• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3308 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۳ مرداد

گفت‌وگو با كريس استيونز، نقاش و نمايشگاه‌گردان فرانسوي

فرصتي براي برخورد با مسائل ملي، سياسي و اجتماعي

«كـريس استيــونـز»،نقاش و نمايشگاه‌گردان سرشناس فرانسوي، در سال 1956 به دنيا آمده است. وي سال 1978 از دانشگاه ردينگ فارغ‌التحصيل هنر شد و از آن زمان تاكنون تحت عنوان نقاش مشغول كار و فعاليت است. او در انگليس و فرانسه كارگاه دارد و در اين دو كشور زندگي و كار مي‌كند، همچنين نمايشگاه‌هاي متعددي در ده‌ها گالري و موزه در شهرهاي مختلف جهان برگزار كرده است. از ميان نمايشگاه‌هاي او مي‌توان به نمايشگاه‌هايي در گالري‌هاي گريفين و pm در لندن، گالري اسمليك و استوكينگ در آمستردام، گالري والكر در ليورپول، گالري كيوبيدو در ژاپن، گالري هنري در امريكا، گالري هوارد گاردنز، موزه گلين ويوي آن، موزه‌هاي كارديف و لاكسريو و... اشاره كرد. آثار كريس استيونز در نمايشگاهي به همراه آثار هنرمندان مطرحي همچون لوسين فرويد، ديويد هاكني، والتر سيكرت، اندي وارهول، ماركوس لوپرتز و... در آلمان نمايش داده شده است. از ديگر افتخارات اين هنرمند مي‌توان دريافت شش مرتبه جايزه BP Portrait از سوي نشنال پرتره گالري لندن را نام برد و علاوه بر اين او جوايز ارزشمند ديگري را نيز دريافت كرده است كه جايزه نمايشگاه نقاشي چهره كه توسط گالري ساچي لندن برگزار مي‌شود يكي از آنهاست. وي همچنين در شوراي هنري باشگاه فوتبال ساندرلند و فرودگاه بين‌المللي بيرمنگهام مشغول فعاليت است.

آثار كريس در كلكسيون‌هاي عمومي و خصوصي مختلفي همچون موزه ويكتوريا و آلبرت، گالري ملي ولز، يونيليور، گالريا پورتريت در بوسني و هرزگوين و كلكسيون‌هاي خصوصي متعددي در بريتانيا، آفريقاي جنوبي، امريكا و اروپا وجود دارند. او علاوه بر نقاشي در زمينه نمايشگاه‌گرداني هم فعاليت‌هايي داشته است و به‌تازگي نمايشگاهي با عنوان Reality را نمايشگاه‌گرداني كرده است. Reality نمايشگاهي مربوط به نقاشي مدرن و معاصر بريتانياست كه در مركز سنزبري و همچنين گالري نورويچ و والكر در ليورپول با مروري بر نقاشي مفهومي بريتانيا در طول 60 سال گذشته برگزار شد.

همكار ما اميد يعقوبي با اين نقاش و نمايشگاه‌گردان فرانسوي مصاحبه اينترنتي ترتيب داده است كه در زير مشروح آن را مي‌خوانيم.

 

به عنوان نخستين سوال درباره كارهاي شخصي‌تان توضيح مي‌دهيد؟

تم اصلي كارهاي من مربوط به تمايل جامعه به گروه‌بندي‌هاي محدود و پيشداوري‌هاي حاصل از آن است. اين مساله از اوايل دهه 80 دلمشغولي اصلي من بوده است، در حالي كه اين قضيه هنوز ادامه دارد. فرصت برخورد با مسائل ملي، سياسي و اجتماعي را داشته‌ام و اين مسائل زندگي روزمره من را تحت تاثير قرار مي‌دهند. اگر بخواهم از مجموعه كارهاي خود مثالي بزنم، مي‌توانم به مجموعه‌اي از نقاشي‌هاي اخيرم اشاره كنم كه حاصل سفرم به بلژيك هستند. در گالري بروكسلي دو كوييستا نمايشگاهي برگزار كرده بودم، پيش از اين به بلژيك سفر نكرده بودم و بدين سبب ميادين جنگ جهاني اول را نديده بودم. دانش من از تاريخ جنگ مربوط به درس تاريخ مدارس، مطالب پراكنده و فيلم‌ها بود و انتظار نداشتم كه تا اين حد تحت تاثير اين تجربه قرار گيرم. در آنجا به گورستان‌هاي نظاميان، سنگرهاي تاريخي كه حفاظت شده بودند و زندان‌ها و... سر زدم. آن زندان‌ها براي نگهداري از سربازاني استفاده مي‌شد كه به جرم فرار از جنگ، محكوم به تيرباران بودند. اين سربازان، نگون بخت‌هايي بودند كه براي درس عبرت ديگران انتخاب مي‌شدند. روي ديوارهاي سلول‌ها نوشته‌هايي از اين سربازان ديده مي‌شد، يكي از اين نوشته‌ها «من در حسرت آغوش تو هستم» بود. من اين عبارت تاثربرانگيز را براي عنوان يكي از آثارم انتخاب كردم. اثري كه اين سفر روي من گذاشت اين بود كه مي‌خواستم نقاشي‌هايي در مورد اين تجربه خلق كنم، بعد فهميدم كه نمي‌توانم نقاشي‌هايي در مورد تاريخ جنگ جهاني اول كار كنم، بنابراين خواستم اثري در مورد واكنش غيرمنتظره‌ام به رفتار غير انساني انسان‌ها خلق كنم.

و اين كار را كرديد؟

نخستين نقاشي در اين زمينه نقاشي‌اي بود كه نام آن را از شعر ويلفرد اوون گرفته بودم. كار خود را با تصميم‌گيري براي ساختار آن آغاز كردم و در اين مورد تصميم گرفتم كه روي بوم‌هايي به ابعاد 180 در 90 سانتيمتري كار كنم. آنگاه روي هر يك از اين بوم‌ها پيكره‌هايي نقاشي كردم تا بتوانم نقاشي را كه از هفت بوم تشكيل شده باشد ترسيم كنم. اين اثر متشكل از سه قسمت است كه در آن پيكر تنهاي يك مرد سياهپوست جوان توسط دو سرباز احاطه شده است، اين سربازان را با استفاده از نمونه عكس‌هايي كه در اينترنت ديده بودم، كشيدم. در واقع اين عكس‌ها را در وب‌سايت دولت امريكا ديده بودم كه دو سرباز جنگ عراق را نشان مي‌داد. نيتم اين بود كه ترس از جنگ و آثار اجتماعي آن را نشان دهم و نه اينكه روي يك جنگ خاص تمركز كنم. به نظرم ما در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه آزادي ما دايما تحت تاثير نظارت مداوم محدود مي‌شود. همچنين با وجود نگراني‌هايي كه در مورد از بين رفتن آزادي‌هاي مدني داريم، هنوز انتخاب‌هايي وجود دارد. ما خدمت اجباري سربازي نداريم و مي‌توانيم خودمان تصميم بگيريم و در مورد مسائلي مانند جنگ عراق عليه دولت دست به تظاهرات بزنيم. دايما توسط تبليغات رسانه‌اي بمباران مي‌شويم؛ اما هنوز داراي آزادي فكر هستيم. در نخستين جنگ جهاني، تا سال 1916 سربازي اجباري وجود نداشت و تا آن زمان وظيفه ملي اين بود كه براي شاه و كشور به جنگ وارد شويم، همچنين فشار اجتماعي روي مردان رسيده به سن جنگ و سربازي وجود داشت كه به مبارزه بپيوندند. متداول‌ترين راه من در نقاشي ترسيم چيزي است كه جذب آن شده‌ام، بدون اينكه لزوما آن چيز جزيي از نقشه من براي خلق كل يك نقاشي باشد. گمان مي‌كنم كه روش من در نقاشي تحت تاثير موضوعي است كه اخيرا روي آن مشغول به كار بوده‌ام. براي من نقاشي در آغاز به عنوان ابزاري براي افزايش ماهيت فيزيكي كارهايم استفاده مي‌شد، اگر چه با ادامه كار من به عنوان يك نقاش اين وضعيت تغيير كرد و من در واقع آن افق باز را با توده عظيمي از صخره‌ها محدود كرده‌ام. اين نقاشي‌ها از خاطرات يا طراحي‌هاي ساده‌اي كه در زمان حضورم در آنجا ايجاد كرده‌ام، ساخته شده‌اند.

از چه زماني به فعاليت‌هاي هنري علاقه‌مند شديد و تصميم گرفتيد كه به فعاليت در اين زمينه بپردازيد؟

از زماني كه به ياد مي‌آورم به فعاليت‌هاي هنري مشغول بوده‌ام. مانند هر كودكي من هم از نقاشي لذت مي‌بردم و به نقاشي كشيدن اصرار داشتم. از دوران پيش‌دبستاني خاطره‌اي به ياد دارم، حدودا چهار يا پنج ساله بودم و تعدادي اشكال كاغذي براي بازي داشتم، من از آنها چندان راضي نبودم. كودكان بزرگ‌تر همگي مشغول به نقاشي با مداد بودند و اين كار به نظر من جالب‌تر مي‌رسيد. بالاخره ابزار نقاشي را گرفتم و نقاشي كشيدن را شروع كردم. هميشه هدف و خواسته من، هنرمند شدن بود. اگرچه براي مدت‌زماني مصمم بودم كه يك فوتباليست حرفه‌اي شوم و اگر توانايي لازم را داشتم شايد فوتبال را هم ادامه مي‌دادم.

عامل موفقيت خود را در چه مي‌بينيد؟

تركيبي از استعداد، پشتكار، تعهد و شانس است. خوب بودن در كاري كه انجام مي‌دهيد، بسيار مهم است ولي ممكن است كارهاي بزرگي خلق شوند كه هرگز شناخته نشوند. به نظر من موفقيت حرفه‌اي داراي تفاوت‌هاي بسياري است. آنقدر خوش‌شانس بودم كه موقعيت‌هايي را به دست آورده‌ام، چند جايزه دريافت كرده‌ام و همچنين در لس‌آنجلس نيز سفارش‌هايي براي نقاشي پرتره و كار در يك فيلم تجاري دريافت كرده‌ام. من در نمايشگاه جايزه BP در نشنال پرتره گالري نقاشي‌اي داشتم كه آن را در طول عضويتم در شوراي هنري باشگاه فوتبال ساندرلند به اتمام رسانده بودم. به طور تصادفي كارگردان سينما، پال بارتل در حال بازديد از نمايشگاه در راه بازگشت از جشنواره فيلم كن به‌خانه‌اش در هاليوود بود كه نقاشي من را ديد و با ديدن آن از من خواست كه پرتره‌اش را نقاشي كنم. در آن زمان من براي يك دوست در حال كندن زيرزمين بودم و در واقع كارگري مي‌كردم چراكه از لحاظ مالي در مضيقه بودم. كارگاهي در فاصله دو مايلي آنجا داشتم و يكي از نقاشي‌هاي من در فاصله نيم‌مايلي آنجا در نشنال پرتره گالري در حال نمايش بود ولي من نياز داشتم كه براي به دست آوردن پول كار كنم. پال بارتل آدرس من را از گالري گرفت و به ملاقاتم آمد و كار را به من سفارش داد. من چند روز بعد از آنجا رفتم و از آن روز به بعد ديگر به حفر چاه براي كسب درآمد نياز نداشتم.

شما چند ساعت در روز را به كار اختصاص مي‌دهيد؟ ‌اصلا اوقات فراغت داريد؟

ممكن است بچگانه به نظر برسد ولي من هر روز صبح كه از خواب بيدار مي‌شوم براي رفتن به كارگاه هيجان‌زده هستم. در تمام طول روز از هشت صبح تا پنج بعدازظهر در كارگاهم مشغول كار هستم. اين بدين معني نيست كه هميشه در تمام اين ساعات در حال نقاشي كردن هستم، اما حضور در كارگاه نظم خوبي به زندگي‌ام مي‌دهد. از دوچرخه‌سواري در كوهستان لذت مي‌برم و منطقه‌اي كه كارگاه من در آن واقع شده است براي دوچرخه‌سواري عالي است. صدها مسير دوچرخه‌سواري در مونتان نوير وجود دارد كه منطقه‌اي ايده‌آل براي دوچرخه‌سواري كوهستاني است.

آيا تاكنون در كارتان با شكست روبه‌رو شده‌ايد؟

سعي مي‌كنم همانند بسياري از هنرمندان شكست‌هايم را در كوتاه‌ترين زمان ممكن فراموش كنم. گمان مي‌كنم تنها شكست واقعي من، خلق نقاشي‌هاي بد است. دوره‌اي وجود داشت كه با يك گالري در هلند كار مي‌كردم و در آن دوران تعداد بيش از حدي نقاشي براي پاسخ به ميزان تقاضا انجام مي‌دادم و مي‌دانستم كه تعدادي از آنها در حدي كه بايد خوب نيستند، گمان مي‌كنم كه شكست تلخي نبود ولي حس خوبي هم نداشتم .

براي خلق آثارتان چه مراحلي را طي مي‌كنيد؟

بيشتر نقاشي‌ها را با طراحي يك فرد، حيوان يا هر شيء ديگري آغاز مي‌كنم. اين كار را با علم به اينكه ممكن است آن قسمت را در طول پروسه نقاشي حذف كنم انجام مي‌دهم ولي اين كار را به عنوان نقطه آغاز براي گسترش يك داستان انجام مي‌دهم. هر نقاشي داراي فرآيند گسترش متفاوتي است اما تشابهاتي ميان گروه‌هاي كوچكي از كارهاي من وجود دارد. همچنين ممكن است در يك زمان روي چند نقاشي مشغول به كار باشم. در حال حاضر شش يا هفت نقاشي در حال تكميل كردن دارم و مي‌خواهم كار روي مجموعه كوچكي بر اساس عكس‌هايي كه با تلفن همراه خود در مراسم شام محلي در سانگلير گرفته‌ام آغاز كنم.

براي آينده چه برنامه‌هايي داريد؟

قصد دارم كه نقاشي و نمايش آثارم را ادامه دهم و اين كاري است كه از زمان ورود به دانشكده هنر انجام داده‌ام، با اين وجود احتمالا نمايشگاهي را ديگر نمايشگاه‌گرداني نكنم.

در اين سال‌هايي كه به فعاليت هنري مشغول هستيد از چه لحظاتي لذت‌برده‌ايد؟

خاطرات خوب زيادي از فعاليتم در زمينه هنر دارم ولي فكر مي‌كنم بهترين آنها زماني بود كه عضويت شوراي هنري در باشگاه فوتبال ساندرلند را به دست آوردم. من در آن زمان هنرمند جوان و كم درآمدي بودم و عضويت در آن شورا به اين معني بود كه به عنوان هنرمندي تمام وقت درآمد بسياري خواهم داشت. همچنين مي‌توانستم در امور باشگاه فوتبالي درجه يك درگير باشم و به دليل علاقه‌ام به فوتبال اين كار رويايي من بود به علاوه در سفرها مي‌توانستم آثار خود را در نمايشگاه‌هاي بسيار خوب به نمايش بگذارم. دوره بسيار خوبي بود.

عامل اصلي موفقيت يك هنرمند را در چه مي‌دانيد؟

مهم‌ترين چيز در مورد اشتغال به نقاشي يا هر نوع هنر ديگر، علاقه و پشتكار به انجام كار حتي در زمان سختي و مشكلات است.

زيبايي‌هاي محيط زندگي شما در كارتان تاثير داشته‌اند؟

بستگي دارد كه شما چه تعريفي از زيبايي داريد. من ديوارهايي كه فرسوده شده‌اند يا معماري با اشياي فرسوده و قديمي را دوست دارم. براي چند سالي كارگاهي در هاكني داشتم كه شرايط در آنجا همانند لندن بود. آن شرايط براي نقاشي كردن من عالي بود و عناصر محلي را به عنوان پشتوانه‌اي براي كار خود استفاده مي‌كردم. همچنين زماني طولاني را در دونگال واقع در ايرلند به نقاشي مناظر صرف كرده‌ام، اين ايده‌اي بسيار سنتي‌تر از زيبايي است. در حال حاضر به ساختمان‌هاي شهر محل سكونتم نگاه مي‌كنم اما با اين وجود به ساختمان‌هاي شيك و ظريف علاقه‌اي ندارم.

رابطه شما با موسيقي چگونه است و آيا در زمان كار هم به موسيقي گوش مي‌دهيد؟

موسيقي را دوست دارم و در تمام مدت كار به آن گوش مي‌دهم، همچنين به انواع موسيقي از اپرا گرفته تا U2 علاقه دارم.

در پايان چه پيشنهادي براي دانشجويان و نوآموزان هنر در ايران داريد؟

در روز فارغ‌التحصيلي از دانشگاه عهد كردم كه از همان روز اول، همه روزه به كار هنري مبادرت ورزم. من تقريبا به اين عهد خود وفادار بوده‌ام. البته روزهايي هم هست كه به هر دليلي نمي‌توانم كار هنري انجام دهم ولي هميشه دفتر طراحي خود را به همراه دارم. انجام هنر، مهم‌ترين جزء هنر است. بسيار اتفاق مي‌افتد كه در گفت‌وگو با فارغ‌التحصيلان هنري مي‌شنوم كه «من ايده‌هاي خوبي دارم و قصد دارم كه به زودي كار روي آنها را شروع كنم». اين ديدگاه خوبي نيست و شما بايد آن ايده را همين حالا دنبال كنيد. شما همچنين نياز داريد كه مجموعه‌اي از كارهاي خوب را به عنوان پايه يك نمايشگاه گرد هم آوريد در صورتي كه با مجموعه‌اي فرضي به يك گالري وارد شويد، پذيرفته نخواهيد شد! چراكه آنها نياز دارند كارهاي انجام شده شما را ببينند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون