محمود احمدينژاد از باي بسمالله تا تاي تمت را تكذيب كرد
نه خسوخاشاك، نه حصر
احمدينژاد دوباره به ميدان آمده و اين بار ميدان فرود اضطرارياش را «راديو اروپاي آزاد» در نظر گرفته تا شايد به مدد بهرهگيري از آزادي رسانهاي معمول در اروپا و كشورهاي عضو اتحاديه، بتواند آزادانه هر آنچه طول 8 سال رياستجمهوري انجام داده و نيز هر آنچه در انجامشان مرتكب كوتاهي شده، يكجا و از بيخ و بن تكذيب كند. او كه پس از پيروزي در انتخابات جنجالي و بحثانگيز 88، در شرايطي كه رقابتهاي انتخاباتي و حواشي و حوادث پس از آن عملا جامعه را به دوقطب متضاد تبديل كرده بود، خود را به ميدان وليعصر تهران رساند و در «جشن پيروزياش» به عنوان رييسجمهوري كه ميخواست دومين دوره چهار ساله رياستجمهورياش را آغاز كند، شهرونداني كه به رقبا راي داده بودند را «خس و خاشاك» خواند و حالا پس از 11 سال، ميگويد سخنانش «تحريف» شده و منظورش «معترضان» نبوده و مخاطب اين بيان نامناسب از جانب او، كساني بوده كه «شيشه شكستند و اموال مردم را آتش زدند»؛ او كه همواره سعي كرده و ميكند پيشبينيناپذير باشد اما از اين هم فراتر رفته و در يك اظهارنظر جنجالي ديگر خود را «مخالف حصر» معرفي ميكند. آن هم در حالي كه ميرحسين موسوي و مهدي كروبي دو رقيب انتخاباتياش (به همراه زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوي) حالا سياستمدارانياند كه نهتنها رييسجمهوري ايران نشدند، بلكه يك دهه گذشته را بي آنكه محاكمه شوند و فرصت دفاع داشته باشند در حصر خانگي گذراندهاند. احمدينژاد اما در اين گفتوگوي تازه، تنها مخالف «حبس و حصر زندانيان سياسي» و البته مخالف «حصر، محدوديت و زنداني شدن هر انساني» نيست و در اينكه صرفا گوش شنوايي براي مردم معترض در انتخابات 88 باشد، محدود نمانده است؛ او فراتر از اينها، حتي با كوچكترين فشارها به اصحاب رسانه و ذرهاي محدود كردن آزادي بيان و ديگر آزاديهاي سياسي مخالف است. حتي اگر اين اصحاب رسانه، خبرنگاران راديو اروپاي آزاد باشند. احمدينژاد صراحتا از عملكرد دولت هشتم و نهم و البته عملكرد خود به عنوان رييس قوه مجريه در بازه 8 ساله 84 تا 92 نيز راضي است و در واكنش به پرسشي از اين قرار كه آيا نسبت به اقدامي در آن سالها احساس پشيماني ميكند يا خير، گفته است: «خير؛ چرا بايد پشيمان باشم؟ كارها روي اصول بوده روي برنامههاي مدون و انديشه بوده، كارهاي من در جهت اعتلاي ايران و صلح و دوستي در جامعه بشري بوده!» اما او تنها نسبت به يك دهه پيش اين همه تغيير نكرده، بلكه حتي مقايسه اظهاراتش در يك فقره خاص همچون انتخابات با آنچه همين چندماه پيش - ازقضا باز هم به يك رسانه غيرايراني گفته بود - نشان از تفاوتي آشكار دارد. چنانكه او چند ماه پيش از «آمادگي براي هر گونه فداكاري براي ايران» در پاسخ به پرسشي درباره احتمال كانديداتوري مجدد براي انتخابات رياستجمهوري 1400 سخن گفته بود و حالا در گفتوگوي تازه، پس از آنكه بيان تفاسيري تازه از اظهارات جنجالي يك دهه پيش خود ازجمله آنچه با كليدواژه «خس و خاشاك» به ياد داريم، وقتي با پرسش مشابه درباره احتمال كانديداتوري در انتخابات آخرين بهار 1400 مواجه ميشود، با نوعي عقبنشيني نسبت به اظهارات چند ماه قبل گفته كه«هنوز در اين مورد نظري ندارم» و وقتي با اين پرسش مواجه ميشود كه «يعني هنوز تصميم نگرفتهايد؟»، ميگويد: «فعلا به فكر مسائل امروز هستيم. شرايط امروز، جهان، منطقه، مسائل مهمي در پيش است» و جالب آنكه وقتي با اشاره خبرنگار درباره اخبار اين مدت اخير درخصوص رايزنيهاي او و نزديكانش با شوراي نگهبان و حتي رهبر انقلاب مواجه ميشود باز از تفاسير نادرست رسانهاي گلايه ميكند و ميگويد: «متاسفانه رسانهها نظرات خودشان را منتشر ميكنند بدون اينكه دنبال سند باشند.» اظهارنظري كه لااقل شبيه به سخناني است كه از او به ياد داريم، نه چون آنچه كه در اين گفتوگو گفته و تو گويي، طرف گفتوگو هر كسي است، مگر محمود احمدينژاد!