• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4672 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱ تير

يادداشتي بر مجموعه داستان ياس امين‌الدوله

دنيا تضاد عجيبي دارد

سيد روح‌الله حسيني

 

مجموعه داستان ياس امين‌الدوله نوشته سميه كاظمي‌حسنوند را انتشارات ورا به چاپ رسانده و به تازگي چاپ دوم آن راهي بازار كتاب شده است. داستان‌هاي اين مجموعه عبارتند از: سنجد و تاتوره، من جاناتان مرغ دريايي نيستم، قند عسل، چلچله‌اي با بال‌هاي ابريشمي، گل و مرغ، ماه مشتعل، ياس امين‌الدوله، كت قرمز، گالري خيابان جردن و شانديز! در يكي از داستان‌هاي اين مجموعه با عنوان ياس ‌امين‌الدوله، راوي از كره جغرافيايي چوبي در ويترين كتابفروشي سخن به ميان آورده است، جايي در داستان مي‌گويد: دنيا تضاد عجيبي دارد، در عين حال كه خيلي بزرگ و وسيع است، به همان اندازه كوچك و مختصر است... و بعد مخاطب با يك جمله كليدي ديگر مواجه مي‌شود و آن اينكه، ببين چطور سروته دنيا را هم آورده‌اند و روي يك كره، اندازه يك هندوانه جايش داده‌اند. مي‌توان گفت همين الگو، ما را با يك دنياي مينيماليستي طرف مي‌كند؛ دنياي مينيماليستي كه حدود و اندازه ميدان مبارزه افراد به يك كوچه با يك در آبي نفتي كه شكافش را جوش زده‌‌اند، ختم مي‌شود. از طرف ديگر ما در اين داستان، با دو كره مواجه هستيم، يكي كره چوبي و ديگري كره‌اي اندامي يا گوشتي كه بيش از هر چيز تداعي‌كننده سر انسان است. در ابتداي داستان سر راوي حكم اين كره را دارد. خط مستقيم نگاه بازجو هم حكم پايه آن را پيدا مي‌كند. اين كره سعي مي‌كند بر اساس مقتضيات خود رفتار كند، همان‌طور كه راوي در سير زمان به گردش مي‌پردازد. البته خيلي محدود! و به كره ديگر كه همان كره چوبي باشد و شايد نمادي از چوبه دار ختم مي‌شود. ايرادي كه مي‌توان بر اين نوع گردش وارد آورد، اين است كه راوي برخلاف ذات كره رفتار مي‌كند، يعني اينكه در يك خط لغزان ماتيك روي آينه جيبي در يك كيف دستي محدود مي‌شود. چرا؟ چون مبارزه قرار است يك خط مستقيم منظم باشد، حفره داستان يا جهان‌بيني مبارزه توده دقيقا اينجاست كه شكل مي‌گيرد و آن اينكه اگر قرار بر تقليل آدمي ‌باشد، پس انسان چيست؟  در اين مجموعه داستان، نقش حيوانات هم پررنگ است. كنراد لورنتس در كتاب «انگشتر حضرت ‌سليمان» مي‌گويد: حيواناتي كه نبايد براي خريد انتخاب شوند دو دسته‌اند: آنهايي كه نمي‌توانند با شما زندگي كنند و ديگر گروهي كه شما قادر به زندگي با آنها نيستيد و ادامه مي‌دهد آنچه باقي مي‌ماند موجوداتي‌اند كه نه خيلي ظريف هستند و نه خيلي مزاحم، حيواناتي كه جذاب نيستند و لذت مصاحبت‌شان به هزينه نگهداري‌شان نمي‌ارزد و يكي از اين‌گونه‌ها را لاك‌پشت‌ها مي‌داند. آنچه با ورود لاك‌پشت به خانه مسعود و نيلوفر در داستان «من‌ جاناتان ‌مرغ‌ دريايي ‌نيستم» در مجموعه ‌داستان ياس‌ امين‌الدوله اتفاق مي‌افتد، فاش‌ شدن رابطه مسعود و نيلوفر است: اول اينكه اين دو ديگر از مصاحبت با هم لذت نمي‌برند؛ دوم فاش‌ شدن وضعيت توامان سياه‌ و سفيد مسعود در رابطه زناشويي‌شان است جايي كه لاك‌پشت، مسعود را شكل يك گورخر مي‌بيند كه رنگ عوض مي‌كند؛ سوم جدا كردن نيلوفر از بلندپروازي و سقوط او به دام همنوعان خود، چراكه به جاي مرغ دريايي، به او لاك‌پشت هديه مي‌شود. در خوانش دوم از اين داستان ما بايد به دنبال قاتل باشيم. قاتل كيست؟ مسعود؟ نيلوفر؟ جاناتان ‌مرغ ‌دريايي؟ يا لاك‌پشت؟ لاك‌پشت. چرا؟ اگر قائل به اين گفته «ژاك‌دريدا» باشيم كه مي‌گويد حيوان به ما نگاه مي‌كند و ما در مقابلش برهنه‌ايم، شايد انديشه از اينجا آغاز مي‌شود. نيلوفر با ورود لاك‌پشت تازه فهميده كه بايد سرش را از لاك رابطه خودش و مسعود بيرون بياورد و اين همراه مي‌شود با نگريستن از چشم تازه‌اي به جهان پيرامونش!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها