چالش صداي خبرنگار
حجت نظري
من هنوز هم نميدانم كه چرا از معلمان، كارگران و... فقط در يك روز بايد قدرداني شود و در روزهاي ديگر فراموششان ميكنيم، خبرنگاري هم همينطور است و معتقدم اگر بنا به تقدير است نبايد آن را به يك روز يا مراسم محدود كرد. خبرنگاران افرادي هستند كه همه جا هستند و آنطور كه بايد مورد توجه قرار نميگيرند، آنان با بيمهريهاي مختلف كه علاوه بر مسوولان بعضا حتي از سوي مديران رسانهشان نيز رخ ميدهد، مواجه ميشوند و تحمل ميكنند. خبرنگاراني كه هر جا مشكل، بيعدالتي يا ظلمي ببينند بهرغم تمام محدوديتها و موانع دست به كار ميشوند تا به آن رسيدگي شود، اما كمتر كسي صداي آنها شده است. چقدر ما بيعدالتيهايي را كه در حق آنان شده، فرياد زدهايم؟ به دليل ازدواج با يك خبرنگار و رفقاي خبرنگاري كه دارم، از مشكلات آنان باخبرم و با علم به همين مشكلات هم قصد ندارم از آنها تشكر كنم يا از نقش قلم در جامعه و تاثيرش در اصلاح آن بگويم. قصد دارم از مشكلات رفقايم در رسانهها بنويسم و مردم و مسوولان كشور را هم كه سالها خبرنگاران صدايشان بودند، به چالش صداي خبرنگار شدن دعوت كنم. اين روزها بسياري از خبرنگاران در رسانههاي مختلف كشور، شرايط مالي خوبي ندارند. مبلغ دريافتي حقوق آنان گاهي حتي پايينتر از كف دريافتي مصوب دولت است. كرونا نيز شرايط را بدتر كرده و خبرنگاران زيادي تعديل شده يا در معرض تعديل قرار گرفتهاند. خبرنگاران زيادي در روزنامه شهروند، نگران تغيير و تحولات رخ داده در اين روزنامه و از دست دادن شغلشان هستند و نگرانند تا آنچه پيش از اين براي خبرنگاران روزنامه شرق پيش آمد براي ايشان نيز تكرار شود. اوضاع مالي هيچ روزنامهاي خوب نيست و گراني كاغذ و ديگر مشكلات، موجب نگراني دستاندركاران روزنامههايي نظير رسالت، اعتماد، وطنامروز، مردمسالاري، آفتاب يزد و دهها روزنامه ديگر كه برخيشان در سطح استاني منتشر ميشوند،
شده است. اوضاع در برخي خبرگزاريها و سايتهاي خبري نيز دست كمي از روزنامهها ندارد و بسياري هم كه مشغول به كارند، همچنان فاقد بيمه و حمايتهاي مالي هستند.
اكثريت روزنامهنگاران در حسرت رسانهاي مستقل و آزادانه قلم زدن هستند. خبرنگار نبايد دغدغه تغيير دولتها و مديران را داشته باشد و گمان كند كه با جابهجايي در قدرت، او نيز فرصتهاي شغلياش را از دست خواهد داد. خبرنگاران زيادي، اين روزها از شغلشان نااميد شدهاند. آيندهاي در آن نميبينند و به دنبال تغيير كار خود هستند؟ مسوولان محترم تا به حال از خود پرسيدهاند كه چرا در كشوري كه بيش از يك قرن روزنامه در آن منتشر شده، كمتر خبرنگاري را ميشناسيم كه بازنشست شده باشد؟ آيا يكبار درباره فروش نسخههاي كاغذي روزنامهها از خودمان سوال كردهايم؟ برخي خبرنگاران گلايه دارند كه چرا مسوولان، دبيران و مديران بالادستي آنان در برخي رسانهها نه بر حسب شايستهسالاري و توان كه برحسب آشنايي و تقرب انتخاب شدهاند. اين موضوع حتي مورد انتقاد اكثريت دبيران و مديران شايسته و سرد و گرم چشيده نيز هست. گفتنيها از مشكلات خبرنگاران زياد است و من اميدوارم ديگر مسوولان كشور و همكارانم در شوراي شهر نيز اينبار صداي خبرنگاران باشند و از مشكلاتشان بگويند و آنها كه مسووليت دارند، كاري براي حل و فصلش انجام دهند.