• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4694 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۶ تير

توضيح دكتر رضا داوري اردكاني درباره گفت‌و‌گوي منتشر شده‌اش با روزنامه « اعتماد»

روز چهارشنبه ۲۵ تيرماه روزنامه گرامي اعتماد متن مصاحبه خبرنگارش با من را چاپ كرده است. اين مصاحبه در حدود دو ماه پيش به نحو غيرمنتظره و پيش‌بيني نشده صورت گرفت. ديدار من و مديران و نويسندگان روزنامه اعتماد ديداري خصوصي بود. آنها به مناسبت نزديك شدن سالروز تولد اين ناچيز مي‌آمدند كه مورد تفقد قرارش دهند. متاسفانه، آقاي حضرتي عزيز نتوانسته بودند كه تشريف بياورند. نشسته بوديم و از هر دري سخن مي‌گفتيم كه ناگهان يكي از مهمانان گفت مصاحبه را شروع كنيم. ايشان مطالبي درباره فرهنگستان و رييس فرهنگستان گفت و حرف‌هايي پيش آورد كه صورت آرايش شده‌اش در پرسش‌هاي مصاحبه پيداست. روزنامه‌نگار محترم اسم اين حرف‌ها و دعوي‌ها را پرسش انتقادي گذاشته‌اند. من كه مدعي دانشجويي فلسفه‌ام و همه عمر به شغل شريف معلمي مشغول بوده‌ام ‌بايد تذكر بدهم كه نقد را با دعوي و مخالفت اشتباه نكنند و بدانند كه بدون علم، نقادي نمي‌توان كرد. به جاي اينكه به اين مطلب ساده اما مهم توجه كنند، نوشته‌اند: «وظيفه روزنامه‌نگار در مواجهه با كساني كه قدرت سياسي يا اجتماعي دارند طرح سوال انتقادي است». حرف درستي زده‌اند، الا اينكه روزنامه‌نگار گرامي خبر ندارد كه طرف صحبت ايشان صاحب قدرت سياسي و اجتماعي نيست و روزنامه‌نگاري كه نداند قدرت اجتماعي و سياسي كجاست در كار خويش توفيقي به دست نمي‌آورد. نكته ديگر، به اشتباه ميان سوال انتقادي با دعوي و مخالفت شخصي بازمي‌گردد. در اين مصاحبه، من هر چه در سوال‌ها تامل كردم، نشاني از روح انتقاد نديدم. سوال‌ها يكسره دعوي و داعيه و در بهترين صورت اظهار نارضايتي است. بگذريم. چند روز پس از مصاحبه، متن گزينش شده‌اي از آن را برايم فرستادند كه ويرايش كنم.  آن را با قدري تاخير ويرايش كردم و براي دوست عزيزم آقاي ميرفتاح فرستادم و چون بيمارم و از بيرون كمتر خبر دارم، نمي‌دانستم كه ايشان از سردبيري روزنامه استعفا داده‌اند. ترديد داشتم كه آن را براي چاپ بفرستم يا نفرستم. اما بالاخره به احترام روزنامه اعتماد و مدير و سردبير و نويسندگانش مطلب را ويرايش كردم و فرستادم كه اگر مي‌دانستم آقاي ميرفتاح استعفا كرده‌اند آن را نمي‌فرستادم. اينكه گفته‌اند من مطلب گزينش شده روزنامه‌نگار محترم را «مورد بازبيني، ويرايش و اضافات مكتوب» قرار داده‌ام، به كلي نادرست نيست، اما طوري حرف زده‌اند كه گويي قرار بوده است كه ايشان از بين گفته‌هاي من هر چه را كه مي‌خواهند براي انتشار انتخاب كنند و من حق نداشته باشم كه در اين انتخاب دخالتي بكنم و بگويم كدام سخنم چاپ شود و كدام نشود. راستي! آنها كه همه حق را براي خود مي‌خواهند، چه بد هواخواهاني براي آزادي و حقوق بشر هستند. از جناب آقاي حضرتي سپاسگزارم كه دستور داده‌اند نوشته من بي‌كم و كاست چاپ شود. رضا داوري‌اردكاني (۲۵/۰۴/۱۳۹۹) 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون