محاكمه ۴ سارق مسلح خانههاي شمال و غرب تهران
سارقان از ۲۸ فقره سرقت اتهامي فقط ۲ فقره از سرقتها را قبول كردند
چهار سارق مسلح كه از خانههاي شمال و غرب تهران سرقت ميكردند در حالي در دادگاه كيفري يك استان تهران پاي ميز محاكمه ايستادند كه فقط ۲ فقره از ۲۸ سرقت اتهامي خود را قبول دارند. رسيدگي به اين پرونده از اواخر سال 1401 با شكايت چند مالباخته آغاز شد. از آنجا كه در همه سرقتها سارقان با سلاح گرم و شوكر وارد خانهها شده بودند احتمال اينكه سرقتها از سوي يك باند رخ داده باشد، قوت گرفت. در نهايت پليس آگاهي پس از چند ماه موفق شد 4 سارق را دستگير كند. كريم، سيروس، داوود و نويد چهار سارق مسلحي بودند كه پرونده آنها پس از تكميل تحقيقات و روند قانوني به شعبه 13 دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و در ابتداي جلسه مالباختگان يك به يك به جايگاه رفتند و به تشريح ماجراي سرقت از خانهشان پرداختند. يكي از شكات در دادگاه گفت: «من آهنفروشم و خانهام حوالي خيابان پاسداران تهران است. شب حادثه من و همسرم در خانه بوديم كه حدود ساعت 9 شب زنگ خانه به صورت ممتد به صدا درآمد از آنجا كه پسرم بيرون از خانه بود به تصور اينكه او برگشته بدون معطلي در را باز كرديم، اما ناگهان همين 4 نفر كه در دادگاه حاضر هستند با ماسكي بر صورتشان وارد شدند. هر كدام از آنها يا سلاح گرم داشتند يا قمه و شوكر. ابتدا همسرم را داخل يكي از سرويسهاي بهداشتي زنداني كردند و بعد من را مورد ضرب و جرح قرار دادند. ما يك گاوصندوق ضدسرقت داشتيم كه سارقان پس از باز كردن آن 5 كيلو طلا و 4 عدد ساعت رولكس اصل برداشتند و بعد از يك ساعت و 20 دقيقه تفتيش، خانه را ترك كردند. بخشي از طلاها متعلق به دختر و عروسم بود و آنها به خاطر امن بودن گاوصندوق آن را به من سپرده بودند.» پس از آن شاكي ديگر به جايگاه رفت و گفت: «پس از بازگشت به خانهام در نياوران متوجه حضور چند نفر در خانهام شدم. به دنبالشان دويدم كه به سرعت سوار ماشينشان شدند آنها را تعقيب كردم، اما به يكباره به سمتم تيراندازي كردند و از ترس جانم ديگر به دنبالشان نرفتم. آنها از خانهام چند ميليارد تومان ارز سرقت كرده بودند.» يكي ديگر از شاكيها كه زن ميانسالي بود در دادگاه گفت: «ساعت حدود 6 عصر بود كه با همسرم به خانهمان در جنتآباد برگشتيم، اما به محض ورود با همين 4 سارق مواجه شديم. آنها تا ما را ديدند همسرم را كتك زدند و با چاقو به جانش افتادند. از آنجا كه همسرم طلافروش است و دخترم هم طلافروشي آنلاين دارد در خانهمان بيش از يك كيلو طلا بود كه سارقان آن را پيدا كردند و بردند.»
پس از اظهارات شاكيها نوبت دفاع متهمان رسيد. كريم به عنوان متهم رديف اول به جايگاه رفت و گفت: «من سابقهدار هستم، اما اتهام 28 فقره سرقت را قبول ندارم. من نميدانم چه كسي از آنها سرقت كرده و شاكيها قصد دارند آن را گردن من بيندازند.» قاضي از متهم پرسيد: «طبق گزارش و مستندات شما چند ماه پيش از آغاز سرقتها به تهران آمده بودي، چرا؟» متهم جواب داد: «طايفه ما با طايفه ديگري درگير شده بودند و در اين ميان پسرداييام به قتل رسيد.
ما هم از ترس اينكه آن طايفه بعد از پسرداييام سراغ ما بيايند با برادرم به تهران آمديم. شما نميدانيد وقتي دو طايفه با هم درگير شوند همه بايد تاوان بدهند.آنها ميخواستند از من كه پيگير خون پسرداييام بودم، انتقام بگيرند. من فقط به همين خاطر از شهرمان فرار كردم و از ماجراي سرقتها هم خبر ندارم.» در ادامه برادرش سيروس به جايگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: «من اتهام 28 فقره سرقت را قبول ندارم.
من فقط در دو سرقت حضور داشتم كه رد مال دادم و رضايت آنها را گرفتم. ما 5 ماه در اداره آگاهي بوديم و در اين مدت كليههايم را از دست دادهام.» قاضي سوال كرد: «از شما در زمان دستگيري اسلحه، شابلون و مهر كه براي جعل سند بود، گرفتند. قبول داري كه متعلق به شما بوده؟» متهم گفت: «اسلحه مال من بود كه قرار بود آن را به فردي تحويل دهم. من تازه به آن خانه رفته بودم كه دستگير شدم.» قاضي پرسيد: «خانه براي چه كسي بود؟» متهم جواب داد: «همانطوري كه برادرم گفت من و برادرم و چند نفر از اقواممان به خاطر اينكه از شهرمان به تهران آمده بوديم آنجا را اجاره كرده بوديم و من تازه وارد آنجا شده بودم كه دستگير شدم. من هيچ كدام از شاكيها را نميشناسم.» بعد از آن وكيل متهمان به جايگاه رفت و گفت: «طبق كيفرخواستي كه براي موكلانم صادر شده فقط در يك فقره 40 ميليارد تومان سرقت به گردنشان افتاده و دو سرقت همزمان رخ داده و اين امكانپذير نيست.» با پايان اولين جلسه رسيدگي به اين پرونده در جلسه آينده دو متهم ديگر باند سرقت مسلحانه از خود دفاع خواهند كرد.