اميرعلي ابوالفتح: در صورت تداوم رايزنيها امكان توافق موقت وجود دارد اما دستيابي به توافق جامع پيچيده و زمانبر خواهد بود
حديث روشني
در آستانه دور ششم گفتوگوهاي غيرمستقيم ميان ايران و امريكا، موج تازهاي از تحركات ديپلماتيك و رسانهاي بار ديگر پرونده هستهاي ايران را به كانون توجه محافل بينالمللي بازگردانده است. طي روزهاي اخير، بستهاي پيشنهادي ازسوي ايالاتمتحده با واسطهگري عمان به تهران منتقل شده كه به ادعاي ناظران، مهمترين بند آن به مساله غنيسازي اورانيوم در خاك ايران اختصاص دارد. اين پيشنهاد درحالي به دست مقامات كشورمان رسيده كه مقامات رسمي واشنگتن همچنان بر توقف كامل غنيسازي در ايران پافشاري دارند. موضوعي كه از آغاز گفتوگوها همواره با خط قرمز تهران يعني حق انكارناپذير غنيسازي صلحآميز در خاك كشور در تضاد بوده است. در شرايطي كه هيچ يك از مقامهاي رسمي ايران و امريكا درباره جزييات اين طرح اظهارنظر نكردهاند، وبسايت امريكايي «آكسيوس» به نقل از منابع ديپلماتيك ادعا كرده كه در اين بسته، گزينهاي براي ادامه غنيسازي در سطح سه درصد در ايران گنجانده شده است؛ سطحي كه يادآور محدوديتهاي برجام در سال ۲۰۱۵ است. در كنار اين ادعا، بحث تشكيل كنسرسيومي با مشاركت برخي كشورهاي عربي و نظارت ايالاتمتحده براي كنترل روند غنيسازي نيز بار ديگر در رسانههاي غربي مطرح شده است. جنگ روايتها درحالي شدت گرفته كه همزمان، برخي رسانههاي غربي در آستانه برگزاري شوراي حكام از هماهنگي امريكا با تروييكاي اروپايي براي تصويب قطعنامهاي ضدايراني در نشست فصلي اين نهاد خبر دادهاند. لارنس نورمن، خبرنگار والاستريت ژورنال نيز مدعي شده كه واشنگتن از پيشنويس اين قطعنامه كه توسط سه كشور اروپايي تهيه شده، حمايت خواهد كرد. اين روند، همزمان با انتشار گزارش ادعايي نهاد پادماني آژانس درباره برنامه هستهاي ايران، گمانهزنيها درباره تلاش غرب براي فعالسازي مكانيسم ماشه را تقويت كرده است. برخي تحليلگران هدف اين فشارهاي چندلايه را تلاش براي واداشتن ايران به پذيرش پيشنهادهاي جديد ميدانند. از نگاه اين گروه هرگونه اقدام تنشزا ازسوي قدرتهاي غربي ميتواند مستقيما بر مسير مذاكرات اثر گذاشته و آن را به سوي مسيري مبهم سوق دهد. به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي سناريوهاي احتمالي پيش روي مذاكرات با لحاظ كردن فعل و انفعالات اخير دول اروپايي در زمينه تصويب قطعنامه ضدايراني با ابوالقاسم دلفي، سفير اسبق كشورمان در پاريس و اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا گفتوگو كرده است. دلفي ضمن اشاره به اقدامات هماهنگ دولت امريكا و همچنين تروييكاي اروپايي در راستاي تصويب قطعنامه ضدايراني و نيز همزمان انتشار گزارشات ادعايي آژانس، تمامي اين تحركات را هدفمند و براي تشديد فشارها بر كشورمان براي اخذ امتيازات بيشتر در دور ششم مذاكرات ميداند. ابوالفتح اما از زاويهاي ديگر اظهارات متناقض مقامات امريكايي با آنچه در رسانههاي اين كشور منتشر ميشود را تبيين ميكند. به باور ابوالفتح مبناي جمهوري اسلامي ايران براي تصميمگيري موضعگيري رسمي مقامات كابينه دونالد ترامپ است نه رسانههاي امريكايي.
ابوالقاسم دلفي:
امريكا از اروپا به عنوان اهرم نه شريك براي
اخذ امتياز از ايران استفاده ميكند
ابوالقاسم دلفي، سفير اسبق ايران در پاريس در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرايي اقدامات مخرب و هماهنگ ميان واشنگتن و تروييكاي اروپايي در زمينه تصويب قطعنامه ضدايراني آن هم در آستانه آغاز دور جديد رايزنيها گفت: پنج دور مذاكرات ايران و امريكا انجام شده و دور ششم نيز، به احتمال زياد، شنبه يا يكشنبه آينده برگزار خواهد شد. نكته قابلتوجه اين است كه با وجود تمام مباحثات و اظهارنظرهاي رسانهاي، دو طرف همچنان پاي ميز مذاكره حضور دارند. به باور دلفي اين گزاره نشان ميدهد كه گفتوگوها به نتايجي رسيده كه احتمالا دو كشور را به اهدافشان نزديكتر كرده است. اما آنچه در اين ميان با اهميتتر است، محتواي مذاكرات است. تا اين لحظه، نه ايران و نه امريكا چندان وارد جزييات نشدهاند. اين ديپلمات پيشين كشورمان در ادامه تاكيد كرد: تنها چيزي كه ازسوي امريكاييها مطرح شده، اين است كه پيامي به ايران دادهاند و راهحلي را ارايه كردهاند، اما روشن نيست كه مواضع آنها تا چه حد با واقعيت منطبق است. طرف ايراني هم بهجز تاكيد بر مواضع اصولي خود، به ويژه موضوع غنيسازي، وارد جزييات نشده است. به گفته ابوالقاسم دلفي طي پنج دور گذشته مذاكرات، چند ويژگي مشخص وجود داشته است. اولين نكته به تركيب بازيگران مذاكرات مربوط ميشود. امريكاييها، به ويژه دولت ترامپ، تمايل دارند فقط با نمايندگان ايران رايزني داشته باشند و بازيگران ديگر، بهخصوص اروپاييها را كنار بگذارند. اين در حالي است كه اروپا همچنان يكي از اركان اصلي باقيمانده برجام است و ابزارهايي دراختيار دارد كه ميتواند در فرآيند رايزنيها با هدف تاثيرگذاري از آنها استفاده كند.
سفير كشورمان در پاريس در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد كرد: با اين حال، واشنگتن نميخواهد اروپا به صورت مستقيم وارد مذاكرات جديد شود؛ مگر آنكه اين ورود در جهت اعمال فشار بر جمهوري اسلامي ايران باشد. براي نمونه، نخستين سفر وزير خارجه دولت دوم ترامپ به فرانسه بود، جايي كه از اروپاييها خواسته شد مكانيسم ماشه عليه ايران را فعال كنند. اين اولين نشانه روشن از نگاه امريكاييها به نقش اروپا در اين مذاكرات است. به گفته دلفي در واقع، هدف امريكاييها اين است كه از تمام ابزارهاي موجود، ازجمله اهرم اروپايي، براي تحت فشار قرار دادن ايران و گرفتن امتياز پاي ميز مذاكره استفاده كنند. از اين منظر، امريكاييها ترجيح ميدهند از ابزارهاي اروپا استفاده كنند بدون آنكه آنها را وارد فرآيند رسمي و مستقيم مذاكرات كنند. اين ديپلمات پيشين كشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: ايران نيز بنا به دلايل مختلف، تمايلي به ورود مستقيم اروپا به مذاكرات نشان نداده است، به گونهاي كه در آغاز دور نخست مذاكرات، ايران كشورهاي مختلفي را در جريان روند رايزنيها قرار داد: از روسيه و چين گرفته تا كشورهاي عربي حاشيه خليجفارس. نامهاي به پوتين ارسال شد، سفري به پكن انجام گرفت و رايزنيهاي گستردهاي با ديگر بازيگران صورت گرفت. اين روند، برخلاف تجربه برجام، نقص تعامل با ساير بازيگران را جبران كرد. دلفي در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: تنها در آستانه دور چهارم مذاكرات، قرار بود ديداري ميان نمايندگان ايران و اروپا در رم انجام شود كه آنهم بهدليل تعويق رايزنيها، برگزار نشد. اين مساله بهروشني نشان ميدهد كه ايران برخلاف ديگر طرفها، برخورد متفاوتي با اروپا داشته است.
دلفي در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب چرايي عدم حضور تروييكاي اروپايي در روند فعلي مذاكرات تهران و واشنگتن از نگاه ايران گفت: اين مساله دلايل مختلفي دارد. يكي از احتمالات، برداشت ايران از موضع امريكا بوده است. به عبارت ديگر، شايد ايران چنين استنباط كرده كه حذف اروپا از مذاكرات، زمينه را براي تفاهم مستقيم با واشنگتن فراهم ميكند. به گفته ديپلمات پيشين كشورمان از طرفي روابط تهران و اروپا طي سالهاي اخير و به ويژه پس از روي كار آمدن دولت سيزدهم، دستخوش تنشهاي جدي شده است. نقطه اوج اختلافات ايران و اروپا را ميتوان در جنگ اوكراين جستوجو كرد؛ جايي كه كشورهاي اروپايي مدعي حمايت تهران از مسكو شدند و ادعا كردند پهپادهاي ايراني در حملات روسيه به اوكراين استفاده ميشود؛ ادعايي كه ايران همواره رد كرده است. همزمان، بحران انرژي اروپا پس از جنگ اوكراين و عدم تمايل ايران براي همكاري با دول اروپايي موجب فاصله بيشتر تهران و پايتختهاي اروپايي شد. دلفي اما در ادامه به موضوع بازداشت شهروندان اروپايي ازجمله فرانسويها، آلمانيها و انگليسيها در ايران و ادعاهاي حقوق بشري طرف مقابل به عنوان به يكي ديگر از محورهاي تنش و اختلافنظر ميان طرفين اشاره كرد. به باور سفير اسبق تهران در پاريس با لحاظ كردن تمام اين گزارهها، اروپا با درك حقيقت حذفشدن از مذاكرات، تلاش كرده با استفاده از ابزارهاي حقوقي و فني خود، مجددا نقشآفريني كند. هشدارهاي مقامات اروپايي مبني بر احتمال فعالسازي مكانيسم ماشه، ازجمله اظهارات امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه، نشاندهنده اينگونه تلاشهاست. مكرون صراحتا اعلام كرده اگر توافق ميان ايران و امريكا امنيت اروپا را تامين نكند، كشورهاي اروپايي ناچار به استفاده از اين ابزار خواهند شد. اين ديپلمات پيشين كشورمان در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» مبني ارزيابي عملكرد مبهم آژانس درباره برنامه هستهاي ايران تاكيد كرد: در شرايطي كه مذاكرات در آستانه دور ششم قرار دارد، افزايش فشارهاي بينالمللي بر ايران با محوريت آژانس بينالمللي انرژي اتمي چشمگير بوده است.
گزارش تازه اين نهاد درباره فعاليتهاي هستهاي ايران، بهانهاي به دست اروپاييها داده تا مسير صدور قطعنامه در شوراي حكام را دنبال كنند.
به باور دلفي، از طرفي در گزارش آقاي گروسي، مواردي چون انحرافات پادماني، افزايش ذخاير اورانيوم با غناي ۶۰درصد و انباشت مازاد مورد تاكيد قرار گرفتهاند. پس از انتشار اين گزارش، كشورهاي اروپايي در شوراي حكام تحركاتي را براي تصويب قطعنامهاي عليه برنامه هستهاي ايران آغاز كردند. با اين همه هرچند مكانيسم ماشه مسير حقوقي متفاوتي دارد و توسط كشورهاي باقيمانده در برجام قابل فعالسازي است، اما تركيب فشار از سوي آژانس و تهديد به فعالسازي ماشه، بيانگر آن است كه غرب و در راس آن امريكا، قصد دارد از تمامي اهرمهاي موجود براي اعمال فشار حداكثري بر ايران بهرهبرداري كند.
اين ديپلمات پيشين در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرايي تماس تلفني آقاي ترامپ با همتاي روس خود در آستانه دور ششم مذاكرات ايران و امريكا گفت: تماس ترامپ با ولاديمير پوتين رييسجمهور روسيه مشابه تحركات اروپا در شوراي حكام، همگي گوياي تلاشي هماهنگ براي افزايش فشار پيش از آغاز دور تازه گفتوگوهاست. دلفي در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: اين مجموعه اقدامات يعني تماس تلفني روساي جمهور امريكا و روسيه و همچنين تناقضات ميان اظهارات مقامات امريكايي دقيقا با خط مذاكراتي شخص ترامپ همراستا شده است. البته كه دموكراتهاي كنگره امريكا بهتازگي بيانيهاي منتشر كردهاند و به ترامپ هشدار دادهاند كه مبادا وارد توافقات محرمانهاي با ايران شده باشد؛ توافقاتي كه براساس آن ايران بتواند بخشي از ظرفيت غنيسازي خود را حفظ كند. اين نشان ميدهد حتي دموكراتها نگران آن هستند كه عليرغم هياهوي رسانهاي، در درون مذاكرات تفاهماتي شكل گرفته باشد يا در حال شكلگيري باشد. سفير اسبق كشورمان در فرانسه در ادامه گفت: اگرچه از درستي يا نادرستي اين موضوع اطلاعي نداريم، اما اين سطح نگراني و واكنش دموكراتها نشان ميدهد كه مذاكرات به سمتي رفته كه احتمالا چشماندازهايي ترسيم شده است. چنانچه اين مذاكرات بينتيجه بود، ادامه پيدا نميكرد. دلفي در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب پيشبيني تصويب يا عدم تصويب قطعنامه ضدايراني در شوراي حكام و احتمال ارجاع آن به شوراي امنيت گفت: نبايد نسبت به تحركات اخير تروييكاي اروپايي بيش از حد بدبين يا بيش از حد خوشبين بود. اما توجه داشته باشيد كه نتيجه دور ششم مذاكرات مستقيما بر تصميمات آتي در شوراي حكام و همچنين رفتار آژانس اثرگذار خواهد بود. اروپاييها و آقاي گروسي به دليل آنكه نقشي در روند مذاكرات نداشتند، اكنون تلاش ميكنند با توسل به ابزارهايي مانند قطعنامه يا فشار رسانهاي نقشآفريني كنند. با اين همه اگر مذاكرات به نتيجهاي مطلوب برسد، طبيعتا آنها هم به تعديل مواضع وادار ميشوند و همراهي خواهند كرد. دلفي اما در ادامه ضمن اشاره به واكنشهاي احتمالي ايران در صورت تصويب چنين قطعنامهاي تاكيد كرد: مهم است كه تهران نيز از ابزارهاي خود نهايت استفاده را بكند؛ ابزارهايي كه متاسفانه طي ماههاي گذشته مغفول ماندهاند. به گفته دلفي، ما اهرمهاي متعددي دراختيار داشتيم: مناسبات منطقهاي، روابط اقتصادي، ديپلماسي فرهنگي و از همه مهمتر انرژي. اروپا در بحران انرژي قرار دارد و ايران ميتوانست به عنوان يك بازيگر مهم در اين حوزه نقش ايفا كند، اما از هيچ يك از اين ظرفيتها بهدرستي استفاده نشد. ديپلمات پيشين كشورمان در ادامه خاطرنشان كرد: درحالي كه امريكا از تمامي ابزارهاي خود بهره ميبرد، ازجمله سوءاستفاده از وضعيت بحراني روابط با اروپا، ما اما صرفا به توان داخلي خود تكيه كرديم. امريكاييها در بدترين وضعيت همكاري با اروپاييها قرار دارند؛ ناتو متزلزل شده است و موضوع اوكراين براي امنيت اروپا حياتي است. با اين حال، امريكا بدون هماهنگي با اروپا، با روسيه مذاكره ميكند. به گفته دلفي نكته مهم اين است كه ما نبايد اروپا را دشمن مطلق فرض كنيم. اروپا تنها طرفي است كه در شرايط فعلي ميتواند مكانيسم ماشه را عليه ايران فعال كند. پس برخورد تنشآميز با اين گروه از بازيگران به نفع ما نيست. بايد پيشتر براي مديريت روابط فكر ميكرديم؛ از موضوع اتباع بازداشتشده گرفته تا ظرفيتهاي اقتصادي و فرهنگي. سفير اسبق كشورمان همچنين تاكيد كرد: اكنون هم هنوز دير نشده؛ ميتوانيم از اين اهرمها استفاده كنيم تا فشارهاي اروپا كاهش يابد. اگر بهدرستي از ظرفيتهاي منطقهاي، روابط اقتصادي و ديپلماسي استفاده شود، ميتوان در مذاكرات دست بالاتري داشت.
اميرعلي ابوالفتح:
پذيرش پيشنهاد احتمالي كنسرسيوم هستهاي تنها در صورت حفظ غنيسازي در داخل ايران قابل قبول است
اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرايي تناقضها در موضعگيري مقامات امريكايي و آنچه كه در رسانههاي آنها منتشر ميشود، گفت: توجه داشته باشيد در اين قبيل مسائل، مبناي ما بايد مواضع رسمي مقامات ايالاتمتحده باشد، نه رسانهها. رسانهها الزاما به اطلاعات دقيق دسترسي ندارند و گاهي بهدلايل سياسي، در مسير خبرسازي يا جريانسازي حركت ميكنند. به گفته ابوالفتح آنچه براي ايران اهميت دارد، مواضع رسمي دولت امريكاست؛ يعني آنچه در پاي ميز مذاكره از زبان افرادي مثل استيو ويتكاف به عنوان نماينده تيم مذاكرهكننده امريكايي مطرح ميشود يا آنچه ازسوي مقامات رسمي اين كشور همچون رييسجمهور، وزير خارجه، سخنگوي كاخ سفيد يا سخنگوي وزارت خارجه اعلام ميشود. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: در اين چارچوب، ادعاهايي كه رسانهها درباره ميزان غنيسازي در ايران مثلا سه يا پنج درصد مطرح ميكنند، مبناي تحليل و قضاوت نيست. مگر اينكه همان اظهارات از سوي يك مقام رسمي تاييد شود. تناقض زماني معنا دارد كه يك مقام رسمي، حرفي بزند و بعد همان مقام، حرفي متضاد با آن را بيان كند. صرفا اينكه رسانهاي چيزي بگويد و مقام رسمي چيز ديگري، اهميتي ندارد؛ چون ما بايد مواضع رسمي را لحاظ كنيم. ابوالفتح در ادامه تاكيد كرد: فراموش نكنيم تا پايان دور پنجم مذاكرات، شواهدي دال بر اينكه امريكا همچنان بر غنيسازي صفر درصدي پافشاري ميكند، وجود نداشت. اگر چنين اصراري همچنان وجود داشت، قطعا برنامهريزي براي ادامه مذاكرات، بهويژه دور ششم، صورت نميگرفت. پس به نظر ميرسد كه طرف امريكايي نيز انعطافهايي نشان داده يا دستكم آماده گفتوگو بر سر برخي سطوح از غنيسازي است. به گفته ابوالفتح با اين همه هنوز نميتوان با قطعيت در اين باره اظهارنظر كرد. بايد منتظر بمانيم و ببينيم كه در دور ششم مذاكرات چه خواهد گذشت و چه مواضعي رسمي اتخاذ خواهد شد. اين كارشناس مسائل سياست خارجي در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» مبني بر جزييات منتشر شده درباره پيشنهاد ادعايي تشكيل كنسرسيوم براي مديريت برنامه هستهاي كشورمان گفت: اولا بايد توجه داشت كه هنوز مشخص نيست آيا واقعا پيشنهاد تشكيل كنسرسيوم ازسوي امريكاييها ارايه شده يا خير، چراكه تا اين لحظه، هيچ مقام مسوولي نه ازسوي ايران و نه از طرف امريكا، جزيياتي از بسته پيشنهادي را بهصورت رسمي منتشر نكرده است، بنابراين نميتوان با قاطعيت گفت كه چنين پيشنهادي واقعا مطرح شده يا خير. به گفته ابوالفتح اما حتي اگر فرض كنيم اين پيشنهاد در بسته امريكاييها بوده باشد، موضع جمهوري اسلامي ايران روشن است. ايران در مواضع رسمي خود اعلام كرده كه با اصلِ تشكيل يك كنسرسيوم، مخالفتي ندارد؛ مشروط بر اينكه غنيسازي در خاك ايران تداوم داشته باشد. يعني جمهوري اسلامي ايران تاكيد دارد كه توليد سوخت هستهاي و غنيسازي در داخل كشور بايد حفظ شود و در كنار آن، شركتهاي چندمليتي ميتوانند در قالب كنسرسيوم در اين فرآيند مشاركت داشته باشند. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه به «اعتماد» گفت: جزيياتي مثل اينكه اين كنسرسيوم با مشاركت كدام كشورها اجرايي شود، چه سهمي براي هر كشور درنظر گرفته شود يا محل استقرار آن دقيقا كجا باشد در خاك اصلي يا جزاير ايران، از منظر اهميت در درجه دوم قرار دارد. اصل ماجرا براي ايران اين است كه غنيسازي در داخل متوقف نشود. اما اگر هدف از پيشنهاد تشكيل كنسرسيوم اين باشد كه ايران غنيسازي را كنار بگذارد و صرفا در يك ساختار بينالمللي مشاركت كند، در آن صورت ايران اين پيشنهاد را نخواهد پذيرفت.
ابوالفتح در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب ارزيابي چشمانداز نتايج مذاكرات طي پنج دوري كه گذشته است تاكيد كرد: زماني كه رهبر معظم انقلاب، به عنوان شخص اول نظام، ولي فقيه، فرمانده كل قوا و مسوول سياستهاي كلان كشور، تصريح ميكنند كه نميدانيم نتيجه مذاكرات چه خواهد شد، طبيعتا پاسخ دادن به اين پرسش كه عاقبت اين گفتوگوها چه ميشود، بسيار دشوار است.
واقعيت اين است كه هيچكس نميتواند به شكل قطعي نتيجه مذاكرات را پيشبيني كند. به گفته اين كارشناس مسائل سياست خارجي اما آنچه فعلا مسلم است، اين است كه ايران و امريكا همچنان پاي ميز مذاكره هستند. ممكن است دور ششم مذاكرات هفته آينده برگزار نشود، يا ده روز ديگر طرفين به ميز مذاكره بازگردند، اما هنوز نه پايان مذاكرات اعلام شده و نه شكست رسمي آن. مذاكره يعني چانهزني، رفت و برگشت، فراز و فرود، ارايه بستههاي پيشنهادي، بررسي آنها، ارسال پاسخها به پايتختها و بازگشت مجدد به گفتوگو. اين روند پيچيده است و به هيچوجه نميتوان انتظار داشت ظرف يك يا دو هفته به سرانجام برسد.
ابوالفتح در ادامه خاظرنشان كرد: تنها زماني ميتوان گفت مذاكرات شكست خورده است كه طرفين رسما اعلام كنند ديگر قصد گفتوگو ندارند. چنين ادعايي هنوز مطرح نشده و ممكن است اين روند حتي تا شش ماه ديگر هم ادامه پيدا كند. در حال حاضر، مذاكرات در جريان است و كسي نميتواند با قطعيت درباره نتيجه آن سخن بگويد؛ حتي رهبر كشور هم چنين ادعايي نميكند، چه برسد به ساير تحليلگران يا رسانهها.
ابوالفتح در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» مبني بر ارزيابي سناريوهاي احتمالي پيش رو باتوجه به متغيرهاي موجود گفت: من تصور ميكنم محتملترين سناريو ادامه مذاكرات است، البته براي يك بازه زماني نامشخص. اگر مسير گفتوگوها به خوبي پيش برود، شايد در فاز بعدي طرفين به يك توافق موقت دست پيدا كنند. اما رسيدن به توافق نهايي زمانبر است و من شخصا نسبت به آن چندان خوشبين نيستم. به گفته اين كارشناس مسائل امريكا توافق موقت، اگر حاصل شود ممكن است برخي گرهها را باز كند، جزييات آن را نميدانم ولي قطعا جايگزين توافقي جامع نخواهد شد. در عين حال بايد توجه داشت كه يك توافق موقت در قالب يك فرصت شكل خواهد گرفت كه در اين بازه زماني فشار حداكثري امريكا ادامه خواهد داشت و در مقابل، ايران نيز سياست مقاومت حداكثري خود را دنبال خواهد كرد. اما اينكه جنگي رخ دهد يا تحولي خارقالعاده يا حساسي روي دهد، خير. وضعيت مشابه دورههاي گذشته ادامه خواهد داشت، كمي سختتر، كمي پرچالشتر. در صورتي كه شرايط مساعد باشد، ممكن است مذاكرات ادامه پيدا كند، شش ماه يا حتي بيشتر.