هواداري از دور

اين روزها شكل پشتيباني كردن از ديگران هم مثل خيلي چيزهاي ديگر تغيير كرده. قبلا وقتي مي‌گفتند: «فلاني خيلي هوادار دارد» مي‌توانستند دليل‌شان را براي اين ادعا با نشان دادن منظره‌اي به رخ بكشند. مثلا مي‌گفتند فلان تيم ورزشي خيلي طرفدار دارد و وقتي فرد مقابل‌شان به طرف ناباوري مي‌رفت سريع به جماعتي اشاره مي‌كردند كه در استاديوم‌ها براي طرفداري كردن از آن تيم يا فرد جمع مي‌شوند. اين دليل آنقدر واضح و متقن بود كه نيازي هم به اما و اگر نداشت. مگر در شرايطي كه مثلا طرفداران دو تيم با هم كل كل كرده باشند كه طرفدارهاي يكي از آنها بيشتر از ديگري است و به همين دليل مجبور شده باشند بين طرفدارهاي خودشان مسابقه بگذارند. چيزي كه الان من درباره‌اش صحبت مي‌كنم، اصل ديده شدن طرفداري با چشم است.

حالا مي‌توان اين دليل را به شكل عكسي يا به شكل كسي كه در جمعي حاضر است و علاقه‌مندانش دورش حلقه زده‌اند، ديد.

اين هوادارها يك ويژگي مشترك داشتند و آن هم شدت علاقه‌شان به فرد مورد نظر بود. آنقدر كه حاضر بودند و البته هنوز هم گاهي هستند كه هزاران كيلومتر راه بيايند تا فرد محبوب‌شان را ببينند. يا ساعت‌ها در جايي بايستند تا ستاره محبوب‌شان يا مثلا تيمي كه دوستش دارند از آنجا عبور كند. اما حالا از اين خبرها نيست يا اگر هم هست بروز و ظهور بيروني‌اش كم شده است. شما نمي‌تواني خيلي از هيجان‌ها و موج‌هاي هواداري را به ديگران ثابت كني.

متر و معيار داشتن هوادار بيشتر حالا از دنياي حقيقي به دنياي مجازي كشيده شده است. مثلا اگر مي‌خواهي ميزان محبوبيت كسي را با ديگري بسنجي بايد نگاه كني به اينكه صفحه مجازي‌اش چند فالوور دارد. يا تعداد اعضاي كانال او مثلا چقدر است. آيا كساني كه براي او پيام مي‌گذارند زيادي قربان صدقه‌اش مي‌روند يا ميزان قربان صدقه رفتن‌شان كم است؟ اينها چيزهايي است كه براي قضاوت درباره ميزان محبوبيت و تعداد هواداران كسي به آنها استناد مي‌شود.

اما اين‌گونه انتقال شكل و نوع هواداري يك «اما»ي بزرگ هم دارد؛ آن هم اين است كه طرفدارهاي مجازي با وجود اينكه تعداشان بيشتر است به همت و پيگيري علاقه‌مندان واقعي نيستند. هوادار قبلا هزاران كيلومتر راه مي‌رفت براي ديدن قهرمانش. حالا همت و علاقه‌اش به او در اين حد است كه در گوشي‌اش به صفحه طرف مورد علاقه‌اش سري بزند و لايكي بكند. يا نهايتا زير پست طرف بنويسد كه خيلي دوستش دارد.

از طرفي ديگر وظيفه هواداري‌اش را هم از راه دور انجام مي‌دهد و كسي با او چشم تو چشم نمي‌شود. به همين دليل به جاي اينكه مثلا سعي كند به هواداران تيم يا شخص رقيب ثابت كند گروهي كه او در آن است، تعدادشان بيشتر است سري به صفحه‌هاي ديگران مي‌زند و فحاشي مي‌كند و در قبال اين هتاكي هيچ مسووليتي هم نمي‌پذيرد.

تازه اين هم هست كه هنرمند يا ورزشكار گرامي براي اثبات محبوبيت خودش مي‌تواند چند تا از اين چماق به دست‌ها مهيا كند يا اصلا صدها هزار هوادار بخرد!