مديرعامل استقلال نگذاشت فرهاد موفق شود

تيرماه بود كه فرهاد مجيدي به هواداران استقلال قول داد هم سهميه آسيا مي‌گيريم، هم جام حذفي را مي‌گيريم و هم از گروه‌مان در ليگ قهرمانان آسيا بالا مي‌رويم. آن زمان خوشبين‌ترين هواداران استقلال هم تصور نمي‌كردند چنين چيزي اتفاق بيفتد. استقلال بعد از شروع مجدد مسابقات به فولاد باخته بود و مقابل سايپا متوقف شده بود. تيم شرايط خوبي نداشت و روز به روز از كسب سهميه فاصله مي‌گرفت. قول مجيدي حتي دستمايه شوخي هواداران رقيب هم قرار گرفت. هواداران پرسپوليس مي‌گفتند: «فرهاد يكم ديگه تلاش كنه اروپا رو هم مي‌گيره» از آن زمان خيلي نگذشت كه روزهاي خوب استقلال بعد از فروكش كردن حواشي و بازگشت مصدومان از راه رسيد. 
استقلال فرهاد مجيدي خوب نتيجه مي‌گرفت. او در پايان ليگ به اولين قولش وفا كرد. استقلال با ايستادن روي سكوي دوم سهميه ليگ قهرمانان آسيا فصل بعد را گرفت. خيلي‌ها مي‌گويند عملكرد ضعيف ساير مدعيان كسب سهيمه اين موفقيت را براي مجيدي به ارمغان آورد اما مگر معناي مسابقاتي كه به صورت ليگ برگزار مي‌شود همين نيست؟ در ليگ كافي است يك تيم بهترين عملكرد را نسبت به ساير تيم‌ها داشته باشد تا به خواسته‌اش برسد. 
بعد از ليگ نوبت جام حذفي رسيد. يك مسير واقعا سخت پيش روي مجيدي بود. تيم او ابتدا بايد مقابل سپاهان زخم خورده بازي مي‌كرد و در نيمه‌نهايي احتمالا به مصاف تراكتور يا پرسپوليس مي‌رفت. استقلال اين مسير واقعا دشوار را به خوبي طي كرد. اول سپاهان را شكست داد و بعد در دربي رقيب سنتي را حذف كرد و در فينال به تراكتور رسيد. روزنامه‌ها تيتر زدند: «فرهاد خوش‌قول» اين تيتر از آنجايي ناشي مي‌شد كه اكثريت فوتبالي‌ها شانس استقلال مجيدي براي كسب مقام قهرماني جام حذفي را بيشتر از تراكتور در فينال مي‌دانستند. همه‌چيز بر وفق مراد بود كه ناگهان خبر مذاكره سعادتمند با استراماچوني منتشر شد و جو به هم ريخت. فرهاد استعفا داد و گرچه دوباره برگشت ولي بازگشتش با موفقيت همراه نبود. مجيدي در آستانه عمل به دومين وعده‌اش با وضعيتي مواجه شد كه برايش برنامه‌ريزي نكرده بود. 
انتقادات زيادي به رفتار مجيدي بعد از برد در دربي و قهرش وارد است. با اين حال اگر بخواهيم بي‌خيال حواشي بشويم و به متن فوتبال بپردازيم بايد به اين نكته اشاره كنيم كه اگر مديرعامل استقلال آن رفتارها را از خودش نشان نمي‌داد، مجيدي واقعا اروپا را هم شايد مي‌گرفت! البته اينكه شوخي است ولي واقعيت اين است كه فرهاد مجيدي شانس زيادي براي كسب جام حذفي داشت. با احترام به تراكتور و تلاش شايسته اين تيم اكثر كارشناسان بعد از شكست ۳ بر ۲ استقلال در فينال تاكيد كردند كه استقلال نيمه اول كه سه بار دروازه‌اش باز شد شباهتي با تيم قدرتمند ماه گذشته نداشت و حواشي تمركز تيم را به هم زده بود. با اين حال استقلال در نيمه دوم نشان داد كه چه كيفيت بالايي دارد. 
مجيدي اگر مي‌توانست جام حذفي را به دست بياورد، بعد از محقق كردن دومين وعده‌اش مي‌رسيد به ليگ قهرمانان آسيا. او و تيمش در دو بازي اول قبل از كرونا يك امتياز به دست آورده بودند و شانس كمي براي صعود داشتند. اما هيچ‌كس نمي‌دانست تيم الوحده قرار است از مسابقات كناره‌گيري كند و شرايط را جوري فراهم كند كه استقلال حالا براي صعود تنها به يك تساوي مقابل الشرطه نياز داشته باشد تا حداقل به عنوان تيم دوم به دور بعد برسد. يعني اگر مجيدي در راس كادر فني باقي مانده بود رسيدن به وعده سومش هم بسيار محتمل به نظر مي‌رسيد. ناگفته نماند حتي در صورت ماندن الوحده نيز آن تيم استقلالي كه سپاهان و پرسپوليس را حذف كرد، مي‌توانست باز هم مدعي صعود باشد. 
حالا اين اگرها به هيچ دردي نمي‌خورد اما مي‌توان اين موضوع را بررسي كرد كه چرا مديرعامل تيم به نوعي جلوي موفقيت سرمربي تيمش را گرفت و اجازه نداد او به وعده‌هايش عمل كند؟ اينجا شايد بتوان به يك جمله از استوري احساسي فرهاد مجيدي بعد از برد در دربي اشاره و آن را با شرايط امروز تفسير كرد. مجيدي در آن استعفانامه اينستاگرامي نوشت سعادتمند دوست نداشت ما نتيجه بگيريم. آن موقع همه، حتي هواداران استقلال هم به مجيدي تاختند كه مگر مي‌شود مديرعامل تيم از برد خوشحال نشود؟ و ما براي پاسخ دادن به اين سوال بايد چند روز صبر مي‌كرديم. 
گرچه هيچ‌كس خبر نداشت الوحده از ليگ قهرمانان آسيا كناره‌گيري مي‌كند و صعود استقلال اين‌قدر محتمل مي‌شود اما اين شرايط را در نظر بگيريد: مجيدي نايب‌قهرمان ليگ و قهرمان جام حذفي شده و به دور دوم ACL رسيده است. در اين صورت كدام‌يك از هواداران استقلال راضي مي‌شدند فرهاد كه هم محبوبيت دارد و هم موفق عمل كرده بركنار شود و مربي ديگري بيايد؟ به بيان ديگر كدام‌يك از طرفداران، نقد جذاب را به نسيه‌اي رويايي ولي دور از دسترس مي‌دادند؟ اصلا كدام مديري مي‌توانست چنين شخصي را بركنار كند و دنبال مربي ديگري كه چند ده برابر قيمت داد برود؟ مخصوصا اينكه در ليگ سال بعد هم همه مربيان ايراني هستند و مجيدي اگر در مقابل مربيان اروپايي دانش كافي نداشته باشد اما در مقايسه با مربيان ايراني چيزي كم ندارد. همچنين استقلال در ليگ بيستم در حالي كه كادر فني‌اش تغييري نكرده و بيشتر ستاره‌ها در تيم باقي مانده‌اند مي‌توانست يكي از اصلي‌ترين مدعيان كسب عنوان قهرماني باشد. اينجاست كه متوجه مي‌شويم اتهامي كه مجيدي به سعادتمند وارد كرد چندان بي‌راه هم نبوده است. مخصوصا وقتي به اين فكر مي‌كنيم كه سعادتمند مي‌دانست آوردن استرا پروژه‌اي نيست كه تا قبل از ليگ قهرمانان آسيا به بار بنشيند و تيمش بايد با سرمربي موقت به اين بازي‌ها برود. همچنين او مي‌دانست ليگ بعدي اواخر مهر آغاز مي‌شود و فرصت بسيار زيادي دارد تا بعد از اتمام كامل مسابقات سر فرصت تلاشش را براي بازگرداندن استرا به كار گيرد. 
سعادتمند چه بتواند استراماچوني را بازگرداند كه احتمالش بعيد است و چه نتواند اين كار را بكند اين گزاره كه «مدير عامل تيم اجازه نداد مجيدي به وعده‌هايش عمل كند» در مورد او صدق مي‌كند. قبول كه اگر مجيدي با سياست‌تر رفتار مي‌كرد مي‌توانست شرايط را به نفع خودش عوض كند و اگر با تجربه‌تر مي‌بود و قبل از آن استعفا با چند پيشكسوت مشورت مي‌كرد اوضاع به نحو ديگري رقم مي‌خورد اما ما در اين مطلب با رندي و تجربه مجيدي كاري نداريم و صرفا براساس آمار در مورد قدرت مربيگري او حرف مي‌زنيم كه در استقلال ورژن ۹۹ خوب جواب داده بود و رو به رشد حركت مي‌كرد. اما اينكه هدف سعادتمند از بازي‌‌اي كه در حساس‌ترين مقطع زماني به راه انداخت چه بود هم سوالي است كه به زودي پاسخش مشخص مي‌شود.