• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4610 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ اسفند

به بهانه روز جهاني آب امسال با شعار «آب و تغييرات اقليمي»

«روش سقراطي» و آموزش‌هاي آبي به كودكان

سوفيا بيغم

«ما نمي‌توانيم صبر كنيم، هر كسي نقشي دارد!»
اين عبارتي است كه در اولين برخورد با پايگاه رسمي بين‌المللي روز جهاني آب قابل مشاهده است. وضعيتي بحراني كه به جاي ترس، پيشنهاد مي‌كند هر كس، نقش خود را ايفا كند. بحراني چالش برانگيز و فراگير در خط زمان (از گذشته تا اكنون و آينده) و همچنين گستره مكان جغرافياي (جهاني) كه به نظر مي‌رسد استثنابردار هم نيست.
روز جهاني آب در سال جاري، 22 مارس (سوم فروردين 99) با كليدواژه «تغييرات اقليمي» همراه شده است و پيشنهاد‌دهندگان اين تلاقي مفهومي، خواهان توجه تمامي ذي‌نفعان و كنشگران اجتماعي به تاثير و تاثرات اين دو بر يكديگر هستند. متوليان شاخه آموزش به خصوص در ميان كودكان و نوجوانان، به عنوان مواجهان اصلي با تبعات سوءمديريت منابع طبيعي در آينده، در كشورهاي گوناگون، مشغول ايفاي نقش خود هستند. در كشور ايران نيز برخي فعاليت‌هاي رسمي در حوزه آموزش و پرورش از جمله تدوين و تدريس كتاب انسان و محيط زيست، طرح داناب و طرح تمرين مواجهه صحيح با سيلاب از جمله تلاش‌هايي است كه با الگوهاي متداول آموزشي به دنبال افزايش سواد آبي و ارتقاي فرهنگ است. اما همواره اين پرسش قابل طرح است كه چنين آموزش‌هايي به چه ميزان اثربخش هستند و تا چه حدي منجر به ظرفيت‌سازي اجتماعي و تغيير رفتار و در نهايت مهار بحران مي‌شوند؟ همچنين چگونه و با چه مدل‌هايي، مي‌توان آنها را بيش از پيش موثر كرد؟!
 چالش آب و تلاقي آن با تغييرات اقليمي و تبعات آن، به خصوص در جوامع توسعه نيافته، عمدتا با بي‌توجهي يا كم‌توجهي اقشار مختلف مواجه است؛ چراكه اولويت‌هاي عموم مردم، مسائل ديگري است و ظرفيت‌سازي اجتماعي متناسبي شكل نگرفته است. از سوي ديگر در بخشي از جامعه مخاطب كه تا حدودي ابعاد اين وضعيت بحران‌آفرين جهاني را درك كرده‌، فهم مساله، همراه با ترس، نااميدي و هراس نسبت به آينده است. مسير كليدي در هر دو وضعيت، «گفت‌وگو» است. انسان‌ها به صورت تكاملي، با «گفت‌وگو» و تعاملات، ترس‌هاي‌شان را كاهش مي‌دهند، دغدغه‌هاي‌شان را انتقال مي‌دهند و با پيدا كردن راهكار و حل مساله، تلاش مي‌كنند اوضاع را در دست بگيرند. همچنين اين گفت‌وگوها هر چه بيشتر در چارچوب منطق و ناظر به كشف صورت مساله‌هاي واقعي و راه‌حل‌هاي پايدار باشد به غايت و فايده اصلي «گفت‌وگو» نزديك‌تر خواهيم شد. اما به هر ميزان و دليلي، سطح «گفت‌وگو‌ها» و مشاركت ذهني و به تبع آن كنش ذي‌نفعان سطوح مختلف كاهش پيدا كند، مساله بيشتر از دسترس و مديريت خارج مي‌شود و بحران به سوي فربه‌تر شدن پيش مي‌رود.
در تاريخ فلسفه، سقراط فيلسوف شاخصي است كه با محوريت ديالوگ يا «گفت‌وگو»، مفاهيم و ادراكات را توسعه ‌داده  و «روش سقراطي» كه يكي از روش‌هاي برجسته در شاخه تعليم و تربيت و آموزش است، وامدار اين فيلسوف دوست‌داشتني است. توجه به اين نكته كه فلاسفه و كودكان در يك چيز با يكديگر شباهت دارند =يعني عادت نكردن به جهان و داشتن بن‌مايه شگفتي در نگاه به جهان شايد يكي از دلايلي بوده است كه در نيمه دوم قرن اخير، موجب شكل‌گيري برنامه جهاني فلسفه براي كودكان، توسط متيو ليپمن شده كه بعدها توسط ديگران گسترش يافته است. در اين برنامه برخلاف شيوه‌هاي متداول و سنتي آموزش، هيچ باور و دانشي به مخاطبان القا نمي‌شود؛ بلكه با تشكيل جامعه كندوكاوي و بهره‌گيري از روش گفت‌وگو محورسقراطي، در جريان سلسله‌وار پرسش‌ها، كودكان و نوجوانان ضمن رشد يافتن در مهارت‌هاي ذهني و ارتباطي، ايجادكننده ايده‌ها و دنياي خودشان مي‌شوند. آنها همچون فلاسفه مي‌آموزند كه خوب بشنوند، خوب ارزيابي كنند، در توليد و ارزيابي ايده‌ها مشاركت كنند و در نهايت دريافت‌هاي‌شان را به رسميت بشناسند. در اين روش، برخلاف روش‌هاي ديگر آموزشي، كودكان و نوجوانان مخاطباني نخواهند بود كه ‌بايد متون را ياد بگيرند و از دستورالعمل‌ها پيروي كنند، آنها خود متن ماجرا هستند. به عقيده نگارنده، اگر به دنبال ايفاي نقش آموزشي هستيم چه بهتر كه -ماجراي همه‌گيري چون آب و تغييرات اقليمي- به ماجرايي ذهني در افكار كودكان و نوجوانان پيوند يابد. ماجرايي كه چه ‌بسا به زايش راه‌حل‌هاي پايدار يا التزام به راهكارهاي عمومي ساده‌فهم، اما باورگريز مثل اولويت مصرف بهينه و حساب شده در زمينه مديريت منابع و بحران‌هاي اقليمي بينجامد؛ چراكه چنين ايده و التزام‌هايي متعلق به خود آنها و ماجراي ذهني آنها به سوي آينده است نه بيرون از آنها! آينده‌اي كه ادعا مي‌شود تقاضاي مصرف آب در آن به دليل رشد جمعيت، تا 55 درصد افزايش خواهد يافت و با روند فعلي، كودكان فيلسوف و شگفت‌زده امروز، به بزرگسالاني عادت پيشه تبديل خواهند شد كه از توانايي پرسش‌هاي بكر و مولد و نيز گفت‌وگوهاي موثر خلع شده‌اند و ميراث‌دار آينده جهاني به مراتب سخت=زيست‌تر خواهند بود. بنا بر تجربه نگارنده‌، معلمان، مربيان و تسهيلگران آموزشي مراكز آموزشي رسمي و غيررسمي مي‌توانند با فراموش كردن مرجعيت خويش و توسعه ظرفيت‌هاي اجتماعي و ذهني نسل پيش‌رو، امكان‌هاي بيشتري براي در دست گرفتن چرخه عرضه و تقاضاي آب- مايه زندگي و زندگاني- ايجاد كنند. بنا بر تجارب جهاني موجود، مدل كندوكاويP4C گشودگي قابل توجهي نسبت به موضوعات مختلف (اخلاقي- اجتماعي-علمي و...) دارد. اين ظرفيت در حوزه ايده‌پردازي، فرضيه‌سازي، توسعه مفهومي و ايجاد عادت‌هاي پايدار گفت‌وگوي خردورزانه براي كودكان و نوجوانان قابل تحقق است و پيشنهاد مي‌شود در بحران‌هاي همه‌گيري چون مديريت پايدار منابع آب و چالش تغييرات اقليمي كه محور اقدامات امسال روز جهاني آب تعيين شده است، مورد استفاده قرار گيرد.
پژوهشگر فلسفه، مدرس وتسهيلگر P4C
 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون