ليگ تمام شد حاشيههايش نه!
فقط در فوتبال ايران پيدا ميكنيد!
هفته بيست و نهم رقابتهاي ليگ برتر، حواشي خاص خودش را داشت. برخي از اين حواشي نبايد اتفاق ميافتاد، برخي بايد مديريت ميشد و برخي ديگر آنقدر تكراري شدهاند كه حال هواداران فوتبال را بههم زدهاند.
آقاي آذريجهرمي!
آقاي آذريجهرمي! ميگويند عاقل را يك اشاره كافي است! ميبيني چه جنجال بيموردي درست كردي؟ آخر يعني چه جدا از بحث بياحترامي و كريخواني و... باور كن اصلا بامزه نبود! مرز باريكي وجود دارد بين كريخواني و بامزه بودن و شكستن دل هواداران يك تيم به عنوان فردي كه جايگاه حقوقي داشته! شما وزير اين مملكت بودي. بيشتر از اين هم توضيح لازم ندارد! مراعات كن برادر! مراعات!
فقط همان بلندگو به دست را بيابيد!
متاسفانه هفتهها و ماههاست كه فحاشي ناموسي در استاديومهاي ايران طبيعي شده ولي آنچه در استاديوم خانگي خيبر خرمآباد جلوي پرسپوليس رقم خورد همه را انگشت به دهان گذاشت. اينكه يك نفر بلندگو بگيرد دستش و خيلي صريح اعلام كند «ما با فلان چيز و فلان كس و فلان تيم كار نداريم، فقط مادر و همسر علي عليپور» و سپس دسته جمعي شروع كنند به فحاشي؛ حقيقتا نوبر است! آدم فكر ميكند چه اتفاقاتي قبلا افتاده و چه قبحهايي شكسته شده كه امروز در اين نقطه قرار گرفتهايم. فحاشي فقط مختص ايران نيست و در همه استاديومهاي دنيا رايج است. آنچه رايج نيست بلندگو دست گرفتن و وقيح جلو آمدن است. قبلا اركان قضايي فدراسيون ميگفتند دستهجمعي فحش ميدهند و ما توانايي شناسايي نداريم. اين بار كه مشخص است چه كسي بلندگو دست گرفته بود. به قول خود فرد هتاك، ما نه با هواداران كار داريم نه بقيه. فقط همان فرد بلندگو به دست را پيدا كنيد و خدمتش برسيد تا اين فاجعه باورنكردني تكرار نشده!
ظلم فدراسيون در حق نساجي
نساجي سقوط كرد؛ همينقدر تلخ! البته همه ميدانستند اين اتفاق ميافتد ولي پنجشنبه شب قطعي شد. رضا حداديان، مالك باشگاه بعد از سقوط در يك برنامه تلويزيوني از ناداوري و برنامهريزي اشتباه و... گفت اما حتما خودش هم خوب ميداند دليل اصلي سقوط نساجي انتخاب علي خطير به عنوان مديرعامل بود. حالا نساجيچيها نشستهاند منتظر راي كميته انضباطي و اخلاق فدراسيون در مورد پرونده مس رفسنجان و اميدوارند به كسر امتياز از اين تيم تا در ليگ بمانند. اينها به كنار، پنجشنبه شب فدراسيون در حق نساجي اجحاف كرد. تا همين هفته قبل طبق حكم كميته انضباطي (فارغ از درست يا غلط بودنش) قرار بود تراكتور بدون حضور هوادارانش از نساجي پذيرايي كند. اما چند روز مانده به شروع بازي حكم را شكستند و گفتند تراكتور حق دارد از 50درصد ظرفيت ورزشگاه استفاده كند. در روز بازي اما صددرصد ظرفيت استاديوم پر شد تا تراكتوريها جشن قهرماني بگيرند؛ بدون جام. نساجي تا قبل از بازي با تراكتور يك درصد شانس بقا داشت. اگر ميبرد و مس ميباخت (كه باخت) همه چيز به هفته آخر كشيده ميشد، اما نساجي با وجود اينكه جلو افتاد مقابل جو استاديوم يادگار امام كم آورد و مساوي كرد. مقصر اصلي اين اجحاف فدراسيون و اركان قضايياش هستند كه نميتوانند قانون را رعايت كنند. عدم رعايت قانون يعني بازي كردن با سرنوشت تيمها. در يك كلام عدالت در حق نساجي رعايت نشد و آنها ميتوانند به اين موضوع معترض باشند.
تغيير كاربري صداوسيما به سازمان ليگ!
ماجراي آذريجهرمي و استقلال يك سمت ديگر هم دارد؛ صدا و سيما! صدا و سيما كه تصميم گرفت بازي استقلال و چادرملو را ببرد شبكه نسيم. با اين توجيه كه در بازي پرسپوليس - خيبر بحث شانس كسب سهميه آسيايي وجود دارد پس بايد از شبكه سه پخش شود و بازي تراكتور-نساجي هم چون جشن قهرمان ليگ است بايد شبكه ورزش آن را پوشش بدهد. استقلاليها هم شاكي شدند كه به ما بياحترامي شده. حق هم دارند. ميگويند سالهاست صدا و سيما با پخش مسابقات تيم ما و ساختن محتوا از اخبار باشگاه ما درآمدزايي كرده و مخاطب به دست آورده بدون اينكه ريالي بدهد پس حالا حق ندارد ما را كماهميت جلوه بدهد. هواداران اين تيم ميگويند انگار ما بازيچه دست صداوسيما شدهايم؛ حق پخش كه نميدهد و هر وقت هم دوست داشته باشد ما را بين شبكههاي غيرتخصصي دست به دست ميكند. از آن طرف مجري صداوسيما ميگويد «ما زنگ زديم باشگاه استقلال كه شما ساعت بازيتان را عوض كنيد تا ما بتوانيم از شبكه سه پخش كنيم اما سرمربي استقلال قبول نكرد.» مجتبي جباري، سرمربي استقلال در نشست خبري بعد از بازي گفت: «چرا مجري صدا و سيما به من زنگ ميزند كه ساعت بازي را عوض كنيد؟» راست هم ميگويد! واقعا كجاي دنيا يك مجري زنگ ميزند به سرمربي تيم كه ساعت بازيتان را عوض كنيد؟! تهيهكننده چي؟ سازمان ليگ كجاست؟ مديران باشگاه چه كارهاند؟ مسخرهبازي شده به خدا!