گروه حوادث
زني ميانسال به همراه دختر جوان و نوه ۳ سالهاش به عنوان مسافر سوار اتوبوسهاي بيآرتي ميشد تا دست به جيببري از مسافران بزند. چند روز قبل زني جوان سوار بر يك دستگاه اتوبوس بيآرتي در مركز تهران شد. او در بين راه چشمش به صحنه عجيبي افتاد؛ دختر كم سن و سالي كه يك كودك را هم در آغوش گرفته و روي صندلي نشسته بود، دستانش را به سمت كيف مسافري كه كنارش نشسته بود، برد و گوشي موبايلش را به سرقت برد. زن جوان كه شاهد سرقت بود وقتي مچ سارق را گرفت، فرياد زد و مسافران ديگر اتوبوس را در جريان اين سرقت قرار داد. در همين موقع مردم به پليس ۱۱۰ زنگ زدند و سارق كه راهي براي فرار نداشت به همراه دختربچهاي كه در آغوشش بود، دستگير شد. سارقي كه بازداشت شده بود، ۱۹ سال بيشتر نداشت و دختربچه ۳ سالهاي كه در آغوش داشت، خواهرزادهاش بود. هر چند او سعي داشت خودش را بيگناه جلوه دهد، اما ماموران در بازرسي از كيف او، چند دستگاه گوشي موبايل كشف كردند كه همه آنها سرقتي بودند. علاوه بر اين در ادامه بررسيها مشخص شد كه اين دختر، يك مجرم سابقهدار در زمينه سرقت است كه از نوجواني بارها دستگير شده و سالها در كانون اصلاح و تربيت بوده است. با وجود شواهد و مدارك اين دختر چارهاي نداشت و اعتراف كرد. دختر جوان كه مينا نام دارد به سرقتهاي سريالي در اتوبوسهاي بيآرتي اعتراف كرد و گفت كه با همدستي مادر و خواهرزاده خردسالش سرقت ميكردند و در زمان دستگيري او، مادرش كه در اتوبوس حضور داشته و شاهد ماجرا بوده از ترسش فرار كرده است. در ادامه معلوم شد كه مادر او هم زني ميانسال است كه از جواني پا در دنياي تبهكاران گذاشته و او نيز بيش از ۵ مرتبه زندان را تجربه كرده است. با اين سرنخ مادر كه سركرده باند بود، دستگير شد و به سرقتهاي سريالي با همدستي دختر و نوهاش اعتراف كرد. تحقيقات از اعضاي اين باند زيرنظر بازپرس شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت ادامه دارد. مينا مدعي است كه پدر و مادرش از كودكي او را با خودشان به سرقت ميبردند، اما خودش ميخواسته درس بخواند و علاقه زيادي به درس خواندن و دانشگاه رفتن دارد. اين دختر در مورد پروندهاش به برخي سوالات پاسخ ميدهد.
آخرين بار كي از زندان آزاد شديد؟
حدود يكسال قبل.
تا قبل از آن چند سال زندان بوديد؟
حدود ۳ سال در كانون اصلاح و تربيت دوران محكوميتم را ميگذراندم.
چرا بعد از آزادي دوباره سرقت را شروع كرديد؟
۳ ماه بعد از آزادي از زندان سرقتهايمان را شروع كرديم؛ آن هم به اصرار مادرم. من خيلي راضي نبودم، اما خب نميتوانستم روي حرف مادرم حرفي بزنم. حدود ۹ ماهي ميشود كه با مادرم سرقت ميكنيم، اما خودم علاقهاي به سرقت ندارم.
سرقت را از كي شروع كرديد؟
از كودكي. البته من وقتي كودك بودم، سرقت نميكردم، فقط همراه پدر و مادرم بودم و درواقع از آنها آموزش ميديدم. كمكم آموزشهايي كه ديدم به مرحله اجرا رسيد و از ۱۴ سالگي به بعد، سرقت را شروع كردم. در واقع سرقت از خانوادهام به من رسيده، اما خودم دلم نميخواست سارق شوم. وقتي در چنين خانوادهاي به دنيا آمدم، نميتوانستم زندگي سالمي داشته باشم. پدرم سارق و هماكنون در زندان است. مادرم سارق حرفهاي بود و هست. خواهرم و دامادمان هم از سارقان حرفهاي هستند. حتي پدربزرگ و مادربزرگم نيز سارق بودند كه هر دوي آنها فوت شدهاند. خيلي دلم ميخواست درس ميخواندم و وارد دانشگاه ميشدم.
با چه شگردي سرقت ميكرديد و چرا خواهرزادهات را همراهتان ميبرديد؟
پيشنهاد مادرم بود. البته خواهرم و دامادمان، بهمن پارسال دستگير شدند و در زندان دوران محكوميتشان را ميگذرانند. ما هم مجبور بوديم از دخترشان نگهداري كنيم. مادرم گفت اگر بچه همراهمان باشد، مردم كمتر به ما مشكوك ميشوند. تمام نقشهها را مادرم ميكشيد و من هم مو به مو اجرايشان ميكردم. شگردمان اين بود كه كنار مسافران اتوبوس با بچهاي كه در آغوشمان بود، مينشستيم و در فرصتي مناسب جيبشان را خالي ميكرديم. گاهي هم مادرم به مسافران تنه ميزد و من موبايلهايشان را از داخل جيبشان برميداشتم. گاهي هم خودم، سر صحبت را با مسافران باز ميكردم تا حواسشان پرت شود و مادرم نقشه سرقت را اجرا كند.
با اموال سرقتي چه ميكرديد؟
به خاطر سابقه زيادي كه داريم، مالخران زيادي را هم ميشناسيم. خصوصا مادرم به خاطر سابقه زيادي كه دارد اكثر مالخران را ميشناسد. گوشيهاي سرقتي را هم به مالخراني كه ميشناخت، ميفروخت.
چند مورد سرقت با اين شگرد انجام دادهايد؟
مادرم تعداد دقيقش را ميداند، اما گمان ميكنم بالاي پنجاه، شصت مورد باشد. او هميشه مرا تحقير ميكرد كه مانند او حرفهاي نيستم. اينبار هم من باعث شدم تا گير بيفتيم. كاش باز مرا بفرستند كانون، چون حوصله حرفهاي مادرم را ندارم. درست است كه از بچگي سرقت كردم، اما به ناچار بوده و اين كار را دوست ندارم حتي از سرقت متنفرم.
۲۵درصد نوجواناني كه در كانون اصلاح
و تربيت هستند، خانواده خودشان يا بستگان درجه يك آنها سابقه زندان و ارتكاب جرم دارند
يكي از انواع بزهكاري كه به احتمال بيشتري تا بزرگسالي ادامه مييابد، بزهكاري است كه از دوران كودكي شروع ميشود. كارشناسان معتقدند؛ زمينههاي مختلفي ممكن است در كودكان و نوجوانان وجود داشته باشد كه آنها را به جرم و بزهكاري سوق دهد. عوامل شخصيتي و عوامل محيطي بيشتر در اين موضوع تاثيرگذار است. در رابطه با عواملي كه به خود طفل بستگي دارد شايد هوش يكي از مهمترين عوامل باشد، چون هوش است كه باعث ميشود افراد به سمت حل مساله پيش بروند و از راههاي مثبت و منطقي استفاده كرده يا به سوي راههاي منفي و هيجاني گرايش پيدا كنند. در منابع مختلف گفته شده افرادي كه به سمت بزهكاري روي ميآورند، هوششان از سطح متوسط پايينتر است. اين افراد به خاطر اينكه ممكن است در تحصيل به موفقيت دست پيدا نكنند جذب افراد پرخطر ميشوند و ناخودآگاه مسير زندگيشان تغيير پيدا ميكند. يكي ديگر از اين عوامل مربوط به بچههايي است كه برونگرا و ذاتا اهل انتقام گرفتن هستند. خودكنترلي پاييني دارند و هنگامي كه موقعيتي براي انجام بزه برايشان فراهم شود، نميتوانند جلوي خودشان را بگيرند و هيجان را به همه موارد ترجيح ميدهند. عامل ديگر خانواده است. خانواده شامل محيطي ميشود كه براي بچه فراهم است. اينكه از نظر آموزش چه محيطي را براي فرزند فراهم ميكنند يا سطح دانش و سواد پدر و مادر چقدر است يا چقدر ميتوانند به بچه اهميت بدهند و پيگير وضعيت او باشند، مهم است. همچنين خانوادههايي كه فرزندپروريهاي سخت و خشن دارند و خيلي زياد از خشونت استفاده ميكنند و بچهها را ناديده ميگيرند در وضعيت آنها تاثير ميگذارد. بهطور مثال والديني كه بزهكار هستند و سابقه زندان يا اعتياد دارند، نميتوانند نظارت لازم را بر فرزندشان داشته باشند. در نتيجه در اين شرايط بچه از والدين الگوبرداري ميكند و گاهي چند نسل بزهكاري در خانواده به صورت زنجيرهاي ادامه پيدا ميكند. آمارها نشان ميدهد؛ افرادي كه در كانونهاي اصلاح و تربيت نگهداري ميشوند ۲۵درصد آنها خانواده خودشان يا بستگان درجه يك آنها سابقه زندان و ارتكاب جرم دارند.