دومين فيلم ايراني حاضر در بخش مسابقه جشنواره كن «زن و بچه» هم به نمايش گذاشته شد. «سعيد روستايي» كه به جرات او را يكي از با استعدادترين كارگردانان همنسل خودش ميدانم، تا به قبل از «زن و بچه» سه فيلم بلند ديگر را هم در كارنامه هنري خود دارد كه هر سه درامهاي اجتماعي هستند كه در آن به سراغ مردم طبقه پايين اجتماع، آنها كه فراموش شدهاند و كسي ازشان خبر نميگيرد، رفته است. او با فيلم اولش «ابد و يك روز» ورودي قدرتمندانه را به سينماي ايران داشت و توانست 9 سيمرغ بلورين را از سي و چهارمين جشنواره فجر به دست آورد. «متري شيش و نيم» دومين فيلمش، يكي از آثار متفاوت سينماي بعد از انقلاب ايران در ژانر اجتماعي / پليسي است كه شروعش هنوز هم به نظرم يكي از بهترين شروعهاي سينماي ايران است. اين فيلم در اكران نهتنها در ايران، بلكه در سالنهاي سينماي كشورهاي ديگر مثل فرانسه هم با استقبال تماشاگران روبهرو شد.
«روستايي» با فيلم سومش «برادران ليلا» اما توانست براي اولين بار به جشنواره كن (سال ۲۰۲۲ ميلادي) بيايد. فيلمي كه يكي از فيلمهاي مورد علاقه من در سالهاي اخير سينماست و دربارهاش نوشتم و اعتقاد دارم كه «سعيد روستايي» در آن حوادث آینده را پيشگويي كرده بود. آن فيلم اما بدشانسي آورد و مورد بيمهري داوران آن سال جشنواره كن - كه اتفاقا «اصغر فرهادي» هم در بينشان بود - قرار گرفت.
«برادران ليلا» با اينكه فيلم مورد علاقه منتقدان در كن بود و جايزه «فيپرچي» (جايزه ويژه منتقدان حاضر در جشنواره) را هم به دست آورد، جايزهاي از كن نصيبش نشد. امسال اما «سعيد روستايي» با فيلم چهارمش توانسته دوباره در بخش مسابقه جشنواره حاضر شود. اين فيلم جزو انتخابهاي اضافه شده به بخش مسابقه كن بود. هر سال جشنواره كن فهرست فيلمهاي انتخاب شده را در جلسهاي كه در سينمايي در پاريس، در خياباني در شانزهليزه برگزار ميكرد، اطلاع ميداد. بعد از كرونا اما ديگر اين فيلمها از طريق اينترنت و به صورت زنده از يوتيوب، توسط «تيري فرمو» مدير اجرايي كن اعلام ميشوند.
چندي بعد اما هميشه فهرستي با چند فيلم كه هميشه هم اسم كارگردانان معروفي در بينشان هست به اين ليست اضافه ميشوند كه از طريق اطلاعيه و ايميل به خبرنگاران اعلام ميشوند. فيلم «زن و بچه» آخرين ساخته «سعيد روستايي» هم امسال از فيلمهاي اين ليست بود كه مدتي بعد، به بخش مسابقه جشنواره كن اضافه شد.
فرش قرمز اين دومين فيلم ايراني هم مثل آن يكي در روز، (ساعت سه و نيم) برگزار شد. به دليل همان ستارهپرستي و اهميت زيادي كه «تيري فرمو» فيلمهاي هاليوودي پر سر و صدا و هنرپيشههاي معروفش ميدهد و برايتان قبلا از آن نوشتم، حالا هر ساله اين گونه فيلمها، چه در بخش مسابقه اصلي باشند و چه در بخشهاي ديگر مثل «خارج از مسابقه»، «نمايش خاص»، «نمايش اوليه» و... فرش قرمزهاي شبانه را كه پر زرق و برقند و هميشه تعداد زيادي بازيگر و مدل و ستارههاي اينچنيني را بر رويشان ميبينيم، به خود اختصاص ميدهند. در حالي كه فيلمهاي بخش مسابقه و گاه حتي مهمي كه جزو برندگان آخر جشنوارهاند اما ستارههاي جهاني ندارند، در بعد از ظهر به روي فرش قرمز ميروند كه قطعا آن شكوه و جلال شب را ندارد. بنابراين و بر اساس اين قانون نانوشته، دو فيلم ايراني حاضر در جشنواره امسال، هر دو بر فرش قرمز روز به نمايش درآمدند و جاي خود را بر فرش قرمز شبانه به توليدات هاليوودي يا اروپايي پرزرق و برق دادند.
اگر اهل سينما هستيد، ميدانيد كه بودن در بخش مسابقه و رفتن به روي فرش قرمز كن مهم است، نه اين شكوه و جلالهاي نمايشي. «سعيد روستايي» و عوامل فيلمش با ستارههاي ايراني به مانند «پيمان معادي» و «پريناز ايزديار» كه براي ما و سينماي ايران مهمند، روي فرش قرمز حاضر شده و با تشويق حاضران به سالن اصلي كاخ جشنواره «لويي لوميير» وارد شده و با تماشاگران اين ابرسالن، كه دو هزار و 309 صندلي دارد و كاملا پر بود و جاي خالي در آن نمانده بود به تماشاي فيلم خود نشستند. «زن و بچه» داستان «مهناز» (با بازي «پريناز ايزديار») پرستار ۴۵ سالهاي است كه پس از فوت همسرش، به تنهايي و با كمك مادر و خواهر كوچكش «مهري» دو فرزندش «عليار» (۱۴ ساله) و «ندا» (۸ ساله) را بزرگ ميكند. او در حال برنامهريزي براي ازدواج با «حميد» («پيمان معادي») راننده آمبولانس خصوصي است كه در كنار كارش، از راههاي غيرمتعارف و سوال برانگيزي هم كسب درآمد ميكند. «حميد» كه خود را عاشق سينه چاك «مهناز» نشان ميدهد از او ميخواهد كه روز خواستگاري، وجود فرزندانش را از خانوادهاش پنهان كند تا مانعي براي ازدواجشان نباشد. «مهناز» با ترديد، فرزندانش را نزد پدربزرگ پدريشان ميگذارد و خانه را از وسايل آنها پاك ميكند تا خانواده «حميد» از وجود بچهها مطلع نشوند. خواستگارها ميآيند و ميروند، اما وقوع حادثهاي تراژيك زندگي «مهناز» و خانوادهاش را دگرگون ميكند و او را در مسير جستوجوي عدالت قرار ميدهد. «زن و بچه» را در فرصتي ديگر نقد ميكنم و در حال حاضر ترجيحم بر آن است تا بر داشتهها و خوبيهاي فيلم تمركز كنم. از نكات مثبت اين آخرين ساخته «روستايي» قطعا بازي بازيگران فيلم، مخصوصا زنان فيلم است و البته هر دوي بچهها كه زيبا و باورپذير هستند و تماشاگر را با خود همراه ميكنند. «پريناز ايزديار» اين بار هم (مثل «ابد و يك روز») توانسته خوش بدرخشد و در نقش مادري شكسته، زخم خورده و داغدار كه براي تسكين خود و انتقام تلاش ميكند گيراست و تماشاگر را به صفحه سينما ميخكوب ميكند. «سها نياستي» هم كه از جوانان و تازهواردان سينماست، توانسته در كنار «ايزديار» و «فرشته صدرعرفايي» خودي نشان بدهد و به همان نسبت اين بازيگران بزرگ عمل كند كه جاي تحسين دارد. طراحي صحنه فيلم (كار «محسن نصراللهي») هم بسيار دقيق، موشكافانه و قابل باور است. شخصيتها در صحنه حل ميشوند و بنابراين كاراكترها باورپذيرتر ميشوند. لوكيشن خانه «مهناز» و مادر و خواهرش هم با آن سوراخ چاه مانند در وسطش، يكي از المانها و انتخابهاي درست فيلم است.
پس از اتمام نمايش، فيلم و عوامل حاضر در سالن با تشويق طولاني تماشاگران حاضر در سالن روبهرو شدند.
در كنفرانس خبري فيلم «زن و بچه»
چه گذشت؟
كنفرانس خبري اين فيلم، مانند تمام فيلمهاي بخش مسابقه، روز بعد در كاخ جشنواره و در اتاق مخصوص كنفرانس آن برگزار شد.
«سعيد روستايي»، «پريناز ايزديار»، «پيمان معادي» و «اديب سبحاني» در اين كنفرانس خبري حاضر شدند و به سوالهاي خبرنگاران درباره فيلم جواب دادند.
«سعيد روستايي» درباره سوالي در مورد انتخاب اين عنوان براي فيلمش گفت كه معمولا «زن و بچه» عنواني است كه در جامعه مردسالار استفاده ميشود و او خواسته كه معني اين عنوان را عوض كرده و از مردسالاري بيرون بياورد. او درباره تلخي فيلمهايش گفت كه «از كوزه همان تراود كه در اوست...» او سپس گفت كه در حال حاضر و با توجه به مشكلات ايران نميتواند فيلمها و داستانهاي شيرين بنويسد و بسازد. او سپس در جواب به سوالي درباره پايان اميدوارانه فيلمش گفت كه اتفاقا اين نظر را ندارد و غير از آمدن بچه جديد، همه چيز به روال قبل ادامه دارد و «حميد» همچنان در زندگي «مهناز»، هر چند از دور وجود دارد. «پريناز ايزديار» در مورد نقشش گفت كه با اينكه دو تجربه ديگر هم با «سعيد روستايي» داشته و نقشش در «ابد و يك روز» هم زياد بوده، اما آن تجربه، فيلمي پر بازيگر بوده. در «زن و بچه» اما به خاطر تمركز داستان بر شخصيت «مهناز» كه نقشش را او بازي كرده، توانسته تجربهاي متفاوت داشته باشد.
او گفت كه بيش از شش ماه براي اين نقش تمرين ميكرده تا بتواند با اينكه خودش مادر نيست، نقش مادر را به خوبي بازي كند و كمكم توانسته در اين نقش حل شود.
خبر خوبي كه درباره «زن و بچه» به گوشم رسيده، گرفتن پروانه نمايش اين فيلم براي اكران عمومي در ايران است كه بدون مواجهه با مشكل خاصي گرفته شده. پس بنابراين ميتوانيم به زودي اين فيلم اجتماعي سينماي ايران را در سينماهاي ايران به تماشا بنشينيم.
حالا ديگر روز آخر جشنواره است و دو فيلم آخر بخش مسابقه، امروز به نمايش در ميآيند. از صميم قلب آرزومندم و اميدوارم كه كارگردانهاي ايراني حاضر در جشنواره امسال، بتوانند با دست پر به ايران برگردند و جوايز بزرگي را از آن خود كنند. شايد و چه بسا بتوانيم حتي «نخل طلا» را امسال، بعد از نزديك به 30 سال (۲۸ سال) به خانه ببريم و تجربه شيرين «طعم گيلاس» استاد فقيد سينماي ايران و البته جهان «عباس كيارستمي» را تكرار كنيم. ميگويند آرزو بر جوانان عيب نيست...