• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4821 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱ دي

بوي خوش مرگ

محسن نعيمي‌زاده

از ديرباز تاكنون، مرگ معنايي جز اندوه و ناراحتي براي انسان نداشته است. اندوهي ابدي در هجران عزيزان.  اندوهي كه تنها راه  فروكش كردن آن، فكر كردن به مرگ خود و اميد بستن به ديداري دوباره در مكان و زماني نامعلوم است. در طول ساليان دراز، اين چرخه دايما در حال تكرار بوده و هست. انسان‌هايي كه روزي مي‌آيند و روزي ديگر با دلايل مختلف از اين دنيا مي‌روند؛ دلايلي مانند بلاياي طبيعي، بيماري، تصادف، جنگ و... مرگ هميشه براي انسان مفهومي دردناك و در عين حال پيچيده بوده و هست. فلاسفه و روانشناسان از پيشقراولان توضيح و تبيين اين مفهوم محسوب مي‌شوند. از منظر روانشناسي مرگ براي هر دوره و سني، مفهومي متفاوت دارد. طبقه‌بندي زير مي‌تواند به فهم چگونگي درك كودكان از مرگ كمك كند: 
1- نوزادان: آنها مي‌توانند با اضطراب و بي‌قراري به اين محرك پاسخ دهند چراكه مرگ افراد نزديك مي‌تواند در نحوه مراقبت روزانه آنها اثرگذار باشد.
2-كودكان 2 تا 5 ساله: آنها مرگ را فرآيندي موقت و برگشت‌پذير تصور مي‌كنند و اميد  دارند كه  فرد  متوفي پس از مدتي زنده مي‌شود و نزد آنان بازمي‌گردد.
3-كودكان 5 سال به بالا: آنها قادر به درك بخش‌هايي از حقايق در مورد مفهوم مرگ هستند. حقايقي از قبيل اينكه مرگ براي همه موجودات زنده اتفاق مي‌افتد، دلايلي براي مرگ وجود دارد، مرگ باعث جدايي دايمي مي‌شود و اينكه افرادي كه مي‌ميرند قادر به خوردن، آشاميدن، ديدن، شنيدن و احساس كردن نيستند. واكنشي كه اين كودكان به مرگ نشان مي‌دهند، احساس غم و اندوه و نگراني است.
4-كودكان بالاي 8  سال و نوجوانان: درك آنها از مرگ تقريبا مانند بزرگسالان است و اين درك به آنها كمك مي‌كند تا احساسات سايرين را بفهمند اما ممكن است كه به علت دشواري در صحبت كردن و فقر دايره لغات نتوانند احساسات خود را به راحتي  بيان كنند.
با رشد انسان و ورود به دوران بزرگسالي عواملي مانند معنويت،  دينداري،  فرهنگ، تربيت و جهان‌بيني فرد نسبت به جهان هستي، پذيرش مفهوم مرگ نيز مي‌تواند متفاوت جلوه كند. بعضي افراد مرگ را تقدير الهي مي‌دانند و سر تسليم در برابر آن فرو مي‌آورند. بعضي ديگر بسته به نوع فرهنگ و تربيتي كه در رشد آنها نقش داشته است با اين مفهوم كنار مي‌آيند.  به ‌طور كلي مي‌توان پذيرش مرگ را در افراد مختلف به صورت كاملا متفاوت مشاهده كرد.
دكتر اليزابت كوبلرراس(روانپزشك سوييسي) پس از سال‌ها تحقيق و بررسي ميداني، نظريه‌اي را در خصوص پذيرش مفهوم مرگ در انسان تدوين كرد. از نظر او پذيرش مفهوم مرگ داراي 5 مرحله است: 
1- انكار: او معتقد است كه انسان در ناخودآگاه خود به‌ طور كلي مرگ را ناممكن مي‌داند و اين موضوع كه مرگ روزي سراغ ما نيز مي‌آيد تقريبا غيرممكن است.
2- خشم: در انتهاي مرحله اول، انكار فرد به ‌طور كلي فرو مي‌ريزد و خشم و تنفر جايگزين آن مي‌شود. فرد به ‌شدت خشمگين مي‌شود و ممكن است كه اين خشمگين بودن خود را نيز به ديگران انتقال دهد.
3- چانه‌زني: در اين مرحله بيمار شروع به داد و ستد با خداوند مي‌كند تا بتواند كمي بيشتر زنده بماند. بسياري از آنها عهد مي‌كنند كه در صورت بازيافتن سلامت خود و رهايي از مرگ، باقي عمر خود را وقف خداوند كنند.
4- افسردگي: پس از گذراندن 3 مرحله بالا، بيمار دچار افسردگي مي‌شود چراكه متوجه مي‌شود تلاش‌هاي او بي‌ثمر بوده و خود را براي پذيرش مرگ آماده مي‌كند.
5-پذيرش: اين مرحله به عنوان آخرين مرحله از فرآيند مرگ در نظريه كوبلرراس است. مرحله‌اي كه در آن ديگر خبري از افسردگي و خشمگين بودن نيست. البته اين بدان معنا نيست كه فرد در اين مرحله خوش است بلكه مي‌توان گفت افراد در اين مرحله خالي از هر نوع احساس هستند كه مقدمه اي براي دل كندن از اين دنياست. عنصري مشترك به نام «اميد» در تمام مراحل بالا وجود دارد. او در اين باره مي‌گويد:«واقع‌بين‌ترين و پذيرنده‌ترين بيماران هم روزنه‌اي براي اميد دارند، امكان اينكه راه درمان قطعي وجود داشته باشد يا داروي تازه‌اي كشف شود يا پروژه‌هاي تحقيقاتي در آخرين لحظه به نتيجه برسد. با همين بارقه اميد است كه بيمار مي‌تواند هفته‌ها و ماه‌ها درد و رنج ناشي از بيماري را تحمل كند». البته اين نظريه مي‌تواند بسته به فرهنگ و اديان مختلف براي هر فردي متفاوت باشد اما نكته مهمي كه به چشم مي‌خورد اين است كه به هر حال همه ما در شرايط مختلف و به واسطه دلايل متفاوت با اين حقيقت روبه‌رو مي‌شويم. شرايط كنوني دنيا به خاطر پديد آمدن و شيوع گسترده ويروس كرونا، بار ديگر اين مفهوم را براي انسان با اهميت‌تر جلوه داده است. مفهومي كه غالبا در ناخودآگاه انسان قرار دارد و مدام در حال سركوبي است، اينك به خودآگاه ما نفوذ كرده و جولان مي‌دهد. 
با شنيدن اخبار و آمار مرگ و مير ناشي از كرونا، ذهن انسان به تنها چيزي كه مي‌انديشد، مقاومت در برابر اين بلاي خانمان‌سوز و جهانشمول است. مقاومتي كه به نوعي تداعي‌كننده مفهوم اميد نزد انسان است همچنين عامل مهمي براي شكست دادن سيطره  ويروس كرونا.
پژوهشگر  حوزه  روانشناسي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون