• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4713 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۹ مرداد

چرايي كناره‌گيري هوك

اميرعلي ابوالفتح

گفته مي‌شود كه برايان هوك، نماينده ويژه پيشين وزارت خارجه امريكا در امور ايران به دليل فعاليت در بخش خصوصي اين وزارتخانه را ترك كرده است. اين اقدام در ايالات‌متحده امريكا، امري مرسوم و رايج است. جذابيت بخش خصوصي در امريكا بسيار بيشتر از فعاليت در دولت است. چه از لحاظ پرستيژ و چه از لحاظ درآمد، امريكايي‌ها ترجيح مي‌دهند در بخش خصوصي فعاليت كنند تا بخش دولتي. به نظر نمي‌رسد كه برايان هوك بر اثر دعوا يا اختلاف دولت ايالات‌متحده امريكا را ترك كرده‌ باشد. تقدير و تمجيد مايك پمپئو از عملكرد برايان هوك و اظهارات نمايندگان كنگره از اين ديپلمات پيشين نشان مي‌دهد كه اين استعفا بر اثر اختلاف‌نظر يا دعوا رخ نداده است. براساس اطلاعاتي كه تاكنون در دسترس قرار دارد نه برايان هوك از دولت ايالات‌متحده امريكا دل‌چركين بوده و نه دولت اعتراض يا ناخرسندي از عملكرد او داشته است. نمي‌توان به صورت قطعي در اين مورد اظهارنظر كرد كه آيا جدايي برايان هوك از دولت امريكا در شرايط عادي صورت گرفته است يا ممكن است اختلاف‌نظر، اخراج يا كنار گذاشتن در ميان باشد، اما آنچه تاكنون در اخبار منتشر شده است، مويد اين است كه تصميم آقاي هوك صرفا به بهانه ادامه كار در بخش خصوصي اتخاذ شده است. ممكن است اگر عوامل و انگيزه‌هاي ديگري در اين استعفا وجود داشته باشد، بعدا علني شود، اما آنچه تاكنون روشن است، استعفاي اين مقام پيشين است. به اعتقاد من يك نوع سوء برداشت در ميان رسانه‌ها و ناظران در مورد اين رويداد به وجود آمده است. واقعيت امر اين است كه دولت امريكا در مجموع مدعي است كه بخش عمده‌اي از اهداف سياست موسوم به «فشار حداكثري» عليه ايران اجرايي شده است. برايان هوك در واقع مجري يك سياستي بود كه از لايه‌هاي بالاي حكومت امريكا از سوي سياستگذاران ارشد و تصميم‌گذاران كلان به او ابلاغ شده‌ بود. دولت امريكا در مجموع تصور مي‌كند كه در بعد اجرا، اين سياست كامل اجرا شده است و خواست ابلاغ‌كنندگان اين سياست براي افزايش فشار بر ايران به خوبي عملي شده است. شاخص‌هايي مانند كاهش صادرات نفت ايران، قطع بسياري از مناسبات مالي خارجي ايرانيان، افزايش فشار اقتصادي بر مردم ايران در داخل مرزها و ايجاد كمبودها و موانع دسترسي، تا حد زيادي برآورده شده است. در واقع اجراي ساز و كارهاي فشار حداكثري از سوي برايان هوك و همكارانش در وزارت خارجه امريكا تا زمان كناره‌گيري او به نظر مديران دستگاه سياست خارجي امريكا، كامل بوده است. مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا هم در سخناني كه در جلسه استماع كنگره داشت اشاره كرد كه اجراي سياست فشار حداكثري تاكنون به خوبي انجام شده است، اما نتيجه‌اي كه انتظار مي‌رفت، يعني به اعتقاد او «تغيير رفتار نظام ايران» هنوز محقق نشده است. اگر اين صحبت پمپئو را ارزيابي سياستگذاران امريكايي از سياست فشار حداكثري عليه ايران بدانيم، مي‌توان نتيجه گرفت كه مديران برايان هوك، از نحوه اجراي اين سياست رضايت داشتند.
مهم‌ترين وجه مميزه برايان هوك با جانشينش اليوت آبرامز، در آلودگي به رسوايي‌هاي بزرگ سياسي است. چه كسي از برايان هوك خوشش بيايد يا بدش بيايد چه او را ناكام يا موفق ارزيابي كنيم، واقعيت اين است كه برايان هوك يك بروكرات و مجري سياست‌هاي بالادستي بود. برايان هوك، برخلاف خلفش اليوت آبرامز، هيچ‌گاه آلوده به جنجال‌ها و رسوايي‌هاي علني در سطح بين‌المللي نبود. برخلاف هوك، آبرامز درگير پرونده‌هاي فساد گسترده سياسي و بين‌المللي و به‌شدت بدنام است. قطعا نقش او در پرونده ايران-كنترا به عنوان يك فساد سياسي، مالي، پولشويي، حقوق‌بشري و جاسوسي روي پيشاني‌اش درج شده است. رسوايي و بدنامي حاصل از پرونده ايران-كنترا كه بيش از هر چيز بخش حمايت غيرقانوني دولتمردان امريكايي از شورشيان شبه‌نظامي نيكاراگوئه مدنظر است، براي همه دولتمردان وقتي كه در اين پرونده درگيري بودند باقي مانده است. اتهاماتي مانند پولشويي، نقض حقوق بشر، جنايات جنگي، ناديده گرفتن قوانين داخلي امريكا و مصوبات كنگره، مانع‌تراشي در برابر دموكراسي و بسياري اتهام‌هاي ديگر در رسوايي ايران كنترا با نام اليوت آبرامز عجين شده است.
اين سابقه اليوت آبرامز، همچنان هم از سوي نمايندگان و ناظران منتقد دولت دونالد ترامپ تذكر داده ‌مي‌شود. جانشيني اليوت آبرامز به جاي برايان هوك، اين پيام را براي ايران دارد كه دولت ترامپ يكي از بدنام‌ترين، منفورترين و بدسابقه‌ترين مقام‌هاي خودشان را براي پيگيري پروژه براندازي در ايران به كار گرفته‌اند. اما در كنار اين پيام يك واقعيت هم وجود دارد. اليوت آبرامز، درست برخلاف سلفش برايان هوك، كه از نظر مديرانش دست‌كم در اجراي فرامين موفق بوده، در واپسين ماموريت خود در وزارت خارجه كاملا ناكام مانده ‌بود. آبرامز، مسوول اجراي پروژه رژيم چنج و تغيير نظام در ونزوئلا بود. هر چند ونزوئلا در شرايطي بسيار شكننده‌تر از ايران قرار داشت و درست در حياط خلوت امريكا واقع شده‌ بود، اما آبرامز در اجراي مسووليتي كه برعهده‌اش گذاشته‌ بودند، كاملا ناتوان بود. وقتي آبرامز در مسووليتي بسيار ساده‌تر نسبت به ايران ناتوان است، نمي‌توان تصور كرد كه بتواند در پرونده ايران هم توفيق چنداني ايجاد كند. اگر آبرامز در مسووليت قبلي‌اش موفق عمل كرده ‌بود، مي‌شد تصور كرد كه انتقال او با اين سابقه سياه و چنان موفقيتي در ونزوئلا، مي‌توانست حامل پيامي جدي براي ايران باشد. اما باتوجه به ناكامي او در ونزوئلا، مديريت او در پرونده ايران هم نمي‌تواند چندان نگران‌كننده ‌باشد، هر چند بايد منتظر ماند تا سياست‌هاي پيش رو و عملكرد اليوت آبرامز را در جايگاه تازه‌اش ارزيابي كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون