و باليدگي را پشتسر ميگذارند و گاهي درنهايت نيز دچار افولي ميشوند كه خارج از خواست خودشان و در كمال بيخبري با آن روبهرو ميشوند يا گاهي از سر پيدايش خللي در استعداد بازيگري آنهاست. همچنين فيلم، ميان شخصيتهاي يك كتاب، فيلم و همچنين واقعيت پلي معنادار ميزند؛ درست با سكانسي كه در آن، ريك مشغول خواندن سرگذشت عبرتانگيزي از مردي است كه شغلش رام كردن اسبهاي سركش است اما در اوج استادي بهشدت مصدوم و قدرت سابقش را از دست ميدهد و ريك در همدردي با او اشك ميريزد. اما آنچه در اين فيلم ذهن تماشاگران را به پرسش ميكشد ديالوگهايي در پايان فيلم است كه از زبان يكي از كاراكترها به تلويزيون (كه تصاوير هاليوودي آن در آن حضور پررنگ دارد) اشاره ميكند و ميگويد كه همه ما با تلويزيون بزرگ شدهايم و برنامههايش جز در اندك موارد همگي مروج خشونت است، كساني نيز كه مشهور ميشدند تنها از لابهلاي تصاوير خشونتآميز مشهور شدند و به ما خشونت ياد ميدادند. راز گنجاندن اين ديالوگها در اين فيلم تارانتينو چيست در حالي كه هميشه فيلمهايش مملو از خشونت يا انتقامجويي هستند؟ اينگونه سكانسهاي خشن از چه ابعادي بايد نگريسته شوند؟ از نقدي كه به تصاوير سينمايي خشن ميشود؟ آنهم درست درباره تنفر نسبت به جغرافيايي جنونآميز براي گسترش نوعي تصاويري از خشونت فيزيكي (هاليوود) و همزمان شهرتي كه از دل اين تصاوير بيرون ميآيند (قهرمانان فيلمهاي وسترن) يا اينكه بيشتر از جنبه طنز و نقدي بر توجيهها و بهانههاي كودكانه برخي افراد ددمنش براي اعمال خشونت در جهان واقعيت نگريسته ميشوند؟ گويا خطاب به جوان و نوجواناني است؛ يعني طبق نظر «تارانتينو» درك چنداني از ماهيت و حقيقت ندارند و كارگردان، غيرمستقيم ميخواهد به آنها اين باور را بقبولاند كه سينما و تلويزيون در بازتوليد خشونت نقش چنداني ندارند، بلكه آنچه در بروز خشونت نقشي اصلي را دارد منش پليد آدمهايي است كه با تحريك و تشويق افرادي تبهكار به چنين رفتارهاي خشونتآميزي دست ميزنند. اگر از وجهي ديگر به اين فيلم نگاه كنيم پي خواهيم برد كه فيلم، ناخواسته زندگي فلاكتبار و مبتذل افرادي را نيز به تصوير ميكشد كه همه تلاشهايشان در زندگي جز تلاشهاي عياشي دغدغه عميق و معنادار ديگري براي زندگي گرانبهاي خود جستوجو نميكنند.