اعجاز قرآن كريم
سيد محمد علي ايازي٭
اعجاز در لغت، به معناي ناتوان ساختن و در اصطلاح، به معناي انجام دادن كار يا ارايه كلامي است كه كسي نتواند نظير آن را انجام دهد يا همانند آن كلام را بيان كند. به اين جهت به آيات و نشانههايي كه پيامبران براي اثبات نبوت خويش ميآوردهاند معجزه ميگفتند. معجزه امري محال نيست، بلكه برخلاف عادت و قوانين طبيعت است و هيچ كس نميتواند مثل آن را در زمان خودش بياورد وگرنه معجزه نخواهد بود. پيامبران بزرگ هر كدام معجزهاي دليل بر صدق نبوت خود داشتهاند. يكي با اژدها كردن عصا و شكافتن دريا و ديگري زنده كردن مردگان و شفا دادن بيماران صعبالعلاج و ديگري با زنده كردن پرندگان يا گلستان شدن آتش، براي مخاطبان عصر دليل و شاهدي بر پيامبري خود ميآوردهاند يا طي رسالت خود، چنين كارهايي را انجام ميدادهاند تا پيروانشان آن كارها را شاهد بر الهي بودن فرد بدانند. پيامبر خدا حضرت محمد (ص) نيز با آوردن قرآن به عنوان كتابي بيهمتا و بيمانند، راستي دعوت خود را اعلام كرد و كفار و مشركان را به مبارزه و تحدي دعوت كرد كه اگر ميتوانيد نظير و مانند اين كتاب را يا دست كم يك سوره از آن را بياوريد. در تاريخ ثبت است كه سخنوران و اديبان و شاعران عرب تلاشهاي زيادي كردند ولي نتوانستند حتي آيهاي مانند قرآن بياورند. بنابراين اعجاز قرآن از طريق تحدي؛ يعني، هماورد خواهي ثابت شده است، زيرا منكران قرآن براي قرآن ريشه الهي و غيبي قايل نبوده و آن را كار بشر ميپنداشتند، خدا ادعاي نادرست آنان را با تحدي پاسخ گفت كه اين مطلب در چند جاي قرآن مطرح شده است (طه/ 34 ـ 33، يونس/ 38، هود/ 14 و 13، بقره 24 و 23). بحث اعجاز قرآن يكي از بحثهاي بسيار گسترده در علوم قرآن است كه از سدههاي نخستين مطرح شده و غالبا به اعجاز قرآن از جنبه فصاحت و بلاغت و اسلوب بيان قرآن مينگريستند. نخستين كسي كه به اين مساله پرداخت جاحظ (م 255 هـ) بود كه در آثار خود به ويژه حججالنبو\، نظيرگويي و همتاطلبي قرآن را مطرح ساخت و پس از وي اين دانش رونق دو چندان گرفت و مباحث آن از شكل اعجاز ادبي و ناهمانندي نظم قرآن به مباحث ديگري؛ چون اعجاز قرآن در امور غيبي و پيشگوييهاي علمي و اعجاز عددي و اعجاز محتوايي قرآن سرايت كرد، تا جايي كه اكنون تعداد كتابهايي كه
در مورد اعجاز نوشته شده و اقسام اعجاز را برشمردهاند بسيار فراوان شده و ابعاد گوناگوني پيدا كرده است و دانشمندان اسلامي هر كدام از ديدگاهي ويژه به مساله پرداختهاند. از نخستين كساني كه در اين زمينه تاليفي دارند و اثر آنها باقي مانده است ميتوان از رماني (م 386 هـ) و خطابي (م 388 هـ) و عبدالقاهر جرجاني (م 471 هـ) نام برد كه هر كدام رسالهاي مستقل در اعجاز قرآن تاليف كردهاند. قاضي عبدالجبار اسدآبادي (م 415 هـ) دانشمند معتزلي نيز در اين بحث در آثار خود تلاش گستردهاي كرده، چنانكه زمخشري (م 528 هـ) در تفسير كشاف بيشترين تلاش خود را در ترسيم و توصيف اعجاز بياني قرآن به خرج داده است. اما مسلما يكي از ابعاد شگفتانگيز اعجاز قرآن محتواي ژرف و گسترده و خصوصيت جاذبهبرانگيز و تاثير و گيرايي و نفوذپذيري و شورآفريني و خروشانگيزي و احساس آفريني و عملزايي قرآن كريم است. كمتر كتاب اصلاحي در جهان چنين شور و احساسآفريني و عملزدايي را فراهم كرده و توانسته چنين نقشي را در جامعه خود به جاي بگذارد و همين هم بزرگترين شاهد بر اعجاز قرآن كريم است. درباره ابعاد ديگر معجزه قرآن مطالبي مطرح است، مانند پيشگوييهاي علمي و اعجاز عددي و اعجاز بياني كه از حوصله اين وجيزه خارج است و خوانندگان را به كتابهاي مربوطه ارجاع ميدهيم. همچنين در بحث اعجاز، تفسير ديگري با عنوان صرفه مطرح است، يعني اينكه خداوند با آوردن قرآن بهگونهاي عمل كرده كه عملا مردم از آوردن همانند قرآن منصرف شوند ولي اين بحث را بايد در كتابهاي تفصيلي ملاحظه كنيد.
استاد حوزه علميه قم