قصههاي شهر
بهروز مرباغي
يك معمار بزرگ اروپايي جمله معروفي دارد: «هر شهر و هر خانه بايد قصه داشته باشد.»
يعني جوهر انساني هر زيستگاه انساني، چه يك خانه باشد چه يك شهر، آن است كه بايد قصه داشته باشد. قصه است كه ما را به زيستگاهمان وصل ميكند و براي ما تعلق خاطر و حس خويشاوندي ميآورد. در تهران، پس از سدهها، رويدادها و مكانهاي زيادي تبديل به خاطره جمعي شدهاند. اين خاطرهها سبب ميشوند پهنههاي مختلف شهر قصههايي براي ما داشته باشند.
گاه اين تشخص چنان برجسته ميشود كه ما از آنها براي رسانه بهره ميبريم، حتي تا حدودي تبديل به رسانه ميشوند. چند سالي است راديو و گاه تلويزيون اسامي مكانها و پهنههاي شهري را روي برنامهها ميگذارد.
مثلا برنامه صبحگاهي «پارك شهر» يا برنامه چالشي «پل مديريت» و همينطور برنامه «سعادتآباد». اين، اتفاق مهمي است.
اين محلهها و مكانها چنان در ذهن مردم جا افتادهاند كه برنامهساز راديو آنها را معرف محتواي توليد شده خودش ميكند. وقتي شما عنوان «بازار تهران» را براي يك برنامه ميشنويد، حتما حدس ميزنيد كه موضوع برنامه حول و حوش تجارت و اقتصاد است و وقتي «پل مديريت» را ميشنويد، حدس ميزنيد برنامه بر محور پرسشهاي مردم از مديران بايد باشد.
گاه اين نامگذاريها ظرافت و ايما و اشاره هم دارد. همين پل مديريت، تداعي پل صراط هم دارد در حالي كه در تهران پلي براي اتصال دوتكه شهري است يا برنامه «ساختمان پزشكان» اين استعاره را تداعي ميكند كه در بيمارستان خبري نيست بايد به مطب پزشك رفت!
برنامه سعادتآباد تلاش دارد با همان نام اين حس را القا كند كه «همه چي آرام است. من چقدر خوشحالم»! اين بدهبستان بين شهر و رسانه امر مهمي است.
كاري نداريم به اينكه آيا محتواهاي توليد شده فاخر و با ارزش هستند يا نه. مهم نقشي است كه قصههاي شهر بر رسانه و از طريق رسانه بر وجدان عمومي جامعه ميگذارد. همه اين مسائل مويد يك نكته بسيار مهم است: شهر در ساختمان و خيابان خلاصه نميشود.
شهر قصه دارد و قصهها هستند كه هويت شهر را روايت ميكنند. مجموعه اين قصهها و ارزشهاي نهفته در آنهاست كه شخصيت آن شهر را ميسازد. پس، به گزاره بالا يك موضوع ديگر را هم بايد اضافه كرد: شهر در جمع شدن آدمها در يك مكان خلاصه نميشود.
اجتماع آدمها در مجموعي از ساختمانها و فضاها در معابر و خيابانها شهر نميشود. ملات اين اجتماع قصههاي آن است. قصه در هر اجتماعي شكل نميگيرد.
تهران، حداقل دويست و چند سال به عنوان پايتخت كشور و چهارراه حوادث، صبر كرده تا قصههاي خود را بنويسد. اتفاقات بسياري را از سر گذرانده تا روايت شهري خود را بسازد؟ آيا چنين شهري را ميشود منتقل كرد؟ قصههاي تهران چه ميشود؟ قصهگوهاي تهران چه ميشود؟ هويتش چه ميشود؟ اصلا ميشود تهران را منتقل كرد؟
معمار و مدرس دانشگاه