ضحا جوادنيا
قربان، يكي از مهمترين اعياد اسلامي، يادآور تسليم و ايمان بيچونوچراي ابراهيم (ع) در برابر امر الهي است. داستان اقدام براي قرباني كردن فرزند كه در سنت اسلامي و يهودي- مسيحي جايگاهي محوري دارد، نهتنها يك رويداد ديني، بلكه بستري براي تأملات عميق فلسفي و الهياتي است. سورن كييركگور، فيلسوف اگزيستانسياليست دانماركي، در اثر برجستهاش ترس و لرز (1843) اين داستان را دستمايهاي براي كاوش مفاهيمي چون ايمان، اخلاق و رابطه انسان با امر مطلق قرار داده است. اين مقاله با تمركز بر «ترس و لرز» و پيوند آن با عيد قربان، به بررسي اهميت فلسفي و الهياتي اين اثر ميپردازد. هدف اين است كه با زباني روان و دقيق، خوانشي ارايه شود كه هم براي مخاطب عام قابل فهم باشد و هم عمق تفكر كييركگور را در مورد يكي از مهمترين رويدادهاي مقدس در عموم اديان ابراهيمي از اعتبار بسيار بالايي برخوردار است به نمايش بگذارد.
ابراهيم (ع) و عيد قربان در سنت اسلامي
عيد قربان در سنت اسلامي به يادبود فرمان الهي به ابراهيم(ع) براي قرباني كردن فرزندش اسماعيل برگزار ميشود. قرآن در سوره صافات اين داستان را روايت ميكند: ابراهيم (ع) در رويا فرماني از خدا دريافت ميكند كه بايد فرزندش را قرباني كند: «فلمّا بلغ معهُ السّعْي قال يا بُنيّ إِنِّي أرى فِي الْمنامِ أنِّي أذْبحُك فانْظُرْ ماذا تري قال يا أبتِ افْعلْ ما تُومرُ ستجِدُنِي إِنْ شاءالله مِن الصّابِرِين؛ و وقتي با او به جايگاه سعي رسيد، گفت: اي پسرك من، من در خواب [چنين] مىبينم كه تو را سر مىبرم پس ببين چه به نظرت مىآيد؟ گفت: اي پدر من آنچه را ماموري بكن انشاءالله مرا از شكيبايان خواهي يافت.» (صافات/102) او با اسماعيل مشورت ميكند و اسماعيل با تسليم كامل، اين امر را ميپذيرد: «فلمّا أسْلما وتلّهُ لِلْجبِينِ؛ پس وقتي هر دو تن دردادند [و همديگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پيشاني بر خاك افكند.» (همان/103) در لحظه آخر، خداوند با فرستادن قوچي به جاي اسماعيل، ايمان ابراهيم (ع) را ستايش ميكند: «وناديْناهُ أنْ يا إِبْراهِيمُ. قدْ صدّقْت الرُّويا إِنّا كذلِك نجْزِي الْمُحْسِنِين. إِنّ هذا لهُو الْبلاءُ الْمُبِينُ؛ او را ندا داديم كه اي ابراهيم، رويا[ي خود] را حقيقت بخشيدي ما نيكوكاران را چنين پاداش ميدهيم. راستي كه اين همان آزمايش آشكار بود.» (همان/104-106) اين رويداد، نمادي از تسليم مطلق در برابر خدا، فداكاري و ايمان بيتزلزل است كه در عيد قربان هر ساله گرامي داشته ميشود.
دوستِ خدا و شهسوار ايمان
در سنت اسلامي، ابراهيم (ع) به عنوان «خليلالله» (دوست خدا) شناخته ميشود، شخصيتي كه ايمانش او را به جايگاهي فراتر از عقل و اخلاق متعارف ميرساند. اين داستان كه در اديان ابراهيمي مشترك است، پرسشهاي عميقي را درباره رابطه انسان و خدا، معناي ايمان و تنش ميان اخلاق و امر الهي مطرح ميكند. كييركگور در ترس و لرز با نگاهي فلسفي به همين پرسشها، ابراهيم (ع) را به عنوان «شواليه[شهسوار] ايمان» معرفي ميكند.
كييركگور و ترس و لرز
سورن كييركگور (1855-1813) كه به پدر اگزيستانسياليسم معروف است، در ترس و لرز با نام مستعار يوهانس دِ سيلنسيو (Johannes de Silentio) به بررسي داستان ابراهيم (ع) ميپردازد. اين اثر نهتنها يك تأمل الهياتي، بلكه كاوشي در روانشناسي ايمان و تناقضهاي وجودي انسان است. كييركگور، ابراهيم (ع) را به عنوان نمونهاي از ايمان اصيل معرفي ميكند كه از مراحل وجودي «حسّاني / زيباشناختي» و «اخلاقي» فراتر ميرود و به مرحله «ديني- ايماني» ميرسد.
مراحل وجودي كييركگور
كييركگور سه مرحله براي وجود انسان تعريف ميكند:
1- حسّاني (زيباشناختي): زندگي در اين مرحله مبتني بر لذت، خودمحوري و گريز از تعهد است.
2- اخلاقي: در اين مرحله، فرد به قوانين كلي اخلاق و مسووليتهاي اجتماعي پايبند ميشود.
3- ديني (ايماني): اين مرحله كه بالاترين مرتبه وجود است، با ايمان به امر مطلق (خدا) تعريف ميشود و ممكن است فرد را به تعليق اخلاق متعارف وادارد.
ابراهيم (ع) در ترس و لرز به عنوان كسي معرفي ميشود كه از مرحله اخلاقي فراتر رفته و با پذيرش امر الهي، حتي در برابر عقل و اخلاق متعارف، وارد مرحله ديني- ايماني شده است. اين گذار كه كييركگور آن را «جهش ايمان» مينامد، هسته اصلي تحليل او است.
تناقض ابراهيم (ع) و پارادوكس ايمان
كييركگور، ابراهيم (ع) را در برابر يك تناقض بزرگ قرار ميدهد: چگونه ميتوان پذيرفت كه يك پدر، به دستور خدا، فرزندش را قرباني كند؟ اين عمل از منظر اخلاقي غيرقابل توجيه است، اما ابراهيم (ع) با ايمان به خدا، اين تناقض را ميپذيرد. كييركگور اين موقعيت را «پارادوكس ايمان» مينامد: ايمان، مستلزم تسليم در برابر امري است كه عقل و اخلاق نميتوانند آن را توجيه كنند. ابراهيم (ع) نهتنها آماده قرباني كردن اسماعيل است، بلكه بهطور همزمان باور دارد كه خدا او را به او باز خواهد گرداند. اين «ديالكتيك ايمان» است كه ابراهيم (ع) را به شهسوار ايمان بدل ميكند.
ترس و لرز و اهميت فلسفي
كتاب «ترس و لرز» كييركگور اما صرفا يك تفسير ديني نيست؛ بلكه اثري است كه پرسشهاي بنيادين فلسفي را مطرح ميكند. كييركگور در اين كتاب، مفاهيمي چون اضطراب، آزادي و فرديت را در پرتو ايمان بررسي ميكند. كييركگور معتقد است كه ايمان با اضطراب همراه است. ابراهيم (ع) در لحظه پذيرش امر الهي، با اضطراب عميقي روبهرو ميشود، زيرا بايد ميان عشق پدرانه به اسماعيل و اطاعت از خدا يكي را انتخاب كند. اين اضطراب، نتيجه آزادي انسان است؛ آزادياي كه او را وادار به تصميمگيري در برابر تناقضهاي وجودي ميكند. كييركگور اين اضطراب را نه يك ضعف، بلكه نشانهاي از عمق ايمان ميداند.
تعليق اخلاق
يكي از نوآوريهاي كييركگور در ترس و لرز، تاكيد بر فرديت است. برخلاف هگل كه اخلاق را در چارچوب نظامهاي اجتماعي و كلي تعريف ميكرد، كييركگور معتقد است كه ايمان، رابطهاي فردي و مستقيم با خداست. ابراهيم (ع) در مواجهه با امر الهي، از جامعه و اخلاق متعارف جدا و بهتنهايي با خدا روبهرو ميشود. اين جدايي كه كييركگور آن را «تعليق اخلاق» مينامد، نشاندهنده اولويت رابطه با امر مطلق بر قوانين انساني است.
پيوند با عيد قربان
عيد قربان در سنت اسلامي، مانند داستان ابراهيم(ع) در ترس و لرز، بر تسليم و ايمان تاكيد دارد. اما خوانش كييركگور از اين داستان، لايههاي عميقتري به اين مناسبت ميافزايد. عيد قربان نهتنها يادآور فداكاري ابراهيم (ع) است، بلكه فرصتي براي تأمل در معناي ايمان در زندگي روزمره است. پرسشهايي كه كييركگور مطرح ميكند، مانند چگونگي توجيه امر الهي در برابر عقل و اخلاق، براي مومنان امروزي نيز معنادار است.
ايمان در جهان مدرن
در دنياي مدرن كه عقلگرايي و اخلاق سكولار غالب است، داستان ابراهيم (ع) ميتواند چالشبرانگيز باشد. كييركگور ما را دعوت ميكند تا از خود بپرسيم: آيا ايمان ما به اندازه ابراهيم (ع) قوي است؟
آيا ميتوانيم در برابر تناقضهاي وجودي مانند ابراهيم(ع)، به خدا اعتماد كنيم؟ عيد قربان فرصتي است براي بازانديشي در اين پرسشها و بازتعريف رابطه ما با امر الهي.
تسليم و معناي قرباني
در سنت اسلامي، قرباني كردن در عيد قربان نمادي از تسليم و رهايي از دلبستگيهاي مادي است. كييركگور اين تسليم را به عنوان هسته ايمان ميبيند. ابراهيم (ع) با آمادگي براي قرباني كردن اسماعيل، نشان ميدهد كه ايمانش به خدا فراتر از هر دلبستگي زميني است. اين تسليم كه در عيد قربان بازسازي ميشود، به ما يادآوري ميكند كه ايمان، مستلزم رها كردن خود و اعتماد كامل به خداست.
نقدها و تأملات
خوانش كييركگور از ابراهيم (ع) بدون نقد نبوده است. برخي فيلسوفان، مانند امانوئل لويناس معتقدند كه تاكيد كييركگور بر تعليق اخلاقي ميتواند خطرناك باشد، زيرا ممكن است به توجيه اعمال غيراخلاقي به نام ايمان منجر شود. با اين حال، كييركگور تاكيد دارد كه ايمان ابراهيم (ع) يك استثنا و نتيجه رابطه مستقيم با خداست، نه يك قاعده كلي. در سنت اسلامي نيز داستان ابراهيم (ع) به عنوان الگويي از تسليم و نه خشونت تفسير ميشود. قرباني در عيد قربان نمادي از فداكاري و خيرخواهي است، نه تاييدي بر خشونت. از اينرو، خوانش كييركگور ميتواند با تاكيد بر تسليم و ايمان، با تفسير اسلامي همخواني داشته باشد.
ترس و لرز كييركگور، با تمركز بر داستان ابراهيم(ع)، يكي از عميقترين كاوشهاي فلسفي در معناي ايمان است. اين اثر كه در پرتو عيد قربان خوانشي تازه مييابد، ما را دعوت ميكند تا در برابر تناقضهاي وجودي، معناي تسليم و رابطه با امر مطلق تأمل كنيم. ابراهيم (ع)، به عنوان شواليه ايمان، الگويي است كه نهتنها در سنت اسلامي، بلكه در فلسفه كييركگور، نمادي از ايمان اصيل و تسليم در برابر خداست. عيد قربان، با يادآوري اين داستان، فرصتي است براي بازانديشي در ايمان، آزادي و مسووليتهاي ما در برابر خدا و جهان.
فهرست منابع:
1- كييركگور، سورن. (1389) . ترس و لرز. ترجمه عبدالكريم رشيديان. تهران: نشر ني.
2- قرآن كريم، ترجمه محمدمهدي فولادوند
3- اوانز، سي. استفن. (2006) . Kierkegaard’s Ethic of Love: Divine Commands and Moral Obligations. آكسفورد: انتشارات دانشگاه آكسفورد.
4- لويناس، امانوئل. (1996) . Proper Names. ترجمه مايكل بي. اسميت. استنفورد: انتشارات دانشگاه استنفورد.
5- والش، سيلويا. (2009) . Kierkegaard: Thinking Christianly in an Existential Mode. آكسفورد: انتشارات دانشگاه آكسفورد.