• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4576 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۳ بهمن

فرار مالياتي سردار اقدس

مرتضي ميرحسيني

سيزدهم بهمن 1301 روزنامه اتحاد گزارشي منتشر كرد كه در آن به بدهي مالياتي شيخ خزعل و برخي خان‌هاي ديگر گوشه و كنار كشور اشاره شده بود و اينكه وزارت ماليه عاجز از وصول اين ماليات‌ها از وزارت داخله خواسته تا به مساله رسيدگي كند. امتناع خزعل از پرداخت ماليات، موضوعي فراتر از فرار مالياتي يك خان مركزگريز و پيچيده‌تر از بي‌اعتنايي او به مطالبات دولت مركزي ايران بود. او حداقل از دو دهه پيش از آن يعني از زمان مظفرالدين ‌شاه قدرتمندترين مرد منطقه خودش بود. حتي دربار قاجار برتري خزعل در خوزستان و نگهباني او از مرز مشترك ميان ايران و عثماني در آن ولايت را با اعطاي لقب معزالسلطنه(و كمي بعدتر سردار اقدس) به او به رسميت مي‌شناخت. محمدتقي بهار مي‌نويسد: «شيخ خزعل مردي باهوش و سياسي و بالنسبه محيل بود و در اندك مدتي توانست بر خوزستان حكومت كند. خزعل در ظاهر رعيت دولت ايران بود و از دولت، لقب سردار اقدس گرفت و به امتيازاتي نايل آمد ليكن قدرت خانوادگي و سياسي او روز به روز روي به تزايد بود.» هر چه مشكلات دولت مركزي بيشتر و دست تهران براي تسلط بر گوشه و كنار كشور كوتاه‌تر مي‌شد، قدرت و حوزه نفوذ خان‌هايي مثل خزعل نيز به همان نسبت بيشتر مي‌شد. باقر عاقلي مي‌نويسد:«پس از صدور فرمان مشروطيت كه اوضاع ايران قدري درهم شد، او داعيه سلطنت خوزستان را پيدا كرد. با سياست انگليس نزديكي كامل يافت و انگليس‌ها هم عالي‌ترين نشان خود را به او ارزاني داشتند. تا سال 1300 خزعل در رديف شيوخ درجه اول خليج فارس بود. خوزستان را اداره مي‌كرد و اگر از طرف دولت، حكمران تعيين مي‌شد بايد طبق نظر خزعل عمل كند والا از بين مي‌رفت». اشاره عاقلي به نزديكي روابط خزعل و انگليسي‌ها با آنچه بهار در خاطرات خود نقل مي‌كند، تاييد مي‌شود؛«مناسبات اين مرد با دولت بريتانيا كه به مناسبت نفت خوزستان علاقه مفرطي به آن ايالت داشت همواره دوستانه بود و او داراي نشان مهمي از آن دولت بود.» خزعل به پشتوانه اين حمايت‌هاي پيدا و پنهان انگليسي‌ها به ثروت هنگفتي هم رسيد و با سود حاصل از مزارع و نخلستان‌هايي كه در خوزستان، بصره و كويت داشت و تجارت با غرب و شرق و نيز عايدات گمرك ايران به يكي از ثروتمندترين مردان آسيا تبديل شد. شاهانه زندگي مي‌كرد و «مردي فوق‌العاده عياش و خوشگذران بود» و حتي گفته‌اند كه «تعداد همسران او در حرمسرا از 100 نفر تجاوز مي‌كرد.» در گذر از جنگ اول جهاني پايه‌هاي قدرتش محكم‌تر هم شد. زيرا دولت مركزي عملا فلج شده بود و نيروي كافي براي مقابله با تجزيه‌طلبان و خان‌هاي خودسر و جاه‌طلب نداشت. خزعل و شمار ديگري از حكام محلي حتي در حرف و روي كاغذ هم توجه چنداني به سياست‌هاي دولت مركزي نداشتند و لزومي به هماهنگ كردن خواسته‌هاي خودشان با برنامه‌هاي حكومت نمي‌ديدند. نپرداختن ماليات فقط بخشي از اين نافرماني و بي‌اعتنايي بود. اين وضع تا پاييز 1303 ادامه يافت تا اينكه رضاخان به خودسري‌هاي خزعل پايان داد و شيخ متمرد را از سر راه خودش برداشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون