زندگي در خانواده محيطبانان
جواد نجفي
محيطباني يعني عشق، ايثار، فداكاري و كسي جز يك عاشق دلباخته طبيعت نميتواند در اين راه پرپيچ و خم قدم بگذارد. محيطباني به ديده بسياري از افراد يعني خوشگذراني و صرفا گردش در طبيعت وليكن بسيار فراتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد.
يك محيطبان بايد حافظ طبيعت، پرندهنگر، خزندهشناس، صخرهنورد، استاد بنايي، آشپز، خياط، آتشنشان، امدادگر و... باشد و در كنار همه اينها بسياري مهارتهاي ديگر را نيز آموخته باشد تا بتواند با شرايط و امكانات كنوني گليم خود را از آب بكشد و در كنار تمام اينها همسري مهربان و پدري دلسوز باشد.
من يك محيطبانزاده هستم و مخصوصا در گذشته كه امكانات و نيروها بسيار كمتر بود، پدر خود را خيلي نميديدم. برخلاف عده زيادي كه فقط شخص محيطبان را ميبينند و از او سخن ميگويند، من از خانواده محيطبان صحبت ميكنم، همسر و فرزنداني كه پا به پاي مرد خانواده او را در شغل محيطباني همراهي ميكنند كه اگر غير از اين باشد باتوجه به سختيهاي زياد ادامه راه ميسر نيست.
من در يك خانواده محيطزيستي بزرگ شدم و با محيطبانان زيادي همراه بودم؛ افرادي كه از آسايش خود و خانواده خود با درآمد كم گذشته و در سرما و گرما خالصانه براي طبيعت اين مرز و بوم تلاش ميكنند. خلق و خوي طبيعت يعني صبر، مهرباني، خوشرويي و... در اين افراد نهادينه شده و امكان ندارد سختي بتواند بر آنان غلبه كند.
در گرماي تابستان در راههاي صعبالعبور با يك بيل و كيسهاي سيمان به پشت، فكر تشنگي آن كل و بز و ميش و برهاش و پرندگان و جوجههايش، لحظهاي آرامشان نميگذارد و در سرماي زمستان وقتي كه انگشتان دستها و پنجه پاهايشان نم كشيده و سياه شده، محيطبانان در حال توزيع علوفه و دانه هستند و لذت اين اعمال را با تمام وجود حس ميكنند، چراكه نتيجه كارشان را از طرف خالق اين موجودات زيبا در زندگي خود ميبينند.
محيطباني برخلاف آنچه در ظاهر ديده ميشود، جزو مشاغل سخت و زيانآور است. عده زيادي از محيطبان عزيز دچار عارضههاي جسماني ازجمله دردهاي مزمن در نواحي كمر و مفاصل زانو و... هستند، چراكه اغلب به علت مخارج بالا و از طرفي خانهنشيني كه سمي مهلكتر از اين دردهاي جسماني است، به دنبال درمان نميروند. از طرفي كمبود نيرو باعث ميشود در بسياري از شيفتها و گشتها محيطبانان به تنهايي حضور داشته باشند كه همين مورد موجب مشكلات عديدهاي ازجمله فوت و نقص عضو اين عزيزان شده است.
خاطرنشان ميكنم در گذشته محيطبانان قبل از شروع به كار، دورههاي لازم را ميديدند و منتخبان براي اين شغل برگزيده ميشدند يا از ميان شكارچيان و محليهاي علاقهمند براي اين كار استفاده ميشد ولي متاسفانه اكنون شاهد جذب نامتعارف محيطبانان در برخي مناطق هستيم كه علاوه بر اينكه كمكي به عمل حفاظت نميكنند، بلكه باعث بيانگيزگي ديگر محيطبانان نيز ميشوند.
در آخر اميدوارم با پيگيريهاي مسوولان امر مشكلات پيشروي محيطبانان يكي پس از ديگري برداشته شود و آرزوي سلامتي و سربلندي براي تكتك آنها و خانوادههاي عزيزشان را از خداي متعال خواستارم.
كارشناس ارشد حياتوحش