• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4561 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۳ دي

قابل پيشگيري بود؟

مهدي زارع

از شنبه 21 دي‌ماه 98 با آبگرفتگي و سيلاب جديدي در جنوب شرق كشور مواجهيم. سيستان و بلوچستان از خشك‌ترين نواحي ايران است به نحوي كه شدت خشكسالي در آنجا به حدي بود كه از 721 منبع آبي روستايي اين استان 550 منبع كاملا خشك شده است.

آبرساني سيار به بيش از هزار و 500 روستا به‌طور معمول در اين استان انجام مي‌شود. بعدازظهر جمعه 20 دي‌ماه سامانه بارشي جديد وارد جنوب كشور شد. براساس گزارش سازمان هواشناسي سامانه بارشي فعلي قوي‌ترين سامانه بارشي امسال در جنوبغرب ايران است كه دامنه فعاليت و ارتفاع ريزش‌هاي آن طي چند سال اخير كم‌سابقه بوده است. طي روزهاي شنبه تا بامداد يكشنبه بيش از 100 ميليمتر باران باريد. بيشترين بارندگي با ميزان ۱۳۶ ميليمتر در ايستگاه «دستگرد» از توابع بخش بنت شهرستان نيك‌شهر ثبت شد. مدير هواشناسي استان گزارش داد كه ۱۲۰ ميليمتر از اين ميزان بارندگي در كمتر از ۲۴ ساعت باريده كه موجب آبگرفتگي و سيلابي شدن رودخانه‌هاي محلي در اين منطقه شده است. از ايستگاه «بنت» نيكشهر نيز تاكنون ۱۱۵، بزمان ۶۴، «محمدآباد كورين» زاهدان ۶۰، «گوهركوه» خاش ۵۳، «توكل‌آباد شورك» زاهدان ۵۲٫۴، «چانعلي» زاهدان و شهر دلگان ۴۷، «ميرآباد» و «همت‌آباد كورين» در زاهدان و «نرون» و «چاه‌كمال» در خاش ۴۶ ميليمتر باران گزارش شده است. بيشترين آبگرفتگي‌ها در روزهاي شنبه و يكشنبه در شهرستان خاش دلگان، كنارك و نيك‌شهر مشاهده شد. مشاهده مي‌شود كه نمونه بارز ديگري از سيكل خشكسالي و سپس سيل سهمگين را اين‌بار در سيستان و بلوچستان مي‌بينيم. در 23 تا 23 فروردين 98 نيز سيلاب در سيستان و بلوچستان بعد از خسارت‌هايي كه در استان‌هاي شمالي، مركزي و غربي كشور بر جاي گذاشته بود، مشكلات مهمي براي مردم آفريد. در آن موقع استاندار سيستان و بلوچستان مدعي شد كه «اين‌بارندگي و سيلاب سبب عبور از بحران جدي خشكسالي چندين ساله منطقه شد.» آمار بارندگي منطقه از فروردين 98 تا پايان سال آبي (پايان شهريور 98) خلاف ادعاي استاندار مزبور را نشان مي‌دهد. بارندگي فروردين 98 و همچنين در بهمن 97 مساله‌اي دنباله‌دار نبود. خشكسالي هم به پايان نرسيد. در دهه دوم بهمن 1397 در پي بارندگي شديد در افغانستان و ايران موجب سرازير شدن آب از سمت افغانستان به ايران و رسيدن آن به هامون سابوري شد. پرآب بودن هميشگي تالاب‌ها در مهار سيلاب‌ها و مقابله با كانون ريزگرد‌ها بسيار مهمند. ولي مساله آن است كه اتفاقات حدي (حداقلي و حداكثري) مانند خشكسالي و بارش‌هاي بسيار شديد و ناگهاني در حال حاضر به روال عادي منطقه تبديل شده كه از نمادهاي تغييرات اقليمي هستند. دستكاري انسان‌ها در طبيعت اين منطقه و احداث سد در افغانستان از عوامل خشك‌شدن كامل استان سيستان و بلوچستان بوده است. «هيرمند» يا «هلمند» نام رودي است كه از ولايت هلمند افغانستان سرچشمه مي‌گيرد و به درياچه «هامون» كه درياچه‌اي مشترك بين افغانستان و ايران است، مي‌‌ريزد. رود بزرگ هيرمند از رودهاي افغانستان با طول هزار و 100 كيلومتر است. اين رود از بلندي‌هاي كوه‌هاي «بابا» در ۴۰ كيلومتري غرب «كابل» از رشته كوه «هندوكش» سرچشمه مي‌گيرد و پس از مسافت ۱۱۰۰ كيلومتر وارد درياچه هامون بين افغانستان و ايران مي‌شود. در سال ۱۳۵۱ هجري شمسي قراردادي ميان دولت ايران و افغانستان بسته شد كه طي آن دولت افغانستان متعهد شد كه در هر ثانيه ۲۶ مترمكعب آب (معادل ۸۵۰ ميليون مترمكعب در سال) از رودخانه هيرمند به سمت درياچه‌ هامون در خاك ايران آزاد كند. ولي افغانستان ساخت سد كمال‌خان را روي رودخانه هلمند كه در سال 49 آغاز كرده بود، بعد از بيش از سه دهه جنگ به پايان برد و فاز دوم آن در آذرماه سال ۹۴ به بهره‌برداري رسيد. سد «كجكي» نيز در افغانستان با ظرفيت مخزن هزار و 800 ميليون مترمكعب روي رودخانه هيرمند ساخته شد و ميزان حقابه ايران از هيرمند بيشتر كاهش يافت. دولت افغانستان تاكنون ۱۹ سد و ۳۴ بند انحرافي در حوضه آبريز هيرمند و در بالادست تالاب‌هاي هامون احداث و مورد بهره‌برداري قرار داده، برنامه ساخت ۳۵ سد ديگر را در اين حوضه به صورت سدهاي پيشنهادي در دست مطالعه و بررسي دارد. اين سد‌ها، به همراه خشكسالي در خود افغانستان و ندادن حقابه مورد توافق در عهدنامه 1351 به ايران از عوامل خشك شدن درياچه هامون بوده‌اند. در مجموع براساس آمار مركز آمار ايران حدود ۶۰۰ هزار نفر طي حدود سال‌هاي 1375 تا 1390 از منطقه سيستان به مناطق ديگر ايران مهاجرت كرده‌اند و آنان كه مانده‌اند، هر سال فقيرتر مي‌شوند. به هم خوردن توازن منابع آبي و تشديد اثر‌هاي تغييرات اقليمي به خاطر اين نوع فعاليت انساني، سياست‌هاي نادرست كشاورزي و البته تداوم خشكسالي است. آنچه به مديريت اين نوع سوانح آب و هوايي كمك بسيار مي‌كند استفاده از داده‌هاي علمي و مديريت پيشگيرانه كاهش ريسك در يك برنامه درازمدت و در مورد مساله سيلاب در منطقه سيستان و بلوچستان با نگاهي فراملي و منطقه‌اي است. سيلاب‌هاي فروردين و دي‌ماه 98 نماد وضعي است كه در ماه‌ها و سال‌هاي بعد نيز مشابه آن رخ خواهد داد. بايد آماده شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون