حال خراب توليد پسته ايران
نعمت احمدي
متاسفانه پسته در ايران حال و روز مناسبي ندارد؛ علاوه بر حوادث غيرمترقبه مانند سرما و تگرگ و گرمازدگي، پسته ايران گرفتار انواع و اقسام آفاتي شده كه از مصرف بيرويه سم و مهمتراز آن سموم غير استاندارد، سمومي كه بدون نظارت مراجع مربوطه از هند و چين و ديگر كشورها به وسيله مافياي سم وارد و صنعت پسته كه با تأسف بدون متولي و مسوول پاسخگو رها شده است و بعضا به توصيه عدهاي از كارشناسان كه اتفاقا با فروشندگان سم و كود غيراستاندارد رفاقت پوشيده و پنهان دارند، هر چند هستند كارشناساني كه مخالف استفاده از سم هستند و به جز شرايط خاص و ويژه توصيه استفاده از سم را حداقل در مورد پسيل ندارند بيش از 4 سال است...
در باغات نگارنده قطرهاي سم براي پسيل به توصيه كارشناس مزرعهام استفاده نكردهام و اگر آثار اوليهاي از پسيل در باغاتم پيدا بشود نسخه آقاي دكتر حكمآبادي را پياده ميكنم در اين شرايط از محلول پاشي سلوپتاس از همان روز اول كه اثر ابتدايي از پسيل پيدا ميشود استفاده ميكنم، صنعت پسته بيمتولي و رها شده است يك روز فلان سم با سلام و صلوات توصيه ميشود وقتي درختهاي پسته عقيم شدند سم ديگر، بيش از 450 هزار هكتار باغ پسته در ايران داريم و توليد ما زير 500 كيلو در هكتار است و عمدتا 200 تا 300 كيلو باغدار پسته راهحل ديگري ندارد بيش از 10 سال صبر كرده تا درخت به ثمر نشسته با اين 200 – 300 كيلو محصول يا فوقش 500 كيلو چه كند از آن طرف دواير كشاورزي استانها و روسا و مديران كل كه ميخواهند آمارسازي كنند و كشاورز نمونه و يا چهره ماندگار توليد پسته را براي خالي نبودن عريضه به مقامات بالادست خود معرفي كنند يك گوشه از باغ فلان كشاورز را كه استثنائا و اتفاقي بارآور شده را ملاك قرار ميدهند از توليد فلان تناژ پسته در باغات حوزه كشاورزي خود خبر ميدهند و سرآخر هم وزراي كشاورزي جلوي دوربين صدا و سيما از كشاورز نمونهاي كه در هكتار فلان تن پسته را توليد كرده است قدرداني ميكنند و لوح سپاسي تقديم و چند روز رييس سازمان استان مربوطه در تابلوي اعلانات نام و ياد كشاورز باغدار نمونه را به رخ اين و آن ميكشد اما كسي به اين سوال پاسخ نميدهد كه اگر مثلا در هكتار 4 تن پسته (البته تا 12 - 10 تن هم روايت شده است!!!) با داشتن 450 هزار هكتار باغ مثمر پسته بايد مثلا دو هزار تن پسته داشته باشيم در حالي كه در بهترين حالت در سال 1386 كه يكي از مناسبترين سالها براي باغداران پسته بود فكر كنم با توليد 280 هزار تن ركورددار همه سالها هستيم و اين در حالي است كه امريكا با حدود 100 هزار هكتار باغ ركورد نزديك به 600 هزار تن را در سابقه خود دارد. اين فاصله وحشتناك از كجا ناشي ميشود؟ بگذاريد اصل مطلب را بگويم، همه اين گرفتاريها برميگردد به تنها و غريب و بيكس بودن توليدكنندگان پسته و برميگردد به سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي و پژوهشكده پسته ايران. كافي است به سايت پژوهشكده رجوع شود؛ عين مطلب را از سايت آن مركز بيمسووليت در قبال پسته و سرنوشت آن ميآورم.
... نمودار مقابل رتبه (RANK) پژوهشكده پسته را بر اساس معيار توليد مقالات علمي در سالهاي مختلف نمايش ميدهد رتبه – يك – به مركز علمي داراي بالاترين تعداد توليدات علمي (مقالات كنفرانسي و ژورنالي) اختصاص مييابد و ساير مراكز در رتبههاي پايينتر قرار ميگيرند تعداد مقالات پژوهشكده پسته در نمودار پايين در طي سالهاي مختلف نمايش داده شده است. هر مركز داراي دو رتبه است كه نسبت كه مراكز همرده!!؟؟ و همچنين نسبت به كل مراكز علمي فعال در سطح كشور سنجيده ميشود با توجه به اينكه حجم نمايهسازي مقالات در سال 1398 نهايي نيست رتبهبندي تا يك سال قبل تعيين ميشود. كليه نمودارهاي اين پايگاه بهروز بوده و با نمايهسازي هر مقاله جديد تاثير آن در نمودارها به صورت لحظهاي نمايش داده ميشود. جالب است در مورد مقالات آمده است... پژوهشكده پسته تاكنون 251 مقاله در همايشها و نشريات داخلي منتشر كرده كه از اين تعداد 27 مقاله ژورنالي و 224 مقاله كنفرانسي است و در نهايت مقالات 161 اين پژوهشكده را در سالهاي مختلف آورده است، و جالب است در سايت اين مركز بياطلاع از وضع باغات و درختان پسته و آفات آن با اين همه مقاله ژورنالي و كنفرانسي آمده است.
تاكنون هيچ مجله و ژورنال علمي براي پژوهشكده پسته ثبت نشده است اطلاعات ژورنالها و مجلات از پايگاه نشريات ايران استخراج و نمايش داده ميشود. به ديگر سخن يك عده به عنوان عضو هيأت علمي در اتاقهاي دربسته نشستهاند و مقاله به اصطلاح علمي را از سايتهاي مختلف كپيبرداري ميكنند تا رتبه دانشگاهي خود را بالا و بالاتر ببرند و بعد از چند سال استاد ممتاز و محقق صاحب دهها مقاله در نشريات داخلي و خارجي بشوند. صاحب اصلي پسته هم افرادي مانند من هستند و در باغات و مزارع كه اينترنت ندارند و تازه داشته باشند حوصله اين را ندارند كه فلان مقاله كپي شده به چه منظور نوشته شده است را رديابي كنند. بهار امسال كه ماه پاياني آن را در پيش داريم در صنعت پسته به خزاني ماندني در سفره باغداران تبديل شده. سرماي ماندگار ماههاي فروردين و ارديبهشت به اضافه سرمازدگي اسفند ماه و بارانهاي مكرر و بعضا تگرگ در مناطق تگرگخيز سطح رطوبت را بالا برد و بيماري جديدي كه باغداران از آن به عنوان - قارچ - ياد ميكنند كل پسته ايران را در خود گرفت و در مناطق مختلف بعضا تا 80 درصد و درسطح كشور با يك آمار ساده حداقل 30 درصد از پسته ايران روي درخت پس از خوشهبندي به حالت كشمشي درآمده و از بين رفت. مجبورم به حكايت حديث شريف - من لم يشكرالمخلوق لم يشكرالخالق – از انجمن پسته ايران و از شخص آقاي مهندس علي نظري كه سرمايه شخصي خود را براي تحقيقات پسته خالصا و مخلصا در اختيار گروهي محقق به سرپرستي آقاي دكتر حسين حكمآبادي پدر خُبرهترين كارشناس پسته ايران قرار داده است تشكر كنم. مجموعهاي كه آقاي مهندس علي نظري با سرمايه شخصي خود فعال كرده است به دنبال راهكار جلوگيري از خسارات بيشتر اين آفت تا ارمنستان و تركيه سفر كردند و امروزه اين مجموعه خصوصي به درد دل باغداران ميرسد نه پژوهشكدهاي كه چندين عضو هيأت علمي نشستهاند و با تهيه كردن مقالاتي كه بر تعداد مقالات غير كاربردي خود ميافزايند. پرسش اين است بودجه پژوهشكده پسته چقدر است؟ پژوهشكدهاي كه در رزومه خود اين سابقه را دارد – پژوهشكده پسته يك سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي در شهر رفسنجان استان كرمان و در سال 1335 تأسيش شده است. در حال حاضر 10 استاد در اين مركز مشغول فعاليت هستند. پرسش اين است آيا نوشتن به گفته سايت پژوهشكده 251 مقاله علمي در نشريات و همايشهاي داخلي و 58 مقاله مفيد بينالمللي كه همه براي رتبه دانشگاهي نوشته شده است درد اين باغدار را حل ميكند كه بيش از 50 درصد محصولم را آفت قارچ از بين برده و دريغ از حضور يكي از اين اساتيد در باغات آلوده به قارچ و توصيه حداقلي براي شيوه مبارزه با آفتي كه به اجبار از كارشناسان ترك و امريكايي بايد كمك گرفت و كمترين توصيه و حركت از پژوهشكده را نديدهايم نه اينكه پژوهشكده كاري براي باغداران انجام نداده است بلكه سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي كه يكي از قديميترين و گستردهترين سازمانهاي تحقيقاتي و آموزشي كشور است و عمري طولاني نزديك به 80 سال دارد اما اين سازمان در تيرماه سال 1353 تحت نام – سازمان تحقيقات كشاروزي و منابع طبيعي – با هدف تمركز و توسعه فعاليتهاي كشاورزي و منابع طبيعي و هماهنگي با پيشرفتها و تحقيقات جهاني به تصويب مجلس شوراي ملي وقت رسيد و بعد از انقلاب هم در تيرماه سال 81 براساس نود و سومين جلسه شوراي عالي اداري اصلاح ساختار تشكيلاتي وزارت جهاد كشاورزي در رابطه با وظيفه ترويج كشاورزي جهاد كشاورزي به تصويب رسيد و كليه وظايف و فعاليتهاي آموزشي كشاورزي در اين سازمان تجميع شد. نگارنده از عملكرد اين سازمان در رشتههاي مختلف كشاورزي بياطلاع هستم اما درصنعت پسته اندك اطلاعي از وضع باغات پسته امريكا كه به دفعات مورد بازديدم قرار گرفته و از تركيه كه در آيندهاي نزديك به رتبه دوم جهاني بعد از امريكا خواهد رسيد اطلاع دارم و از آموزههاي تحقيقاتي حداقل اين دو كشور در صنعت پسته به قدر وسع خودم مطلع هستم و چون در خانوادهاي كشاورز در شهرستان زرند كرمان متولد شدهام و زمان تولدم همراه با توسعه باغات پسته و حذف ديگر محصولات زراعي در منطقه كرمان بود و سالهاست در استان مركزي در كار زراعت پسته فعال هستم، كمترين كمك علمي و همراهي و يا مانند امسال كه اكثر باغداران به عزا نشستهاند همدردي را نديدهام طبيعي است وقتي مسوولان سازمان از موسسهاي غيرمرتبط مانند زراعت يعني از موسسه خاك و آب كه اتفاقا وزير جديد هم از همين موسسه است آمده باشند و علاوه بر رييس قائم مقام هم از موسسه آب و خاك باشد و با تأسف متخصصان زراعت و باغداري كه سالها سابقه و تجربه باغداري و زراعت داشتهاند به ديگر رشتهها مثلا تحقيق روي زراعت پياز فرستاده شده باشند نميتوان توقع داشت كه به درد زراعت و باغداري برسند چون دايره ذهني آنان در اين رشته فعال نيست. سال سياه 99 در صنعت پسته را در بهار به خزان نشسته آن به عزا نشستهايم و از دست دادهايم در حالي كه نه سازمان تحقيقات و آموزش و ترويج كشاورزي و نه پژوهشكده پسته راهكاري ارايه داده و ميدهند ممكن است در پاسخ مطلب من از دهها مقاله خود ياد كنند كه اگر اين اتفاق بيفتد و بيصبرانه منتظر آن هستم به كنكاش مقالات آنان خواهم نشست تا ثابت كنم اگر علامه گوگل را از روي ميزتان برداريد كمتر از من باغدار بيسواد و بياطلاع از علم پيشرفته شما در عرصه باغداري مايه علمي به خرج دادهايد. اين فرياد از دل برخاسته باغداري است كه در هجوم آفاتي كه ميشود در باغات به دنبال درمان آن رفت نه در نشست ميزهاي گرم و نرم سازمان و پژوهشكده و چشمانتظار ارتقاي اساتيدي كه دنبال چاپ مقاله و دفاع از پاياننامههاي تكراري و تكراري انبوه فارغالتحصيلاني هستند كه راه مزارع و باغات را هم نميدانند. والسلام.