• 1404 سه‌شنبه 23 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6042 -
  • 1404 سه‌شنبه 23 ارديبهشت

توسعه و چالش‌هاي 25 ساله جامعه علمي و دانشگاهي

مهدي زارع

تحولات جامعه علمي و دانشگاهي ايران بين سال‌هاي ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۴ با دستاوردهاي قابل توجه و چالش‌هاي ساختاري همراه بوده است. اين دوره كه مصادف با دولت‌هاي مختلف (اصلاحات، اصولگرا و اعتدال) بوده، شاهد رشد كمي و كيفي در برخي حوزه‌ها و نيز تنش‌هاي سياسي، اقتصادي و بين‌المللي اثرگذار بر دانشگاه‌ها بوده است. اين تغييرات علاوه بر فضاي عمومي جامعه، بر زيست بوم ترويج علم نيز بسيار موثر بوده است.

از نتايج مهم بي‌توجهي به تفكر علمي در توسعه ناپايدار، فاجعه كشته شدن يك‌سوم جمعيت بم در زلزله ۵ دي ۱۳۸۲ و حوادث مختلفي از جمله فروريختن ساختمان متروپل در آبادان (دوم خرداد ۱۴۰۱) تا آتش‌سوزي در بندر شهيد رجايي (۶ ارديبهشت ۱۴۰۴) در ايران بوده و متاسفانه اين فجايع ادامه دارد . اين فجايع نشانه بي‌توجهي به اهميت تفكر علمي و مبناي شلختگي در توسعه است كه محصول اين وضع هم، توسعه ناايمن است.

ترويج علم و همگاني‌ كردن تفكر علمي، يكي از وظايف مهم جامعه علمي است. در ايران، اين فرآيند با چالش‌هايي مانند غلبه ذهنيت غيرعلمي و ضد علمي، كم‌توجهي به روش‌هاي علمي، رشد شبه‌علم و ضعف در ارتباط دانشگاه با جامعه روبه‌رو بوده است.

چالش‌هاي ترويج علم با موارد گوناگوني مرتبط است كه از آن ميان مي‌توان به ضعف در آموزش سواد علمي عمومي اشاره كرد. نظام آموزشي مدارس، حافظه‌محور است و تفكر انتقادي و روش علمي را به خوبي آموزش نمي‌دهد. از سوي ديگر رسانه‌هاي عمومي (مثل صداوسيما و روزنامه‌ها و وب‌سايت‌ها) برنامه‌هاي علمي كمي دارند و گاه به جاي علم واقعي، بعضا مفاهيم نادرست يا غيرمستند را منتشر مي‌كنند. ترويج شبه علم و ذهنيتي كه با تفكر علمي بيگانه است همچنان در برنامه‌هاي خبري و گزارشي و سريال‌ها و شبه مستندهاي پخش شده از صدا و سيما و در سايت‌ها و روزنامه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي به فراواني ديده مي‌شود.

عدم آشنايي عمومي با روش‌هاي پژوهش علمي باعث مي‌شود مردم نتوانند بين علم و شبه ‌علم تمايز قائل شوند. از سوي ديگر ضعيف بودن نهادهاي تخصصي ترويج علم از مشكلات ترويج علم در ايران است. در كشورهاي پيشرفته، نهادهايي مانند انجمن‌هاي علمي، موزه‌هاي علوم و رسانه‌هاي تخصصي به ترويج علم كمك مي‌كنند. در ايران نهادهايي مانند انجمن ترويج علم ايران و مجله ترويج علم و مراسم جايزه ترويج علم بسيار جوان و هنوز كم ‌اثرند. كتاب‌هاي علمي عمومي كم‌تيراژند و اغلب ترجمه‌هاي نامناسب دارند.

يك چالش مهم ديگر ترويج علم، سياست‌زدگي و ايدئولوژيك شدن برخي مباحث علمي است. برخي موضوعات علمي (مثل تكامل، ژنتيك، واكسن، سوانح، تغييرات اقليمي يا روانشناسي) گاه به دلايل مختلف تحريف ناديده گرفته مي‌شوند. گاهي سياستمداران و رسانه‌ها، به جاي متخصصان درباره مسائل علمي اظهارنظر مي‌كنند و اطلاعات نادرست منتشر مي‌شود. حتي از اين طريق رشد شبه ‌علم و باورهاي غيرعلمي اتفاق مي‌افتد. شبه‌ علم به مفاهيمي گفته مي‌شود كه ظاهر علمي دارند، اما پايه‌هاي تجربي و منطقي ندارند. در ايران، برخي از اين موارد گسترش يافته‌اند. مي‌بينيم كه همچنان پزشكي جايگزين و درمان‌هاي غيرمستند، تبليغ طب سنتي غيرعلمي و فراوان شدن فروشگاه‌هاي عرضه عرقيجات سنتي و گياهان دارويي كه بدون هيچ محدوديتي در دسترس همگان هستند و حجامت بدون پشتوانه پژوهشي و مداخله حكيم‌هاي سنتي در پزشكي به عنوان جايگزين پزشكي مدرن از چالش‌هاي ساليان اخير ايران شده و در صدا و سيما به گستردگي تبليغ مي‌شوند. گسترش درمان‌هاي عجيب (مثل انرژي‌درماني يا هر نوع درمان بدون پايه علمي) در برخي رسانه‌ها مشهود است.

باورهاي نادرست درباره واكسن‌ها، ارتباط فناوري‌هاي مختلف با بيماري‌ها يا عقايد خرافي و غيرعلمي مختلف به عنوان دلايل پديده‌هاي طبيعي مانند زلزله در فضاي مجازي پخش مي‌شوند. در سال‌هاي اخير با رشد نگاه يا سوگيري سياسي در تفسير دلايل و پديده‌هايي مانند زلزله مواجهيم. در بعضي رسانه‌هاي فارسي زبان خارج از ايران، تقريبا هر زمين‌لرزه‌اي نزديك تهران رخ مي‌دهد، تلاش مي‌شود تا به دلايلي غيرطبيعي مانند انفجار نسبت دهند و اين انتساب غيرواقع را بر مبناي فرضيات و نيات سياسي و ايدئولوژيك خود مجاز مي‌دانند. نمونه اخير رخداد زمين‌لرزه با بزرگاي 4 در ماهدشت (۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴) بود كه تلاش بسياري كردند تا آن را رخدادي غيرطبيعي جلوه دهند.

همچنين تقريبا تمام زلزله‌هاي بزرگ مانند زلزله ۲۲ آبان ۱۳۹۶ ازگله سرپل ذهاب را به هارپ و مداخلات نظامي و غيرطبيعي امريكا نسبت مي‌دهند و در اين راه هيچ استدلال يا توضيح علمي را نيز نمي‌پذيرند.

در برخي شبكه‌هاي اجتماعي و تلگرامي به جاي انتشار علم واقعي، شايعات و مطالب غيرمستند به گستردگي پخش مي‌شوند و به عنوان مثال مي‌توان به مطالب روانشناسي ساده‌انگارانه مثل «رازهاي موفقيت در ۳ روز!» اشاره كرد كه پايه علمي ندارند.

حال رشد شبه علم به چه دلايلي رخ مي‌دهد؟

1- ضعف سواد علمي: مردم نمي‌دانند چگونه يك ادعاي علمي را ارزيابي كنند.

2- اعتماد به «ساده‌سازي‌هاي افراطي»: شبه‌ علم معمولا پاسخ‌هاي سريع و ساده به مسائل پيچيده مي‌دهد.

3- نبود نهادهاي نظارتي: هيچ نهادي به شكل سيستماتيك ادعاهاي غيرعلمي را بررسي و رد نمي‌كند.

4- سودجويي اقتصادي: برخي افراد و موسسات از ترس مردم يا كم‌آگاهي عمومي سود مي‌برند (مثل فروش گسترده داروهاي گياهي و روش‌هاي شبه علمي درماني).

همگاني كردن علم بر اساس روش‌هاي آزموده شده در سده اخير راه‌هاي گوناگوني دارد كه قبلا در ايران نيز بعضا به كار رفته است. تقويت سواد علمي از مدارس با آموزش تفكر انتقادي و روش علمي در كتاب‌هاي درسي، حمايت از رسانه‌هاي علمي با ايجاد برنامه‌هاي جذاب علمي در تلويزيون و شبكه‌هاي اجتماعي، راه‌اندازي نهادهاي مستندسنجي با تشكيل گروه‌هاي حقيقت‌ياب علمي براي بررسي ادعاهاي غيرمنطقي، تعامل بيشتر دانشمندان با جامعه با حضور قوي‌تر پژوهشگران در رسانه‌ها و صحبت به زبان ساده علم از شيوه‌هاي آزموده شده در اين زمينه است.

در دو دهه اخير رسانه‌هاي اجتماعي (مثل اينستاگرام، تلگرام، توييتر و يوتيوب) به يكي از اصلي‌ترين بسترهاي انتشار اطلاعات علمي و شبه‌علمي تبديل شده‌اند. اين شبكه‌ها هم فرصت و هم تهديد براي جامعه علمي ايران و جامعه فارسي‌زبانان در سراسر دنيا و به ويژه در كشور افغانستان و ايرانيان خارج از كشور محسوب مي‌شوند. نقش آنها در ترويج علم واقعي و گسترش شبه‌ علم مهم است.

نقش مثبت رسانه‌هاي اجتماعي در ترويج علم با دسترسي آزاد به اطلاعات علمي پررنگ شده است. دانشمندان و استادان مي‌توانند يافته‌هاي جديد را مستقيما با مردم به اشتراك بگذارند . برخي صفحات علمي («علم براي همه») در رسانه‌هاي مكتوب و ديجيتال مفاهيم پيچيده را به زبان ساده منتشر مي‌كنند.

همچنين پژوهشگران ايراني از طريق اينستاگرام، توييتر و يوتيوب اكنون مي‌توانند با جامعه ارتباط بگيرند و به سوالات پاسخ دهند و در اين زمينه برخلاف دهه‌هاي قبلي نيازمند اجازه يا فراهم شدن امكان ارتباط با مخاطبان نيستند .

وبينارها و پخش زنده علمي (مثل بحث‌هاي پزشكي، تاريخ، روانشناسي و نجوم) مخاطبان زيادي جذب كرده‌اند.

همزمان بسيج مردمي براي پروژه‌هاي علمي از طريق اين شبكه‌ها ممكن شده است. شبكه‌هاي اجتماعي به جمع‌آوري داده‌هاي علمي (مثل رصد ستاره‌ها يا گزارش بيماري‌ها) كمك كرده‌اند . برخي كمپين‌ها (مثل «نه به زباله‌هاي پلاستيكي» و حفاظت از تالاب ميانكاله) از طريق اين فضاها گسترش يافته‌ و خوشبختانه موفق شده‌اند.

البته به نقش منفي رسانه‌هاي اجتماعي در گسترش شبه ‌علم نيز بايد اشاره كرد. از طريق همين شبكه‌ها انتشار سريع اطلاعات نادرست رخ داده است. الگوريتم‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي معمولا محتواي جنجالي و احساسي را بيشتر نمايش مي‌دهند، حتي اگر نادرست باشد. ادعاهاي ضد واكسن در دوران كرونا كه بعضا منجر به كاهش واكسيناسيون شد و رشد «سلبريتي‌هاي علمي دروغي» از همين طريق ممكن شده است. برخي افراد بدون تحصيلات علمي (مثل برخي سلبريتي‌ها و بازيگران يا مربيان) ادعاهاي پزشكي يا روانشناختي غيرمستند مطرح مي‌كنند. توصيه‌هاي خطرناك از همين طريق ارايه مي‌شود. از كاهش وزن با رژيم ميوه يا آب! گرفته تا تحليل مسائل پيچيده ژئوپليتيكي با شعار‌هاي هيجان‌انگيز و ارايه راه‌حل‌هاي يك خطي بر اساس فرضيات اساسا غلط بر پايه لفاظي، از نمادهاي ترويج شديد شبه علم در سال‌هاي اخير بوده‌اند به ويژه هنگامي كه اين موارد از سوي افرادي با عنوان «دكتر» تبليغ مي‌شوند كه اين عنوان «دكتر» يا اساسا غيرواقعي است يا فردي مدرك دكتري در رشته‌اي ديگر دارد و به صورت تفنني به ترويج شبه علم در رشته‌اي ديگر هم مي‌پردازد! تبليغ درمان سرطان با طب سنتي اثبات ‌نشده باز از همين گروه است.

تبليغ خرافات و باورهاي غيرمنطقي گسترش يافته و صفحات طالع‌بيني، انرژي‌درماني و خرافات در اينستاگرام و تلگرام همچنان طرفداران زيادي دارند. برخي از اين صفحات از زبان علمي تقلبي استفاده مي‌كنند تا اعتماد مردم را جلب كنند.

حال ببينيم چرا شبه ‌علم در رسانه‌هاي اجتماعي سريع‌تر پخش مي‌شود؟ علم واقعي پيچيده است، اما شبه ‌علم پاسخ‌هاي سريع و قاطع مي‌دهد. ادعاهاي شبه ‌علمي معمولا ترس يا اميد كاذب ايجاد مي‌كنند. الگوريتم‌هاي تقويت‌كننده محتواي جنجالي در شبكه‌هاي اجتماعي به فراواني در دسترس است به نحوي كه محتوايي را بيشتر نشان مي‌دهند كه تعامل بالايي دارد، حتي اگر نادرست باشد.از سوي ديگر ضعف نظارتي همچنان وجود دارد. هيچ نهاد رسمي بر محتواي علمي منتشر شده در فضاي مجازي نظارت دقيق ندارد.

مقابله با شبه‌ علم و تقويت علم واقعي در رسانه‌هاي اجتماعي با اقداماتي مانند تقويت سواد رسانه‌اي و آموزش تشخيص منابع معتبر، عدم اشتراك‌گذاري مطالب غيرمستند و جلوگيري از انتشار شايعات علمي ممكن است.

از سوي ديگر نهادهاي مدني مي‌توانند بسيار در ترويج علم كمك كنند. دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها با راه‌اندازي صفحات علمي معتبر بايد حضور فعال‌تري در شبكه‌هاي اجتماعي داشته باشند. تشكيل تيم‌هاي حقيقت‌سنجي علمي مشابه نمونه‌هاي غربي براي بررسي ادعاهاي علمي لازم است. درخواست از اينستاگرام و تلگرام براي حذف صفحات شبه ‌علمي خطرناك (مثل ضدواكسن‌ها) از ديگر فعاليت‌هاي موثر است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون