تهران و باكو؛ خيلي دور، خيلي نزديك
حضور اطلاعاتي رژيم صهيونيستي و تلاشهاي موذيانه براي برهم زدن روابط دو همسايه همچنان مهمترين نگراني تهران است؛ موضوعي كه بدون تعيين مرزهاي شفاف در حوزه امنيتي، ميتواند دوباره بر روابط سايه بيفكند. اختلافات مربوط به پروژههاي ترانزيتي، بهويژه حساسيتهاي ايران نسبت به تحولات منطقه زنگزور و نقشههاي تغيير ژئوپليتيكي، از ديگر موارد اختلافي است. نگاه محتاطانه جمهوري آذربايجان نسبت به سياستهاي منطقهاي ايران، بهويژه در ارتباط با ارمنستان، نيازمند تدابيري دقيق و اعتمادساز است. همچنين صداهاي ناساز كه در محافل رسانهاي دو كشور عليه اين روابط بلند است، از اعتماد متقابل ميكاهد.
در اين فضا، استفاده حداكثري از ظرفيت استانهاي مرزي، تدوين راهبردهاي شفاف براي مقابله با تهديدات امنيتي، توسعه پروژههاي ملموس اقتصادي، و تقويت ارتباطات دانشگاهي و نخبگاني، حضور شركتهاي ايراني در بازسازي مناطق تازه آزادشده جمهوري آذربايجان، ميتواند به تقويت پيوندها كمك كند. همچنين، نهادينه كردن گفتوگوهاي منظم ميان دو كشور، راهي براي جلوگيري از بروز بحرانهاي ناگهاني خواهد بود.
همانگونه كه ضربالمثل آذري در آغاز اين يادداشت متذكر شد، همسايگي يك تقدير است، نه يك انتخاب.
ايران و جمهوري آذربايجان، اگرچه ممكن است از نظر سياستهاي منطقهاي گاه اختلافاتي داشته باشند، اما اشتراكاتشان در فرهنگ، تاريخ و منافع اقتصادي، راههاي پرشماري براي همكاري ميگشايد. سفر پزشكيان به باكو، اگر با تدبير، صراحت و آيندهنگري نتايجي ملموس به دنبال داشته باشد، ميتواند گامي موثر براي بازسازي اين مسير همسايگي باشد؛ مسيري كه از آن، هم ايران و هم جمهوري آذربايجان سود خواهند برد.
پژوهشگر مسائل قفقاز جنوبي