• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4681 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۱ تير

املانويسي با خطاهاي بنيادين

سيد‌حسن اسلامي اردكاني

كسي كتابي يا مقاله‌اي منتشر كرده است. متوجه خطاهاي جدي در آن مي‌شويم و به نويسنده انتقاد مي‌كنيم. پاسخ مي‌دهد: «املاي ننوشته غلط ندارد.» يعني كسي كه كاري نمي‌كند، طبيعتا اشتباهي هم مرتكب نمي‌شود و اشتباه ‌زاده اقدام و عمل است. اين سخن تا اندازه‌اي درست است، ولي مقصود گوينده گويا آن است كه هر خطايي در اين نوشته يا عمل ديديد، موجه است. اين جمله دهان منتقد را مي‌بندد و به او مي‌گويد كه خطاكاري لازمه اقدام است. اما اين نتيجه، خودْ خطاست و هر كس مي‌تواند هر كاري بكند و بعد بگويد «املاي نانوشته غلط ندارد.»
مديرعامل شركتي منابع آن شركت را هدر مي‌دهد و هنگامي كه به او انتقاد مي‌كنند، مي‌گويد املاي نانوشته غلط ندارد. رييس دانشگاهي با سياستگذاري غلطي استادان خوب را بركنار مي‌كند و اعتبار دانشگاه را به باد مي‌دهد و چون او را نقد مي‌كنند، مي‌گويد املاي ننوشته غلط ندارد. مترجمي كتابي را به شكلي نامناسب روانه بازار مي‌كند و چون بر او خرده مي‌گيرند، مي‌گويد املاي ننوشته غلط ندارد.
درس املا را در مدارس ابتدايي براي آن مي‌آموزيم تا مرتكب غلط املايي نشويم. گويي انتظار مي‌رود كه دست‌كم بياموزيم از برخي خطاهاي فاحش و آشكار دوري كنيم. با اين همه، هر كاري كنيم باز راه خطا بر هر عمل انساني گشوده است. براي همين گفته‌اند انسان جايزالخطاست، يعني همواره در معرض خطا قرار دارد. هيچ انساني معصوم نيست و هر چه هم بكوشد باز ممكن است خطايي از او سر بزند. 
با اين همه، مي‌توان بين خطاها تفاوت گذاشت. برخي خطاها طبيعي است و مي‌توان آنها را توجيه يا تحمل كرد.اما برخي چنين نيست و وجود حتي يك خطا از اين دست، به ما اجازه مي‌دهد در اعتبار علمي آن املانويسان ترديد جدي كنيم.
 تصور كنيد كسي كتابي با مضامين فلسفي را ترجمه مي‌كند و در آن مي‌نويسد «رنه دسكارتز» و مقصودش همان «دكارت» خودمان! باشد. در اينجا منِ خواننده حق دارم به دلايل نيرومندي اعتمادم را از اين ترجمه سلب كنم. بيش از يك قرن است كه نام دكارت در آثار فلسفي و عمومي ما وارد شده است و شايد اولين فيلسوف اروپايي باشد كه ايرانيان با او آشنا شدند. از ترجمه رساله «گفتار در روش»، به دست مرحوم فروغي بيش از 
80 سال مي‌گذرد. عمده آثار او ترجمه شده است، مقالات و كتاب‌هاي گوناگون درباره او به زبان فارسي نوشته شده است.
حال كسي كتابي در دست گرفته و ترجمه كرده اما انگار نام دكارت به گوشش نخورده است. از آن بالاتر زحمت جست‌وجوي اين نام را به خودش نمي‌دهد. اينجاست كه ما با خطايي بنيادين روبه‌رو هستيم كه باتوجه به آن مي‌توانيم با ضريب اطمينان بالايي درباره اعتبار/بي‌اعتباري اين اثر داوري كنيم. اينجا سخن از يك خطاي چاپي، يا تفاوت تلفظ يا افتادگي يا بدخواني كلمه نيست، مساله آن است كه مترجم گويي به تعبير قدماي ما «برّاني» است و به تعبير عاميانه «تو باغ» نيست. نمونه ديگري از اين دست آن است كه مترجم هنگام سخن از فلسفه سارتر بنويسد «نفاق معصوم.»
به واقع، مترجمان تعبير «mauvaise foi» را كه معمولا به سوءنيت يا ايمان بد يا گاه خودفريبي ترجمه مي‌شود به اين شكل ترجمه كرده‌اند. اينها نشان مي‌دهد كه كاش چنين كساني اصلا املا ننويسند، چون وجود اين ترجمه عملا از رغبت مترجمان جدي به ترجمه مجدد آن را خواهد كاست. 
با اميدي بسيار كتاب اميد بدون خوش‌بيني، نوشته‌ تري ايگلتون (ترجمه معظم وطن‌خواه و مسعود شيربچه، تهران، نشر گستره، 1398) را به دست گرفتم تا بخوانم. هر چه پيش رفتم، ديدم قادر به همراهي با متن و ترجمه نيستم. مترجمان از همان اول در مقدمه خود به درشتناك بودن كار ترجمه اين‌گونه اشاره كرده بودند: «سختي و دشواري ترجمه آثار ايگلتون بر مترجمان پوشيده نيست» (ص 14). من هم همدلانه خواندن را ادامه دادم تا آنكه رسيدم به نمونه‌هايي كه اشاره كردم. در اينجا بحث بر سر دشواري مضامين فلسفي كتاب يا دشوارنويسي ايگلتون نيست تا به شكل ضمني به املاي نانوشته استناد كنيم. هرقدر هم نوشته ايگلتون دشوار باشد، از «ژيلبرت رايلي» (ص 103) كه بگذريم، دكارت را نبايد به «رنه دسكارتز» 
(ص 101) يا اصطلاح خاص سارتر را نبايد به «نفاق معصوم» (ص 130) ترجمه كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون