واكاوي نفوذ اسراييل در آسياي مركزي
منصور براتي
سقوط نظام بعث در عراق و كنار رفتن يكي از «تهديدات وجودي» عليه اسراييل سبب شد تا هيات حاكمه اين رژيم تصميم بگيرند که ايران را به عنوان «دشمن اصلي» و «تهديد حياتي» عليه قوم يهود معرفي كنند. طي 25 سال اخير تلآويو با دستاويز قرار دادن مناقشه اتمي ايران در غرب، گسترش دايره نفوذ محور مقاومت و در نهايت تهديدانگاري ايدئولوژي انقلاب اسلامي سعي در منزوي كردن و سپس تضعيف تهران از طريق سياست «امنيتيسازي ايران» داشته است. رهبران اسراييلي با تدوين راهبردهاي «دانيل»، «كارزار ميان جنگها»، «مرگ از طريق هزار خنجر» و در نهايت «ضربه به راس اختاپوس» سعي در تكميل راهبرد ضدايراني و هدف قرار دادن منافع ايران در محيط منطقهاي - بينالمللي بودند. اين نبرد كه عمدتا در محدوده «منطقه خاكستري» در جريان بوده داراي نمودهايي همچون كارزار ترور، خرابكاري، ايجاد كمپين ديپلماتيك و عمليات رواني بوده است. در يك دهه اخير يكي از سياستهاي رژيم صهيونيستي حضور در محيط پيراموني ايران به ويژه اقليم كردستان، بحرين، امارات و جمهوري آذربايجان بوده تا از اين طريق بتواند معادله امنيتي جديدي عليه تهران ايجاد كند. اخيرا صهيونيستها تصميم گرفتند تا دايره حضور در محيط امنيتي تهران را گسترش داده و به سمت دولتهاي جديدالتاسيس آسياي مركزي حركت كنند. در ادامه اين يادداشت سعي خواهيم كرد تا به بررسي توسعه نفوذ اسراييل در كشورهاي قزاقستان، ازيكستان و تاجيكستان بپردازيم.
قزاقستان؛ سرمايهگذاري در حوزههاي استراتژيك- رژيم صهيونيستي در قزاقستان به عنوان يكي از شركاي كليدي در حوزههاي امنيتي، انرژي و فناوري فعاليت ميكند. اين رژيم با فروش سيستمهاي پيشرفته نظارتي مانند رديابهاي فراصوت و دوربينهاي هوشمند تشخيص چهره به قزاقستان توان نظارتي اين كشور را افزايش داده است. همچنين همكاريهاي نظامي شامل آموزش نيروهاي ويژه و فروش تجهيزات جنگ الكترونيك مانند سيستمهاي ECM) Electronic Countermeasures) است كه ميتواند در صورت تنشهاي منطقهاي عليه تهران مورد استفاده قرار بگيرد. از سوي ديگر اسراييل در پروژههاي انرژي قزاقستان، بهويژه در بخشهاي استراتژيك اورانيوم و نفت سرمايهگذاري كرده كه اين امر ميتواند اهرمهاي اقتصادي ايران در بازار انرژي را تحت تأثير قرار بدهد. حضور شركتهاي امنيتي اسراييلي مانند NSO Group در قزاقستان نيز نگرانيهايي درباره احتمال جاسوسي سايبري عليه ايران ايجاد كرده است.
ازبكستان؛ جاسوسي با پوشش فناوريهاي پيشرفته- ازبكستان به دليل موقعيت استراتژيك خود هدف مهمي براي اسراييل در آسياي مركزي محسوب ميشود. اين كشور با فروش پهپادهاي Heron TP و سيستمهاي پدافند هوايي باراك - ۸ به ازبكستان توان دفاعي اين كشور را ارتقا داده است. اين تجهيزات در صورت وقوع درگيريهاي احتمالي ميتوانند براي نظارت بر حريم هوايي ايران يا حتي اقدامات تهاجمي مورد استفاده قرار بگيرند. رژيم صهيونيستي در توسعه زيرساختهاي سايبري ازبكستان نقش دارد و نرمافزارهاي نظارتي مانند Pegasus را در اختيار مقامات امنيتي اين كشور قرار داده است. اين ابزارها ميتوانند براي هدفگيري ديپلماتها يا نهادهاي امنيتي ايران به كار بروند.
همچنين همكاريهاي كشاورزي و فناوري اسراييل در ازبكستان، از جمله استفاده از آبياري هوشمند و فناوريهاي ديجيتال ميتواند الگويي براي كاهش وابستگي اين كشور به ايران در بخشهاي اقتصادي باشد.
تاجيكستان؛ تلاش براي خرابكاري در روابط تاريخي- تاجيكستان به دليل هممرز بودن با افغانستان و نزديكي به ايران از نظر امنيتي براي اسراييل حائز اهميت است. اسراييل با ارائه سيستمهاي كنترل مرزي و شنود ماهوارهاي به تاجيكستان، توان نظارتي اين كشور بر مناطق مرزي را افزايش داده است. اين سيستمها شامل رادارهاي EL/M-2084 و نرمافزارهاي تحليل دادههاي امنيتي هستند كه ميتوانند ترددهاي مرزي ايران را تحت نظر بگيرند. همچنين نيروهاي امنيتي صهيونيست در آموزش نيروهاي امنيتي تاجيكستان در زمينه مبارزه با تروريسم و جنگ نامتقارن نقش دارند كه در صورت تغيير روابط دو كشور اين آموزشها ميتواند عليه منافع ايران به كار گرفته شود. تلآويو از طريق نفوذ در رسانههاي تاجيكستان، به تبليغات ضدايراني دامن زده و تلاش كرده تا روابط فرهنگي ايران با تاجيكستان را تضعيف كند. اين در حالي است كه در سالهاي اخير روابط ميان تهران - دوشنبه با كنار رفتن سوءتفاهمهاي امنيتي رو به بهبود رفته و هر دو كشور گامهاي بلندي به سمت توسعه روابط استراتژيك برداشتند.
تهديد جنگ تركيبي در مرزهاي شمالي- حضور رژيم صهيونيستي در قزاقستان، ازبكستان و تاجيكستان تهديدي چندبعدي براي امنيت ملي ايران محسوب ميشود. در بعد نظامي فروش تسليحات پيشرفته و آموزش نيروهاي امنيتي، توان عملياتي اين كشورها را در مرزهاي ايران افزايش داده است. در بعد سايبري نصب سيستمهاي نظارتي و جاسوسي حريم امنيتي ايران را تحت تأثير قرار ميدهد. سرمايهگذاري در بخشهاي انرژي و كشاورزي ميتواند جايگاه تهران را در معادلات منطقهاي تضعيف كند. براي مقابله با اين چالشها ايران نيازمند تقويت همكاريهاي امنيتي با روسيه و چين براي مقابله با جنگ تركيبي اسراييل، توسعه فناوريهاي دفاعي بومي و افزايش نفوذ ديپلماتيك در آسياي مركزي است. غفلت از اين تهديدات ميتواند در بلندمدت هزينههاي سنگيني براي امنيت ملي ايران داشته باشد.
جمعبندي- در آيينه آسيبشناسي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قبال دفع تهديدات اسراييل بايد گفت كه ميان رصد تحولات و اتخاذ تصميمات اجرايي جهت مقابله موثر با دشمن مسيري طولاني وجود دارد. حضور پر رنگ صهيونيستها در كشورهايي همچون قزاقستان، تاجيكستان يا ازبكستان اين زنگ خطر را براي تهران به صدا درآورده است كه دامنه مقابله با دستگاههاي اطلاعاتي اسراييل به آسياي مركزي كشيده شده است. واقعيت آن است كه هرگونه تعلل در زنجيره رصد، شناسايي، اتخاذ تصميم و اقدام عليه نفوذ رژيم در منطقه آسياي مركزي ميتواند به قيمت ناامني منطقه شمال شرق كشور تمام شود. توسعه روابط راهبردي با كشورهاي حوزه «خارج نزديك» در سطوح مختلف (نظامي، امنيتي، اقتصادي و فرهنگي» و ايجاد نوعي وابستگي متقابل ميتواند در حكم سد نفوذ در برابر اقدامات آتي اسراييل در قبال امنيت ملي ايران تلقي شود. به بيان ديگر هنوز نفوذ صهيونيستها در آسياي مركزي به انداز حوزه قفقاز جنوبي گسترش پيدا نكرده و تهران اين امكان را دارد تا تهديدات طرف مقابل را پيش از شكلگيري و رسيدن به نقطه بلوغ در نطفه خفه كند. رسيدن به اين نقطه كليدي مستلزم هوشياري دستگاههاي سياسي - امنيتي كشور و اتخاذ تصميمات راهبردي و سريع در قبال نفوذ رژيم صهيونيستي در آسياي مركزي است.
پژوهشگر مسائل اسراييل