• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4837 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۰ دي

«امريكا بسيار بهتر از آن چيزي است كه امروز مي‌بينيد!»

مهرداد پشنگ‌پور

اين تعبير رييس‌جمهور منتخب ايالات متحده امريكا در روز ششم ژانويه سال ٢٠٢١ بود؛ زماني كه اعتراض‌كنندگان به نتيجه انتخابات سوم نوامبر سال قبل در حمايت از كانديداي مورد حمايت خود رييس‌جمهور مستاجل، آقاي دونالد جي ترامپ درحالي كه تاييد نتيجه انتخابات توسط اعضاي كنگره در حال انجام بود، مقابل كنگره اجتماع كرده و سپس با عبور از موانع بازدارنده و نيروهاي امنيت با شكستن شيشه‌ها و در‌هاي ورودي به صحن كنگره وارد شدند و يكي از معترضان با ورود به اتاق كار خانم نانسي پلوسي رييس تازه برگزيده مجلس نمايندگان ايالات متحده امريكا براي او و البته ايالات متحده امريكا و نيز مردم نوشت؛ «We will not back down». اين پيام آشكاري بود براي اينكه حتي نمي‌توان به قوي‌ترين دموكراسي‌هاي دنيا كه دلگرم به قوانين سخت و چند لايه براي تمهيد، تامين و اجراي دموكراسي هستند هم اعتماد كرد. يادداشت متصرف دفتر رييس مجلس و اظهار آقاي جو بايدن به صراحت نشان داد دموكراسي هر چند صد‌ها ساله نياز به مراقبت دارد و استظهار به قوانين سفت و سخت و اتكا به نيروي نظامي نمي‌تواند هنگام تشكيك در آن حتي به اشتباه، از مهلكه بي‌زخم و خون بيرون بيايد.خوني ريخته شد، در‌هاي برجسته‌ترين محل اجرا و اعمال دموكراسي بسته شد براي اينكه طالب قدرتي كه خود و همراهانش هر روز و ساعت تمام چهار گوشه دنيا را با اعوان و انصار خود رصد و خار در پاشنه شهروندي را چون دشنه‌اي در چشم حاكمان فرو مي‌كردند كه شما چنان دژخيمي هستيد كه مردمان شما لحظه‌اي از شراره حاكميت شما در امان نيستند! 
آنها دنيا را تقسيم كردند به «ما» (ايشان) و «شما» و گفتند و ادعا كردند: ما مهد تمدن هستيم و قانون در تمام مراودات و مناسبات ما جاري است و 
«Rule of the Law» (يعني همه‌ چيز تحت حاكميت قانون قرار دارد) فصل‌الخطاب ماست و «ما» معيار قانون و دموكراسي هستيم چون «تمام فعل و ترك فعل ما منطبق بر قانون و تمام افراد برابر قانون مساوي‌اند» و تمام «شما» چون مانند «ما» نيستيد، متعرضان به دموكراسي و ناقض اصول انساني و حقوق بشر هستيد اما درست در خلال اين جدال بانويي مجروح و به وقت اين تحرير به رحمت خدا رفت و رييس‌جمهور حامي دموكراسي در جهان از معترضين خواست؛ «به خانه برگرديد!»ميان ديوار‌هاي سترگ ساختمان شماره 29 خيابان Crafts دموكراسي ميان سناتورها و نمايندگان مردم ايالات متحده امريكا در جريان بود در حالي كه ساعاتي قبل عالي‌ترين مقام رسمي كشور كه سخنان خود را در فاصله‌اي بسيار كوتاه شروع كرده بود و در ميان مباحثات؛ نتيجه انتخابات را دزديده شده اعلام كرد و در ميانه جدال تاييد انتخابات، معاون خود را براي تأسي به قانون اساسي نكوهش كرده بود، او با طي چند صد متر به خانه سفيد واقع در شماره 1600 خيابان پنسيلوانيا (كاخ سفيد) محل استقرار موقت خود رسيد اما طرفدارانش ماندند تا وقتي حكومت نظامي اعلام شد، گارد ملي به ميان آمد و تمام نمايندگان جلسه رسمي را ترك كردند و رييس سنا حتي مجال خروج نيافت و در بخشي امن در آن ساختمان پناه گرفت. دموكراسي همين اندازه ظريف است!تمام اين شرح واقعه را مردم ديدند، شنيدند و بي‌ترديد لحظه‌اي در اين حقيقت كه به منصه ظهور رسيد و واقعيت يافت انديشه كردند؛ مادام كه مساله «قدرت» مطرح باشد دموكراسي براي بزرگ‌ترين مدعي فقط يك بهانه است! ايالات متحده امريكا اما در اين وقاحت سابقه دارد، مدعي دنيا كه خود وقيحانه‌ترين اعمال انساني را حتي در مورد صاحبان اصلي مُلك و سرزمينش 
به كار گرفت فراموش كرده بود؛ هر چند دير يا شايد به اتفاق اگر زمينه‌هاي لازم فراهم باشد دموكراسي 
در دسترس‌ترين قرباني قدرت است براي همين ديكتويل چنين بجا و سنجيده اظهار كرد كه: «امريكا در پيش چشم جهانيان به گونه‌اي نژاد سرخ‌پوست را ريشه‌كن كرد كه گويي هيج تعرضي به اصول انساني نكرده است.»خيابان‌هاي واشنگتين دي سي روز ششم ژانويه عيان كردند دموكراسي مي‌تواند به سادگي قرباني زياده‌خواهي سياستمداران عاشق قدرت شود!رييس‌جمهور ايالات متحده امريكا حسب قانون اساسي اين كشور متعهد است به اجراي تمامت قانون، از ابتدا تا انتها يعني اجراي «مرِّ» قانون، واقعيتي كه متصدي و مسوول آن از اجراي آن به‌موقع، نه تنها استنكاف كرد بلكه هوداران خود را به مقابله فرا خواند.جريان دموكراسي كه در ايالات متحده امريكا به زورِ معترضان تعليق شده بود با تلاش پليس و قوه قهريه و باتوم نيروي گارد ملي پس از ساعاتي به جريان افتاد. تغيير لحن موافقان و مخالفان تاييد نتيجه انتخابات كه نگران قرباني شدن دموكراسي بودند و ناديده انگاشتن راي مردم به بياني ساده يعني قرباني شدن دموكراسي براي قدرت و مطالبه آن از سوي آدمي كه دموكراسي را براي ايران و همه دنيا مطالبه مي‌كرد عمق فاجعه رخداد را بيش از پيش معلوم كرد تاحدي كه رييس‌جمهور منتخب آن را سياه‌ترين روز امريكا براي مردمش در تاريخ آن كشور دانست! در اين هجمه به تماميت جمهوريت و مقابله با قدرت به نظر جمهوريت تلاش براي بقا كرد و هنگام اين تحرير، اما آثار اين زخم بر پيكره مدعي‌ترين دموكراسي جهان با سابقه بيش از چهارصد سال، بي‌سابقه است. واقعه ششم ژانويه قيام عليه مشروعيت «ادعاي دموكراسي» اگر اين ادعا منطبق با حقيقتي كه واقع مي‌شود، نباشد.دموكراسي پايدار از كف خيابان هرگز حاصل نشده و تجربه ما مردم ايران از زمان مشروطه اين حقيقت عيني را براي‌مان مجسم كرده است تا جايي‌كه سوءاستفاده از خيابان نه تنها آزادي به ارمغان نياورده بلكه حساسيت حاكم را هم بر انگيخته و مسير نيل به هدف را صعب نموده است. جست‌وجوي دموكراسي يا تثبيت آن و حتي تلاش براي آن در كوچه و خيابان فقط ارضاي شهوت قدرت حاكم مستبد است. ليكن اين ادعا مادامي مقرون به صحت است كه ساز و كار نهاد‌هاي دموكراسي به حد اعلا نه، ولي به قدر قابل اعتماد در دسترس جمهور باشد! رياست جمهوري ايالات متحده امريكا براي ادعايي كه بيش از شصت مرتبه از سوي محاكم ايالتي و حتي ديوان عالي اين كشور كه برخي قضات آن منصوب او هستند، با وجود آنكه محكوم به بي‌اثري بود اصرار كرد تا جايي‌كه منجر به قتل، نهب و حتي غارت ميز چوبي سخنگو شد! ترديدي نيست تمام آنچه در مقابل ساختمان كنگره ايالات متحده امريكا رخ داد عملي بود برخلاف منافع عالي ملت ايالات متحده امريكا كه از جمله مصاديق و موارد مسووليت رييس‌جمهور كشوري است كه مدعي تامين و تمهيد حقوق بشر در اطراف دنياست در حالي كه حسب قوانين كشورش به دليل اقدام «عليه منافع عالي ملت» مي‌تواند مورد تعقيب قرار گيرد و اين رفتار عليه منافع عالي با رجوع به قانون اساسي ايالات متحده امريكا و مباحثات كنگره قبل و بعد شورش ياغيان طرفدار ترامپ، معلوم و مشخصا محرز است.رييس‌جمهور ترامپ دقيقا مقارن با جلسه كنگره ايالات متحده امريكا براي تاييد آراي مجمع برگزيننده طرفداران خود را به خيابان فرا خوانده درحالي كه واقف بود كه نتيجه اين فراخوان در ساده‌ترين تعبير زحمت براي جريان قانوني در حال رخداد در كنگره است. ترامپ به جريان قانوني كه تحت حاكميت او بود اعتماد نكرد، از اين رو و در اين رهگذر فقط ثابت كرد دموكراسي براي او وسيله اعمال قدرت است برخلاف آنچه او و وزير امور خارجه‌اش در دوره‌گردي‌هاي مجازي به همت مزدورانش تلاش داشت به دنيا معرفي كند.حقيقت جريان يافته در تمام روز ششم ژانويه سال ٢٠٢١ در خيابان پنسيلوانيا حقيقت عرياني را براي مردم دنيا آشكار كرد؛ «اين مردمان هر سرزميني هستند كه صلاح و منفعت و عاقبت خويش را تعيين مي‌كنند و پايدارترين دموكراسي‌ها زماني حاصل مي‌شود كه هر فرد مردم از يك كشور با آگاهي از وضع خويش در سرنوشت خود با علم و آگاهي مشاركت كند. تقدير تاويل غفلت مردم كاهل و غافل است، اين همان مصداق صريح حكم قرآني است كه سرنوشت هر ملتي در دست اوست!قانون نانوشته ميان تمام حاكمان سابق و لاحق اين است؛ شما از تعقيب مصون هستيد براي همين كشوري مانند ايالات متحده امريكا كه فرياد آزادي‌خواهي‌‌اش گوش فلك را كر كرده به بهانه واهي به اساسنامه ديوان كيفري بين‌المللي ملحق نمي‌شود، بديهي است كه مي‌داند آنچه از سوي تمام حاكميتش روي مي‌دهد هيچ انطباقي با اصول اوليه انساني يعني همان كه «حقوق بشر» ناميده مي‌شود، ندارد. رويداد روز چهارشنبه ثابت كرد دموكراسي براي حاكمان ابزار است و اگر هم نباشد تضمين كافي وجود ندارد كه مردم دسترس‌ترين قرباني دموكراسي نباشند!تقريبا رويه حاكمان يكسان است كه قوانين را به‌گونه‌اي تدوين و تقنين كنند كه بتوانند روز مبادا براي خود راه گريز و مفري فراهم آورند شايد يك سوي پنهان قواعد مصونيت هم همين باشد. نقض قوانين به لحاظ خصيصه‌هاي انساني ناگزير است اما نقض قانون توسط مجري و حافظ آن مساله‌اي است علي‌حده و خطرناك. ايالات متحده امريكا چهار سالي را پشت سر گذاشت كه رييس‌جمهورش هزينه‌هاي زيادي به دنيا تحميل كرد. ادعاي تامين دنياي بهتر داشت در عين حال تمام قواعد حقوق بين‌الملل را نه تنها ناديده گرفت بلكه آشكارا نقض كرد همه اينها در حالي بود و شايد تقريبا هيچ كشوري مانند ايالات متحده امريكا مدعي حقوق بشر و الزام ملل و دول دنيا به رعايت حداكثري آن نيست. بنا بر همين حقيقت است كه بايد آنچه در اين سرزمين؛ «حداقل است را در ساير سرزمين‌ها حداكثري دانست» هر چند الزاما تاييد تمامت آن مدنظر نيست!تحريك هواداران از سوي آقاي ترامپ كه موجب شورش و قيام شد با آنكه امكان اعتراضات قانوني در دسترس بود موجب مسووليت حقوقي است ولي اين وجه ماجرا موضوعي مربوط به امور داخلي اين كشور و مجموعه حاكميت آن، است. اما حقيقت اين است: 
نخست: دموكراسي در مدعي‌ترين كشور دنيا تضعيف شد.
دوم؛ كاريزماي ايالات متحده امريكا به عنوان مدعي دموكراسي در دنيا مخدوش گرديد.
سوم؛ جهان به اين باور رسيد و خواهد رساند كه بايد طرحي نو در اندازند! 
چهارم؛ تكرار حادثه‌اي كه سابقه انجام دارد حدود دو قرن پيش ثابت مي‌كند كه تكرارش محتمل است. در آن دوران يعني قرن نوزدهم عصر غلبه اراده بر عقل بود حداقل در عرصه روابط بين‌الملل، ترامپ در پايان دوره پر زحمت رياست‌جمهوري‌اش به روشني ثابت كرد مي‌شود حاكم مدعي جهان بود و براساس اراده به‌ جاي عقل تصميم گرفت. واقعيتي حقيقي كه بي‌ترديد جهان را به انديشه وامي‌دارد كه نمي‌شود تيغ تيز دست زنگي مست داد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون