• 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6048 -
  • 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت

نگاهي به نمايش «رام كردن اسب چوبي» به كارگرداني سينا رازاني

جلافت تمام‌عيار همراه با «بوگي‌ووگي»هاي موندريان و پولاك

همايون علي‌آبادي

به ياد دارم كه در ساليان دير و دور، هر فرهيخته‌اي كه در رشته تئاتر كارآمد مي‌شد و از خارج به ايران مي‌آمد، اولين كارش اين بود كه يك مقاله در مجله نگين از او چاپ مي‌شد. اين مهره مار يا چارچوب شناخت كارگردانان از فرنگ به وطن برگشته بود. محمد كوثر با شناختي كه از گروه برلينر آن‌سامبل داشت، مقاله‌اي راجع به گليله برشت چاپ و با همين يك كار، نامش را در جرگه كارگردانان تثبيت كرد. فرهاد ناظر‌زاده‌كرماني، با جستاري درباره طنز و كمدي در آثار اوژن يونسكو، خود را به ثبت رساند و حسين پرورش مقاله‌اي درباره فارس به عنوان كمدي لودگي چاپ كرد كه او هم شناخته شد. از اين دست بسيار بود و همگي جواز كارگرداني خود را يا از نگين يا رودكي مي‌گرفتند. حسين پرورش درباره فارس نوشت: كمدي فارس يكي از جذاب‌ترين ژانرهاي كمدي است كه در امريكا طرفداران بسيار دارد و بدين‌گونه شد كه تمامي اين كارها تثبيت شد و در كارنامه كاري آنها آمد. نمايش رازاني يك فارس يا لودگي و جلافت تمام‌عيار است. حتي گاهي اوقات به كمدي‌هاي بزن بكوب يا اسلپ استيك شبيه مي‌شود. كار را كه مي‌ديدم در اين انديشه بودم كه ژانر لودگي در تئاتر ما معمولا با تخته حوضي و نمايش‌هايي از اين دست خلط مي‌شود، حال آنكه ژانر فارس ژانري شناخته و همه ديالوگ‌ها و ساختمان كارش در تمام دايره‌المعارف‌هاي معتبر جهان ثبت شده است. رازاني در اين كار كوشيده است كارش را از حد فكاهه، هزل، هجو و مزاح و مزيح پيش‌تر ببرد، اما دريغ كه بازيگران و شخص كارگردان، چندان از ژانر فارس بي‌خبر بوده كه كارش در مجموع به يك كمدي تراژدي كم رمق و كم جان شبيه شده است. رغمارغم همه كوشش‌هاي بازيگران و خود كارگردان كه ظاهرا نخستين تجربه كارگرداني‌اش نيز هست، نمي‌توانند از مرز فكاهه‌پردازي و في‌البداهه كاري پيش‌تر بروند و خنده‌اي هم اگر بر سرزمين لب مي‌نشيند، از سر ناگزيري و ناچاري است وگرنه تمام ابزار يك ابتذال واضح و كامل براي سقوط يك ژانر كميك يعني فارس به قعر نمايش تخت حوضي فراهم است. من در تعجبم كه چگونه بازيگري مانند اتابك نادري، خود را مهياي بازي در كاري مي‌كند كه از آن شناخت علمي و پژوهشي ندارد و در نتيجه آن چه به جا مي‌ماند فقط رفت و آمدهايي و گشت و گذارهايي بر صحنه است كه در نهايت با ابزاري نه چندان متنوع، تنها يادآور گونه‌اي روزمرّگي‌هاي لس‌آنجلسي مي‌ماند و شوخي‌هاي پيش پا افتاده.
 شايد تنها ويژگي اين كار، شناخت كارگردان از هنرهاي پلاستيك و تجسمي است كه كار پيت موندريان يا بوگي‌ووگي او را به همراه اثري از جكسون پالاك همراه مي‌كند و در نتيجه در اين داد و ستد صحنه‌اي، چند لحظه‌اي با كپي كاري‌هايي از پالاك و موندريان خوش مي‌گذرانيم. در شرايطي كه تئاتر ما گرفتار مبرم‌ترين تنافرها و كمبودهاي آشكار براي اجرا در سالن‌هاي خوبي مانند تئاتر چهارسو له‌له مي‌زند، في‌الواقع اجراي اثري از جلافت و لودگي، آن هم نه در ژانر خودش، بلكه تنها به دليل شناخت ما از انواع كمدي، جاني مي‌گيرد و خويش را تا حد قلمي كردن اين سطور ميسر مي‌سازد، وگرنه كو آن كسي كه نرنجد به حرف راست؟ آقاي رازاني نخستين كارش در تالار چهارسو كه ويژه آثار حرفه‌اي و تمام عياري كه دست‌كم كارگردانش بر انواع ژانرها مسلط باشد، آماده شده نه كاري كه تا زمان پخته شدن راه درازي دارد و در نگاه اول بايد ابزار تئاتر فارس يا لودگي را به خوبي بشناسد، تحليل كند و پژوهشي كامل العيار از اين نوع تئاتر براي تك‌تك بازيگران به وجود بياورد. در اين شرايط خنده و گريه پيشكش، فقط گلايه مي‌ماند، از بازيگراني كه هر كدامشان وزنه‌اي هستند، مانند اتابك نادري و كامران تفتي. من نمي‌دانم كه ما تا كي بايد چوب عدم شناخت درست تئوري‌هاي تئاتر را با انتخاب‌هاي نادرست‌ترمان بدهيم، وگرنه قهقاه خنده و تبسم تلخ، حتي اگر بر لب‌هاي جان جانان يعني اتابك نادري نيز قدرت مانور داشته باشد، آن خنده دروني و قوت قلبي كه هميشه در آثار اتابك نادري شاهدش هستيم، ديگر اثر نمي‌كند. در هر حال غرض از اين يادداشت اين است كه بايد اول تئوريسين بود، پژوهشگر بود و خاك صحنه خورد و بعد در جايي مانند چهارسو تاخت و تاز نمايشي را همراه كرد و ما ديگر مجبور نباشيم يك نقد حرفه‌اي را به نقدي آموزشي و تعليمي بدل كنيم. فعلا حرفي نمي‌ماند مگر اينكه سالن‌هاي ما بيهوده پر و خالي مي‌شود. اگر قرار باشد هر سالني تنها به تماشاگر و بليت‌هاي تيوال بينديشد، چاره‌اي براي ما باقي نمي‌ماند مگر آنكه بگوييم: «شرح اين هجران و اين خون جگر / اين زمان بگذار تا وقت دگر»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون