• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4687 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۸ تير

ظريف، آصفري را به افشاي مذاكرات متهم كرد؛ آصفري از چرايي دلخوري ظريف گفت

چهار سكانس يك جنجال

ظريف به مجلس آمد و رفت، اصولگرايان پارلمان به او تاختند و دروغگو نامش نهادند و كمي آرام گرفتند اما جنجال‌ها پايان نيافت. دقيقا 24 ساعت پس از آنكه وزير امور خارجه جمهوري اسلامي در يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي حداقل برخلاف 4 سال مجلس دهم تنها مانده بود و تندترين انتقادات را به چشم ديد، در جمع ياران و نزديكانش كه اكثرا- حداقل در ظاهر- نظري همسو با او و نوع نگاهي يكسان به مسائل حوزه ديپلماسي و سياست خارجي دارند حاضر شد و در شرايطي به برخي گفته‌هاي نمايندگان پارلمان پاسخ داد كه شايد خود او نيز تصور نمي‌كرد كه گفته‌هايش دوباره به جنجالي رسانه‌اي تبديل شود. رييس دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي كه پس از نوع برخوردهاي تند وتيز نمايندگان با خود دوباره شاهد حمايت كاربران شبكه‌هاي اجتماعي و تحليلگران و فعالان سياسي و البته رسانه‌هاي ارتباط جمعي بود، در جريان اظهاراتش در نشست مديران ارشد وزارت امور خارجه با اسحاق جهانگيري، معاون اول روزگاري محبوب دولت تدبير و اميد از نماينده‌اي گفت كه يك‌تنه به عاملي براي از بين رفتن مذاكرات ميان ايران و روسيه تبديل شد؛ روايتي كه پرده‌اي ديگر از مقابله نمايندگان اصولگرا و وزير خارجه دولت اعتدال را آشكار كرد.

سكانس اول؛ روز واقعه

وزير امور خارجه در مجلس حاضر شده و از هر دري، سخني است. يكي از دلار 20 هزار توماني مي‌گويد و آن را ماحصل نوع نگاه دولت به سياست خارجي مي‌داند و ديگري از «اعتماد» وزير امور خارجه به غربي‌ها گلايه كرده و او را «دروغگو» خطاب مي‌كند. رييس كميسيون امنيت ملي نيز كه مطابق انتظار قرار است مصلح ميدان باشد، خود به طرفي از دعوا تبديل شده و از «بي‌مهري» دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم به «چين» انتقاد مي‌كند. در اين وانفسا اما محمدحسن آصفري كه ازجمله ياران جبهه پايداري در مجلس يازدهم به شمار رفته و به عنوان نايب‌رييس دوم كميسيون شوراها مشغول فعاليت است، در تذكري از جاي خالي نمايندگان در سفرهاي خارجي و البته بي‌اطلاعي وكلاي ملت از جزييات قراردادها گلايه و اظهاركرد: «در مجلس نهم و در جريان مذاكرات هسته‌اي ما چندين بار از دكتر ظريف خواستيم تا اجازه دهد يك نفر يا دو نفر از نمايندگان در مذاكرات برجامي حضور يابند. حتي كميسيون امنيت كتبا در اين خصوص درخواست داشت. اما چون ديدگاه آقاي روحاني طور ديگري بود و قصد داشتند فتح‌الفتوح به نام دولت باشد، اجازه ندادند.»

سكانس دوم؛ روايت «خواهان»

محمدجواد ظريف درحالي كه سمت راستش عالي‌ترين مقام دولت پس از رييس‌جمهوري نشسته، با دلي پر از كشاندن مسائل و مباحث «ديپلماسي» به «كف خيابان» گلايه كرده و جلوگيري از برداشت‌هاي طرف‌هاي مذاكره را دليل عدم اعلام برخي مسائل در سياست خارجي اعلام مي‌كند اما همزمان به گفته‌هاي آصفري كه در مجلس نهم عضو كميسيون امنيت ملي بود، پاسخ مي‌دهد. او كه در جريان اظهاراتش در نقش خواهان و مدعي وارد پرونده شده، مذاكرات روزهاي ابتدايي دولت يازدهم با ولاديمير پوتين، رييس‌جمهوري ديروز و امروز و فرداي روسيه را يادآوري كرد و گفت: «يكي از نمايندگان مي‌گفت چرا شما نمايندگان را در جلسات خود راه نمي‌دهيد؛ اتفاقا همان برادر در مذاكرات به كلي سري من و پوتين حضور داشت و پس از آن گفت قرار است روسيه از ما نفت بخرد؛ همان گفته موجب قطع خريد نفت ايران از سوي روسيه شد؛ چون هركجا كه روس‌ها خواستند از ما نفت بخرند، امريكايي‌ها جلوي آن را گرفتند، درحالي كه مي‌شد جور ديگري رفتار شود؛ درباره چين و برجام هم همين‌گونه است؛ اين يك معضلي است كه سياست خارجي با آن روبه‌رو است و كسي هم به كمك ما نمي‌آيد.»

سكانس سوم؛ روايت «خوانده»

محمدحسن آصفري كه گمانش را نمي‌كرد پس از اظهارات طلبكارانه‌اش در صحن مجلس در دادگاه افكار عمومي به عنوان عامل افشاي مذاكرات محرمانه ايران و روسيه در مقام متهم حاضر شود، ابتدا در اظهاراتي كه پايگاه خبري مدآرا آن را منتشر كرد و سپس در بيانيه‌اي به تكذيب گفته‌هاي ظريف پرداخت اما با تناقضي فاحش. او در بيانيه خود صراحتا اعلام مي‌كند كه «موضوع جلسات صورت گرفته (ميان تهران و مسكو در آن زمان) صرفا درخصوص مسائل هسته‌اي بود و مساله ديگري مطرح نشد» ولي نه‌تنها حاضر به تاييد «مذاكره بر سر نفت» در آن زمان مي‌شود، بلكه خاطرنشان مي‌كند كه «تنها صحبتي كه ما با آقاي پوتين داشتيم درباره بحث نفت در برابر كالا بود كه آقاي ظريف حاضر نشوند اين موضوع را دنبال كنند و پيگير باشند.» او البته روايت جديدي از دليل ناراحتي ظريف از خود ارايه داده و ريشه آن را در سفرهاي صورت گرفته به «سوريه، عراق، لبنان و اردن» دانسته و مي‌گويد: «ناراحتي آقاي ظريف اين بود كه بنده گزارش آنچه بين ما و آقاي بشار اسد و سيدحسن نصرالله در ميان گذاشته شد را به‌صورت كامل از طريق آقاي حدادعادل به محضر مقام معظم رهبري فرستادم.»

سكانس آخر؛ كدام سفر؟ كدام گزارش؟

سواي از تناقض موجود در اظهارات آصفري، شايد نخستين پرسش آن باشد كه چرا گزارش چنين سفري بايد از طريق حدادعادل به عالي‌ترين مقام جمهوري اسلامي برسد؟ آصفري طبيعتا وظيفه داشته گزارش اين سفر را به كميسيون امنيت ملي اعلام كند ولي اگر قرار به رساندن آن به رهبري باشد، منطقا اين مهم يا از سوي وزارت امور خارجه صورت مي‌گيرد يا ازسوي رييس مجلس اما رياست حداد عادل بر فراكسيون اصولگرايان در مجلس نهم و روابط نزديكش با عالي‌ترين مقام جمهوري اسلامي شايد تنها دليلي باشد كه آصفري را برآن داشته تا گزارش اين سفر را از طريق او به رهبري برساند. اما حالا پرسش اينجاست كه ماجرا بر سر كدام گزارش است؟ دي‌ماه 92 وزير امور خارجه جمهوري اسلامي با همراهي آصفري به عنوان نماينده مجلس عازم سوريه و لبنان شده و همزمان ديدارهايي را با بشار اسد و سيدحسن نصرالله برگزار مي‌كند. از آن سفر شايد ماندگارترين خاطره، انتشار تصوير پياده‌روي ظريف و آصفري با همراهي گروهي از محافظان مسلح در خيابان‌هاي سوريه باشد اما بيست‌ونهم دي‌ماه همان سال، آصفري در اظهاراتي كه خبرگزاري تسنيم آن را منتشر كرده «جزييات ديدار سه‌ساعته ظريف با نصرالله» و «نزديكي اعتقادي جمهوري اسلامي به گروه 8 مارس لبنان» و نوع نگاه بشاراسد به ايران و «ماجراي ژنو 2» را ارايه مي‌كند؛ گزارشي كه دست‌كم براساس اظهارات اين نماينده مجلس به مذاق وزير امور خارجه خوش نيامده و حالا به جنجالي قابل‌توجه ميان پارلمان و دستگاه ديپلماسي تبديل شده است.

 


حادثه يا خرابكاري؟

يك ساعت از آغاز دوازدهمين روز تير ماه گذشته بود كه انفجاري در تاسيسات هسته‌اي نطنز رخ داد. انفجاري كه در تصاوير ماهواره‌اي ثبت شده، نشان از آن داشت كه ساختمان آسيب‌ديده، كارگاه نصب و تنظيم سانتريفيوژها باشد. اما بهروز كمالوندي، سخنگوي سازمان انرژي اتمي اعلام كرد كه «اين حادثه در يكي از سوله‌هاي محوطه باز تاسيسات نطنز رخ داده است.» از آن زمان به بعد اما گمانه‌زني‌ها همچنان درباره چگونگي وقوع اين انفجار پابرجاست چنانكه سخنگوي هيات دولت ايران از آن به عنوان «حادثه» ياد مي‌كند ولي در نقطه مقابل عضو كميسيون امنيت ملي مجلس تاكيد مي‌كند كه اين انفجار ماحصل «خرابكاري» است.علي ربيعي  از انفجار «نطنز» به عنوان «حادثه» نام برده ولي همزمان تاكيد كرده كه «قطعا ما اگر به جمع‌بندي برسيم كه دخالتي خارجي در اين حادثه وجود داشته است به آن پاسخ متناسب را خواهيم داد.» اين ميان جواد كريمي‌قدوسي اما شفاف‌تر از او سخن گفته و در اظهاراتي قابل ‌توجه و در شرايطي كه نمايندگان همسو با او به ‌دنبال طرحي براي توقف اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي در ايران هستند اين انفجار را به بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ارتباط داده و گفته كه «اين اتفاق را ناشي از نفوذ بازرسان و جمع‌آوري اطلاعات و اخبار به نفع رژيم صهيونيستي نيز مي‌توان تحليل كرد و معتقديم، بخشي از خرابكاري به ‌دليل حضور مستمر بازرسان آژانس در اين منطقه بوده است.» حال با تمام اين تناقض‌ها بايد منتظر ماند و ديد نتيجه بررسي‌ها اعلام خواهد شد يا اينكه دوگانه «حادثه» يا «خرابكاري» همچنان پابرجا خواهد ماند؛ هر چند كه به عقيده خبرگزاري تسنيم، نتيجه هر چه باشد «اگر دولت و نخبگان ايران با چنين عمليات رواني پيچيده‌اي در محاسباتشان دچار اختلال و خطا نشوند و ايده‌هاي درون‌زا و غيرمنفعلانه‌اي براي خروج از مشكلات فعلي داشته باشند، امريكا و صهيونيست‌ها ضربه‌اي خواهند خورد كه مسائلي مانند نطنز اساسا در حاشيه آن هم نيست.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون