• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4591 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ اسفند

گزارش «اعتماد» از عملكرد عجيب اداره‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامي تبريز

تبريز شهر بي‌تئاتر

بابك احمدي

 

 

دوشنبه 25 اسفند 1393 خبري روي خروجي سايت «ايران تئاتر» سامانه خبري زير نظر اداره‌كل هنرهاي نمايشي قرار گرفت با اين عنوان:«افقي روشن براي قلب تپنده تئاتر استان‌ها - رسيدن به خودكفايي و اجراي مستمر هدف مجموعه‌هاي تئاتر شهر است» و هنرمندان شهرهاي مختلف كشور در اين متن از برنامه‌اي سراسري حمايت مي‌كردند. برنامه‌اي كه قرار بود طي آن در هر استان يك تئاترشهر مجهز با تمام امكانات لازم براي گروه‌هاي نمايشي مهيا شود. طرحي كه در قالب «طرح حمايت از تاسيس تئاترشهر» از اواخر سال 90 و اوايل سال 91 در مراكز استان‌هاي كشور از سوي معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران ابلاغ شد و استان‌ها موظف شدند، فضاي مناسب براي راه‌اندازي تئاتر شهر استان را بررسي و شناسايي كنند.

مدير اسبق امور استان‌هاي اداره‌كل هنرهاي نمايشي در دوره قادر آشنا در اين باره توضيح داده است: «نيمي از استان‌هاي كشور متقاضي طرح بودند و در نهايت پس از شناسايي و بررسي كيفيت سالن‌ها 8 استان داراي تئاتر شهر شدند. اين مجموعه‌ها بايد استاندارد سالن‌هاي حرفه‌اي از جمله تجهيز يك سالن اصلي و حداقل يك پلاتو، رختكن، اتاق گريم و فضايي براي نمايشگاه عكس و پوستر نمايش‌ها را فراهم كنند.»

يعقوب صديق‌جمالي از كارگردانان فعال در تئاتر آذربايجان شرقي نيز همان وقت مي‌گويد:«مجموعه تئاتر شهر آذربايجان شرقي، مرداد 92 در شهر تبريز افتتاح شد و به صورت مستمر نمايش‌هاي متعددي را روي صحنه برده است.» اما حالا صداها و خبرهاي متفاوتي از تبريز مخابره مي‌شود. برخلاف اظهارات 5 سال قبل مديران و هنرمندان، گروه‌هاي تئاتر تبريز نه ‌تنها از امكانات در شأن برخوردار نيستند بلكه طبق مستندات به دست آمده، تمرين‌هاي خود را جاي پلاتوها در پاركينگ‌‌ها برگزار مي‌كنند.

 

تاريخ تئاتر تبريز

كامران سپهران در كتاب «تئاتركراسي در عصر مشروطه» به نقش تئاتر همگام با آغاز نهضت آزادي‌خواهي مردم ايران در سال 1285 اشاره مي‌كند. نويسنده در بخشي از كتاب مورد نظر به سرگذشت سالن‌هاي تئاتر اشاره دارد كه عموما توسط انجمن‌ها و دسته‌جات سياسي تاسيس شده‌اند. سالن‌ها و گروه‌هاي نمايشي كه به مجراي بيان عقايد و روشنگري افكار عامه بدل مي‌شوند و عملا فقدان رسانه‌ را در آن روزگار جبران مي‌كنند. به اعتقاد عمده پژوهشگران تاريخ صداي اصلي مشروطيت بيشتر يا ميهن‌پرستي و انتقاد اجتماعي ‌هم‌آوايي دارد و اين صدا به گوش مي‌رسد كه: ‌اي خطه ايران ميهن ‌اي وطن من/‌ اي گشته به مهر تو عجين جان و تن من...

تبريز در اين ميان يكي از مهم‌ترين شهرهاي ايران به شمار مي‌رود. چنانكه پروفسور ائوان زگال در مقاله «يقه متوسط تبريز در دوران مشروطه» مي‌نويسد: «آزادفكران پيش از مشروطيت در تبريز بيش از ساير شهرستان‌هاي ايران بودند و علت هم يكي مسافرت بازرگانان آذربايجاني به كشورهاي مترقي و ديگر همسايگي با روسيه و اطلاع از حوادث و انقلاباتي بود كه در آن سامان روي مي‌داد و مبارزاتي كه ميان آزاديخواهان و دولت مستبد روسيه در جريان بود و مهم‌تر از همه كردار مستبدانه محمدعلي ميرزا، وليعهد كه در آن زمان فرمانفرماي مطلق آذربايجان بود و هر گونه ظلم و ستمگري را در حق مردم روا مي‌داشت، اگرچه آزادمردان تبريز در آن زمان مجامع منظمي نداشتند و مسلك خاصي را به معني امروزه پيروي نمي‌كردند ولي مرام آنها آزاد شدن ايران از قيد بندگي و عبوديت استرداد بود...» (همانجا، ص۲۰۵)

حبيب‌الله فاضلي، مدرس علوم سياسي دانشگاه تهران در پژوهشي كه پيرامون حركت هنرمندان تئاتر و نمايشنامه‌نويسان تبريز در روزگار پيش و پس از مشروطه داشته، آورده است:«محتواي تمامي آنها در ستايش آزادي، اهميت وطن‌داري و ضديت با استبداد است. از كمتر از يك دهه پيش از مشروطه، ترجمه و بازنويسي نمايشنامه‌هايي از مولير و شكسپير آغاز مي‌شود كه موضوع آزادي‌خواهي در كانون آنهاست. در اين بين ترجمه دو اثر مهم از تركي عثماني به زبان فارسي در سال‌هاي منتهي به انقلاب(1285) قابل توجه است. ترجمه اين دو اثر توسط دو نفر از روشنفكران آذري انجام شده و نخستين آنها نمايشنامه‌اي است با عنوان تئاتر ضحاك كه در 1281 توسط آجودان باشي(امير تومان) و به بيان خودش جهت استفاده ايرانيان ترجمه شده است. محتواي اين نمايشنامه به خيزش كاوه سردار ايراني عليه ضحاك، پادشاه بي‌فر و مستبد بازمي‌گشت كه در نهايت به شاهي فريدون مي‌انجامد و راستي حاكم مي‌شود. اثر ديگر ترجمه‌اي از نمايشنامه‌اي با عنوان نامه نادري است كه توسط تاجماه آفاق‌الدوله در 1283 صورت گرفته و به گونه‌اي دراماتيك و با حسرت به سرنگوني پادشاه مستبد و مقتدر ايراني نادرشاه مي‌پردازد. پس از مشروطه نيز هنر نمايش و نمايشنامه‌نويسي در آذربايجان به‌ ويژه تبريز به مجراي مهمي براي روايت تاريخ ايران و مشروطه تبديل شد. تحليل محتوايي نمايشنامه‌هاي نويسندگان ترك ‌زبان و جمع‌آوري شده در كتاب «نمايش در تبريز» نشان مي‌دهد كه دو عنصر آزاديخواهي و ميهن‌پرستي مفاهيم كليدي آنهاست. يكي از جذاب‌ترين اين آثار، نمايشنامه «انقلاب مشروطيت ايران» است كه در تبريز بارها به نمايش درآمد. اين اثر كوشيده است تا نقش‌آفريني ستارخان و باقرخان را در انقلاب مشروطه نشان دهد. اوج نمايش آنجاست كه ستارخان پيشنهاد پناهندگي كنسول روس را با عصبانيت رد مي‌كند و مي‌گويد: «من مي‌خواهم هفت ملت به زير پرچم ايران باشد نه اينكه خودم به زير پرچم بيگانه بروم...» در نهايت نمايش با برافراشتن پرچم ايران و شعار زنده باد مشروطه و پاينده باد ايران به پايان مي‌رسد.

 

هشتگ، سالن تئاتر نداريم

به اين معنا، نياز چنداني به تاكيد بر نقش هنرمندان و مترجمان پيشگام تبريز در رشد و گسترش هنر تئاتر در ايران نيست، اما وضعيت اين روزهاي شهر به گواه اظهارنظرهاي هنرمندان تئاتر تبريز بسيار اسفناك و غيرقابل پذيرش است. شهري كه روزگاري پيشگام تاسيس سالن‌هاي تئاتري با بودجه‌هاي خصوصي بود و مترجمانش منبع و مرجع ترجمه و اجراي مترقي‌ترين و انتقادي‌ترين نمايشنامه‌هاي دوران، حالا به‌واسطه انفعال و بعضا سنگ‌اندازي بعضي مسوولان با فقر شديد امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري دست و پنجه نرم مي‌كند.

بازتاب انتقاد‌ها، درخواست‌ها و گلايه‌هاي هنرمندان تئاتر تبريز در فضاي مجازي گواهي است بر فقر شديد و كمبودهاي غيرقابل باور. يكي از هنرمندان تبريزي كه نام او به دلايل روشن نزد روزنامه اعتماد محفوظ مي‌ماند خطاب به محمد محمدپور مديركل ارشاد تبريز مي‌نويسد: «جناب آقاي محمدپور مديركل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي. به لطف و عنايت حضرتعالي ما هنرمندان مكان براي تمرين و سالن براي اجراي نمايش نداريم. تئاتر خانه دوم ما است و ما مدتي است از سردولت و سخاوت شما بي‌خانمان هستيم. لذا خواهشمنديم آن دفتر آراسته و برازنده‌تان كه در اين فصل سرد بسيار گرم مي‌باشد را تا اطلاع ثانوي جهت تمرين و اجراي نمايش در اختيار هنرمندان قرار دهيد و مدتي شما در پاركينگ سينما ناجي! بساط مديريت پهن كنيد. نگران نباشيد دوستان به تازگي بخاري خريداري كرده‌اند و به شعاع دو متر گرم مي‌باشد!»

اين فعال تئاتر در پايان متن كوتاه خود كه حمايت بسياري از هنرمندان را به دنبال داشته آورده است: «شنيده‌ايد كه سواره از حال پياده خبر نداره؟‌اي سواره ما را هم سوار كنيد. در شأن و منزلت‌تان نيست؟!» اظهاراتي كه به صراحت نشان مي‌دهد «پاركينگ سينما ناجي» در فصل سرما به مامن گروهي از هنرمندان براي تمرين تئاتر تبديل شده است.

به دنبال انتشار اين متن جمعي از هنرمندان تئاتر خواستار برگزاري جلسه مديركل ارشاد تبريز با كارگردانان تئاتر مي‌شوند كه متن درخواست به اين شرح است: «جناب آقاي محمدپور، مدير محترم اداره كل فرهنگ و ارشاد، پيرو صحبت‌هاي به‌حق آقاي {...!} بنده هم به عنوان يك عضو از خانواده تئاتر تبريز، تقاضا دارم يك جلسه با حضور كارگردانان تئاتر تشكيل داده و به موضوع بسيار مهم نبود سالن اجرا رسيدگي فرماييد.» جلسه‌اي كه جست‌وجوهاي ما نشان مي‌دهد هرگز برگزار نشده و مشكل هنرمندان تئاتر تبريز همچنان پابرجاست. اين مهم نه‌تنها از سوي اداره كل ارشاد با بي‌توجهي مواجه شده، بلكه ظاهرا گزارش‌هاي دقيقي در اختيار سيدعباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار نگرفته تا به موضوع رسيدگي كند.

روزنامه «سرخاب» نيز در شماره آذر 98 با حسين اصل عبداللهي از كارگردانان تئاتر تبريز گفت‌وگويي انجام داده و تيتر «بگذاريم تئاتر نفس بكشد» را انتخاب كرده است. پري اشتري، روزنامه‌نگار نيز در يادداشتي با عنوان «نام من هنر است، آيا مي‌شناسيدم؟» به انتقاد از وضعيت برنامه‌ريزي‌ مسوولان فرهنگي مي‌پردازد. او سپس يادداشت خود را با هشتگ «سالن_تئاتر_نداريم» در فضاي مجازي بازنشر كرده است. هشتگي كه در حساب كاربري بسياري از فعالان تئاتر تبريز بارها تكرار شده و مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

اشتري همچنين با انتشار پستي در اينستاگرام ماجراي رخ داده در جريان نشست رسانه‌اي فيلم سينمايي «آتاباي» را به مساله فقر زيرساخت تئاتر مرتبط كرده و مي‌نويسد: «اهالي تئاتري كه از حرف زدن نمي‌ترسند و از به خطر افتادن موقعيت‌شان ابايي ندارند در عمل به تمام كارشكني‌ها دهن‌كجي مي‌كنند. خسته نمي‌شوند، نااميد نمي‌شوند و اگر پاركينگ‌ را هم از آنها بگيرند، فردا گوشه خيابان را به صحنه نمايش خود بدل مي‌كنند.»

خبرگزاري ايلنا نيز در گزارشي به گفت‌وگوي «علي فتوحي» از كارگردان تئاتر تبريز با منوچهر اكبرلو در برنامه تلويزيوني «شب تئاتر» اشاره كرده كه هنگام برگزاري جشنواره تئاتر فجر انجام شده است: «در تبريز سالن تئاتري وجود ندارد و هم‌اكنون يك نمايش در يك پاركينگ روي صحنه رفته است.» فتوحي از وضعيت بد تئاتر شهر تبريز مي‌گويد و اينكه «برخلاف وعده مسوولان براي احياي يكي از قديمي‌ترين سالن‌هاي تئاتر كشور، هنوز اين اثر ملي بازگشايي نشده است. سالني كه در خياباني به نام تئاتر واقع شده است»

محمد محمدپور مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان شرقي سال 96 از اختصاص اعتبار براي تاسيس سالن جديد تئاتر شهر در تبريز خبر داده است. به گزارش خبرآنلاين، محمدپور در نشست شوراي سياستگذاري جشنواره تئاتر استاني مي‌گويد: «پس از سال‌ها انتظار، پروژه تئاتر تالار شهر تبريز با پيش‌بيني 15 ميليارد تومان اعتبار جنب لاله پارك به زودي آغاز مي‌شود و در صورت تخصيص اعتبارات مناسب، اين پروژه تا سه سال آينده به پايان مي‌رسد. به گفته محمدپور، اين تالار شامل دو سالن بزرگ خواهد بود ولي با اعلام آمادگي بخش خصوصي براي مشاركت در اين پروژه احتمال گسترش سالن‌هاي جنبي آن مي‌رود.»

اين اظهارات درحالي به مشاركت بخش خصوصي در زمينه گسترش سالن‌هاي تئاتري و امكانات زيرساختي اشاره دارد كه براساس اسناد در اختيار روزنامه اعتماد، نهاد دولتي متولي فرهنگ اتفاقا در مسير فعاليت‌ جريان‌هاي خصوصي سنگ‌اندازي كرده‌اند.

گذشته از اين، مساله زماني صورت تاسف‌بار به خود مي‌گيرد كه خبر مي‌رسد اداره كل فرهنگ و ارشاد تبريز، دريافت مجوز اجراي آثار نمايشي كه طبق قاعده مرسوم و مرقوم در قوانين كشوري! بايد توسط نهادهاي مرتبط با مرجع فرهنگي – هنري يعني اداره ارشاد استان‌ها صادر شود را به «اداره اماكن» ارجاع داده است. رويه‌اي كه به گواه اظهارات هنرمندان، توهين‌آميز تلقي مي‌شود. «اعتماد» سند مكتوبي با امضاي يكي از معاونان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اختيار دارد كه خطاب به مديركل ارشاد تبريز صادر شده اما مسوولان عملا نسبت به محتواي مورد نظر در خصوص حمايت از جريان تئاتر بي‌اعتنايي كرده‌اند.

ماجرا حتي از تئاتر فراتر رفته و طبق گزارش خبرگزاري ايلنا، سايت خبري «ترجمان صبح» در مطلبي درباره شيوه برگزاري جشنواره فيلم فجر در تبريز مي‌نويسد: «تنها ۱۰ مورد از فيلم‌هاي سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر در تبريز اكران مي‌شود كه بسياري از آنها مطرح نيست! در حالي كه در شهرهايي چون مشهد، اصفهان و شيراز آثار به‌نام و مورد توجه مخاطبان اكران مي‌شود... در سي و هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر گويا تبريز از غافله عقب مانده و تنها چند فيلم، آن هم در يك سانس و يك سالن سينمايي «شاهد» اكران هستند.»

به اين اعتبار و با درنظر گرفتن جميع مطالب بيان شده شائبه به وجود مي‌آيد كه ظاهرا اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي تبريز در دل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خودمختاري اعلام كرده است. روندي كه به‌طور حتم ورود وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به جريان پيش آمده را مي‌طلبد، چراكه دست مدير‌كل هنرهاي نمايشي براي ورود به مبحث چندان باز نيست.


مدير كل فرهنگ ارشاد اسلامي استان آذربايجان شرقي سال 96 با اشاره به تخصيص اعتبار ۱۵۰ ميليارد ريالي براي تالار شهر تبريز از انتقال تئاتر شهر به تالار شهر واقع در ميدان فهميده خبر داد. محمدپور آن زمان گفته بود: «پروژه در حال حاضر با صرف هزينه‌اي بالغ بر ۵ ميليارد تومان، ۱۲ درصد پيشرفت فيزيكي داشته و اميد بر آن است كه روند اجرايي اين پروژه را با تخصيص اعتبارات كافي تا سال ۱۳۹۸ به بهره‌برداري برسانيم.» اتفاقي كه تاكنون رخ نداده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون