جواد امام در گفتوگو با «اعتماد» از راند پنجم گفتوگوهاي ايران و امريكا رمزگشايي ميكند
دور ششم كليد دستيابي به توافق است
مهدي بيك اوغلي|در شرايطي كه برخي رسانههاي خارجي، تصويري تيره و تار از دور پنجم مذاكرات ارايه كرده بودند، اما صحبتهاي عراقچي پس از مذاكرات نشان داد كه همواره بايد ميان حواشي مذاكرات و اصل مذاكرات تفاوت قايل شد. عراقچي هرچند مذاكرات را همراه با دشواريهاي فراوان و بسيار پيچيده ارزيابي كرد اما در عين حال روند مذاكرات را رو به رشد و سازنده ارزيابي كرد. به اعتقاد بسياري از تحليلگران از جمله جواد امام سخنگوي جبهه اصلاحات، حدفاصل ميان دور پنجم مذاكرات تا دور ششم را بايد كليديترين بخش گفتوگوهاي دوجانبه ايران و امريكا در نظر گرفت. امام معتقد است اگر دو طرف وارد ماراتن دور ششم شوند، بايد توافق احتمالي را در دسترس دانست. چرا كه دو طرف پيچيدهترين و غامضترين مطالبات را از هم طرح كردهاند و اگر پس از اين خان وارد خان ششم شوند، يعني اراده لازم براي دستيابي به توافق را دارند. امام در عين حال از مذاكرهكنندگان ايراني ميخواهد با اطلاعرساني درست و فراگير افكار عمومي را به خدمت راهبردهاي خود گرفته و از مشاركت مردم براي پيشبرد گفتوگوها استفاده كنند. سخنگوي جبهه اصلاحات زمينهسازي براي سرمايهگذاري امريكا در ايران را شاه كليد بالا بردن ضمانت توافق احتمالي دانسته و معتقد است از اين طريق ترامپ هم ميتواند لابيهاي صهيونيستها براي مانع تراشي در مسير مذاكرات را مهار كند. امام مذاكرات ايران و امريكا را نه يك امر و مقوله جناحي بلكه راهبردي از سوي كليت حاكميت ارزيابي ميكند كه بايد از سوي همه طيفهاي سياسي مورد حمايت قرار بگيرد.
دور پنجم مذاكرات در ميان بيم و اميدهاي فراوان به پايان رسيد. قبلا از مذاكرات برخي رسانهها جريانات مخالف مذاكرات ايران و امريكا، دور پنجم مذاكرات را رالي پاياني گفتوگوها ارزيابي كرده و معتقد بودند با طرح غنيسازي صفر درصدي توسط امريكا، عملا مذاكرات با بنبست مواجه خواهد شد. اما در عمل اين گونه نشد. شما چه برداشتي از مذاكرات داريد و فكر ميكنيد جاي خالي كدام موضوع در مذاكرات احساس ميشود؟
آنچه مسلم است، تصميمي است كه نظام گرفته و مبتني بر آن، بر سر ميز مذاكره براي تامين منافع ملي حضور پيدا كرده است. براي همراه كردن مردم و پشتيباني از مذاكرات فكر ميكنم، بايد به صورت شفاف و روشن روند مذاكرات با مردم در ميان گذاشته شود. وقتي مدعي هستيم منافع ملي ما مستقل از منافع عمومي و مصالح مردمي ما نيست و آنچه باعث حفظ عزت و مصلحت نظام است در مذاكرات دنبال ميشود، بنابراين پشتوانه مردمي هم براي استحكام بيشتر مذاكرات لازم است. آنچه باعث زيادهخواهي امريكاييهاست و غرور ملي ما را زير سوال ميبرد، خوب است با مردم درميان گذاشته شود.
پس از پايان دور پنجم مذاكرات، چه دورنماي پيش روي كشور است؟ فكر ميكنيد در ادامه طرف مقابل چگونه رفتار كرده و مطالبات خود را به چه شكل مطرح ميكند؟ ايران با چه رويكردي بايد گفتوگوها را ادامه بدهد؟
فكر ميكنم روند مذاكرات به صورت كلي تا اينجاي كار مطلوب بوده است. ايران نبايد ميز مذاكرات را ترك كند. آنهايي بايد زير ميز مذاكره بزنند كه زبانشان زبان ديپلماسي نيست. اگر امروز از طريق ديپلماسي به دنبال تحقق منافع مليمان هستيم، بايد مذاكرات را ادامه بدهيم. معتقدم اگر مذاكرات پس از دور پنجم تداوم پيدا كند، نشان ميدهد امريكاييها هم به دنبال توافق و تفاهم هستند. به نظر ميرسد امريكاييها ميدانند نبايد غرور ملي ايرانيان را جريحهدار كنند، چرا كه اگر كار به آنجا برسد، ايران بازنده نخواهد بود. ما براي رسيدن به توافق بايد انعطافهاي لازم را داشته باشيم. آنچه ما بر آن پافشاري كردهايم و اتفاقا عامل نگراني امريكا و ساير كشورهاي غربي هم هست، دكترين دفاعي ايران مبني بر نداشتن سلاح هستهاي است. غنيسازي براي ايران يك دانش و يك حق قانوني است. البته درباره نسبت و درصد غنيسازي در راستاي منافع ملي ميتوان مذاكره كرد. اينكه امريكا تصور كند براي دستيابي به توافق، ايران غرور ملي خود را زير سوال برده و از اين حق قانوني چشمپوشي ميكند، اشتباه محض است.
برخي تحليلگران توصيه ميكنند بايد زمينه مشاركت امريكا در طرحهاي اقتصادي ايران فراهم شود. چرا كه اين حضور كمك ميكند تا ترامپ بخشي از انتقادات داخلي امريكا را مهار كند. همچنين ضمانت توافق احتمالي را بالا ميبرد. اين ديدگاه را قبول داريد؟
اساسا يكي از ايرادات و نقطه ضعفهاي برجام همين فقدان بود. زماني كه ايران برجام را امضا كرد، موانعي براي حضور امريكاييها در طرحهاي اقتصادي ايران ايجاد شد. اين قرارداد پس از آمدن ترامپ در كاخ سفيد زير سوال رفت و ترامپ اعلام كرد، توافقي كه در آن منافع امريكا لحاظ نشده باشد را نميپذيرد، بنابراين از آن خارج شد. عليالقاعده يكي از اهداف اصلي ايران براي مذاكرات و توافق رفع تحريمها و گشايشهاي اقتصادي است. ايران در شرايطي قرار گرفته كه نيازمند گشايش اقتصادي و سرمايهگذاري است. ايران نياز به تبادل تجاري و اقتصادي با ساير كشورها و استفاده از دانش و تكنولوژي روز دارد. ايران موانعي را امروز تحمل ميكند كه ناشي از تحريمهاي ظالمانه عليه ايران است. اگر ايران در زمان برجام پيوستهاي اقتصادي ويژهاي را براي مشاركت امريكا در طرحهاي اقتصادياش ميديد، ترامپ به اين راحتي نميتوانست از برجام خارج شود. امروز هم ايران بايد اين امكان را براي خود فراهم كند تا گشايشهاي اقتصادي به نفع همه طرفها ايجاد شود. اگر قرار باشد، وضعيت نابسامان فعلي ادامه داشته باشد و مشكلات اقتصادي تداوم داشته باشد، دليلي براي قرارداد و تفاهم و مذاكرات وجود ندارد. بنابراين پيوستهاي اقتصادي و گشايشهاي اقتصادي و تجاري ميتواند تضميني براي طرفيت ايجاد كند تا به توافق پايبند باشند. فرصتهاي اقتصادي كه براي طرفين ايجاد ميشود، خودش تضميني است كه توافق را به سرانجام ميرساند.
دولت چهاردهم با گفتمان اصلاحات با تاكيد بر كليد واژههايي چون تنشزدايي، توسعه با جهان، تعامل و مدارا و... سكان هدايت ساختار اجرايي كشور را به دست گرفته است. تا چه اندازه مذاكرات فعلي را بايد محصول گفتمان اصلاحات دانست و تا چه اندازه محصول اراده كليت نظام؟
مذاكرات در شرايط فعلي خاستگاه ملي و عمومي پيدا كرده است. اغلب دلسوزان كشور نسبت به تداوم گفتوگوها براي رفع مشكلات تاكيد دارند. دلسوزان و علاقهمندان كشور ميدانند كه تحريمها، باعث فشار زياد بر مردم شده است، بنابراين مذاكره و توافق را راهي براي كاستن از مشكلات مردم ميدانند. در برابر اين اكثريت مردم و دلسوزان، عده معدودي هم هستند كه تحريمها را نعمت ميدانند. در حالي كه آورده تحريمها براي ملت، فقر و تنگدستي بوده است. تندروها و كاسبان تحريم، تحريم را نعمت ميدانند چون جيب آنها را پر كرده است. براي مردم تحريم به جز فقر، تورم، فساد و رانت و... معنايي نداشته است. تحريمها به جز هزينه و محرميت و تاريكخانههاي اقتصادي و... چيزي نداشته است. نمونههاي بارزي از اين نوع مفاسد و رانتخواريها طي سالهاي اخير ثبت شده كه ثروتهاي بيكراني برداشت كردهاند. محدوديتهايي كه امروز به نام ناترازي گسترش پيدا كرده بار سنگيني بر بخش خصوصي و مردم سوار كرده است. اصلاحطلبان هم هرگز ارادهاي جز تحقق منافع ملي و تحقق خواسته مردم نداشتهاند. همين كه نظام در مسير عقلانيت تصميم به مذاكره گرفته است، مورد تاييد اصلاحطلبان است. ما نه دنبال جنگ هستيم و نه به دنبال براندازي. افراد و گروههايي كه تحريم را نعمت ميدانند، باعث گسترش نارضايتيهاي عمومي شده و شكاف بر ملت و دولت را عميق كردهاند. تداوم حضور اين انديشه در نهادهاي مهم تصميمساز، كشور را با مشكلات عديدهاي مواجه ميكند. جريان اصلاحات از تصميم حكومت براي تداوم مذاكرات راضي است از آن حمايت ميكند و اميدوار است اين گفتوگوها منجر به توافقي پايدار شود، گشايشهاي اقتصادي شكل بگيرد و مردم روزگار آرامتر و با امكانات رفاهي بيشتري را تجربه كنند.