گفتوگو با علي ملاقليپور، مستندساز و كارگردان سينما
فيلمهاي اجتماعي خوب از اين روزها بايد ساخت
يك عكس يا يك فيلم مستند از اين روزها ميتواند در جهان بدرخشد
و صداي تجاوز دشمن به ايران را به گوش جهان برساند
تينا جلالي
به راستي در اين روزهاي بحراني و پرتلاطم جنگي ايران، نقش سينماگران و چهرههاي شناخته شده چيست؟ آنها در اين بزنگاه تاريخي چه وظيفهاي دارند؟ آيا دفاع از سرزمينمان و گوشهگوشه خاك اين كشور فقط به افراد حاضر در جنگ محدود است يا اينكه نه چهرههاي شناخته شده و سينماگران هم در حفاظت از كيان اين مرز و بوم سهم دارند؟ علي ملاقليپور فرزند سينماگر فقيد رسول ملاقليپور كه از فيلمسازان نسل جوان و خوشفكر است، ميگويد: نقش هنرمندان در اين بزنگاه و كمك در اين پوستاندازي بسيار است. از شرايط امروز كشور با تمام ويژگيهاي واقعي يك فيلم اجتماعي خوب ميتوان ساخت، مسوولان با سينماگران همراه شوند و بگذارند از شرايط امروز جامعه، فيلم اجتماعي بسازند، فيلمهايي كه از وقايع امروز جامعه ايران ساخته شود اصلا جنگي نيست، مثل فيلمهايي كه پدرم ساخت، بارها و بارها در صحبتهايم گفتم پدرم فيلم جنگي نساخت فيلم اجتماعي ميساخت. گفتوگوي ما با اين كارگردان جوان پيش روي شماست:
اين روزهاي جنگي، تهران هستيد؟
بله تهران هستم. اين روزها كل كشور درگير جنگ است، اما تهران چون پايتخت است و به لحاظ تاسيسات و تجهيزات و زيرساختاري شهر مهم ايران است بيشتر در معرض حملات قرار دارد و سرتيتر خبرها ميشود. ولي شرايط اكثر شهرهاي ايران جنگي شده است.
بعضي از خانوادهها با توجه به اينكه فرزند كوچك يا سالمند دارند در اين وضعيت در تهران نميمانند. شما چطور؟
ببينيد؛ آنچه اهميت دارد اين است كه اساسا مساله جنگ براي مردان است. در همه جاي دنيا مردان هستند كه در ميدان جنگ حضور پيدا ميكنند ولي در بعضي كشورها زنها هم در جنگ حاضر ميشوند، اما تفاوتي كه كل جهان با اسراييل دارد اين است كه در اسراييل جنگ براي خانمها اجبار است و خانمها بايد دو سال دوران خدمت را بگذرانند. ولي خانواده من تا جايي كه به آنها آسيب نرسد در تهران هستند، خودم در تهران هستم، اين روزها كه از خواب بيدار ميشوم حالم خوب است، نور آفتاب كه به صورتم ميخورد آرامش ميگيرم، انسانها در شرايط اضطرار بيشتر به ياد خدا هستند، من فكر ميكنم اين روزها و شبها مردم در تهران و در تمام كشور با ياد خدا ميخوابند و با ياد خدا بيدار ميشوند، در تهران ياد خدا بيشتر است، شعار يا نگاه شاعرانه هر چه كه باشد حالم اين روزها با خدا بسيار خوب است. اگرچه همواره از جنگ و درگيري بيزارم و از بچگي به ما گفتند دعوا نكنيد و از جنگ پرهيز كنيد. اما از همان بچگي به ما ياد دادند كه در برابر افراد زورگو و متخاصم از خودتان دفاع كنيد. ما با اطمينان پاي ايران و تهران و كشورمان ايستادهايم.
نكته مهم اين است كه ايران آغازگر جنگ نبوده است.
آن هم در دولت آقاي پزشكيان كه ايشان بسيار اهل گفتوگو و دوستي و صلح است، وسط مذاكره، اسراييل اين جنگ بسيار عجيب را به راه انداخت. از آن طرف ترامپ ميگويد ما 60 روز به ايران مهلت داديم، اين رسما خط و نشان است و اصلا ادبيات مذاكره نيست. به نظرم ترامپ بسيار آدم شيادي است، الان كه آتشبس هم اعلام شده معتقدم به او و اسراييل اطمينان نيست، به نظرم امريكا از خود تصوير لغزاني در ذهن ما ثبت كرده است. ما اما بچه ايرانيم و تا پاي جان پاي ايران ميايستيم، با اينكه نسبت به رفتار حاكميت در سالهاي گذشته انتقاد داشتم و از هنرمندان معترض هستم به لحاظ مادي در كارم بسيار آسيب ديدم و بسيار بيكار بودم اما در اين شرايط معتقدم اين جنگ اصلا به دعواي داخلي ربطي ندارد. تجربه غزه و لبنان نشان داد كه اسراييل آدم بيرحم و وحشي است، اگر ضعيف ببيند زورش را ميزند تا زمين سوخته تحويل بگيرد. مردم ما هم به حرفهاي او هيچ اعتمادي ندارند و براي همين تهران اين روزها خلوت است. به نظرم مردم كار عقلاني ميكنند كه از تهران ميروند، زنها، كودكان، سالمندان بايد در اين شرايط از تهران كه كانون خطر است خارج شوند. اما براي آنها كه اين روزها نگران ايران هستند الان وقتش است كه پاي كار بيايند و هيچ توجيهي از جانب بعضيها مبني بر تلاش ايران در دستيابي به تاسيسات هستهاي قابل پذيرش نيست، تمام تلاش نتانياهو اين است كه استقلال را از ايرانيان بگيرد. با سوريه چه كرد؟ بعد از رفتن بشار اسد، به آنجا حمله كرد و از مردم آنجا انتقام گرفت. 10 سال ديگر طول ميكشد تا سوريه، دوباره سرپا شود.
جناب ملاقليپور نقش سينماگران در اين بزنگاه تاريخي چيست؟
به نظرم مردم تا چند روز ديگر به زندگي عادي برميگردند چون ناچارند، اميدوارم دولت در اين زمان حواسش به مردم باشد اما سينماگران، چهرههاي شناخته شده و هنرمندان از آنجايي كه حرفشان بازتاب گستردهاي دارد و صحبتهايشان اطمينانبخش است در اين روزها حرفهايشان، نگاهشان اگر از زاويه نگاه مردم باشد بسيار مثمرثمر است، به نظرم اين اهميت دارد كه مردم به دولت و حاكميت نقد و اعتراض دارند اما به صحبتهاي رضا پهلوي گوش نميكنند. من احساس ميكنم هنرمندان وقتي نام ايران به ميان بيايد پاي كار ميآيند اما اطمينان از آنها سلب شده، بايد حاكميت اطمينان را در آنها به وجود بياورد، كشورمان الان در شرايطي قرار دارد كه قاتلي از بيرون به آن حمله كرده و ميخواهد كشور را ببلعد ما بايد مراقبت كنيم تا دشمن ما را از بيرون نشكند و بر ما پيروز نشود و ما را از هم نپاشد، ما بايد خودمان بر خودمان پيروز شويم و يك تولد دوباره را تجربه كنيم، اصلا شك نكنيد كه دشمن بهشدت خطرناكي داريم و بدانيم كه اصلا دلش براي ما نميسوزد اسراييل در كشور ما منافع دارد و ميخواهد ايران را براي خودش كند، ما نبايد اجازه دهيم او بر ايران تسلط پيدا كند. حاكميت با كمك مردم بايد بر اين جنگ پيروز شود ولي حالا كه آتشبس شده، ايران بايد دوباره متولد شود و پوست بيندازد. پوستاندازي نه به معناي ضد ايران بودن بلكه به معناي رشد و تغييرات اساسي است تا بتوانيم مردم را حفظ كنيم، به هر حال مردم هم خواستههايي دارند، اما نقش هنرمندان در اين بزنگاه و كمك در اين پوستاندازي بسيار است. از شرايط امروز كشور با تمام ويژگيهاي واقعي يك فيلم اجتماعي خوب ميتوان ساخت، مسوولان با سينماگران همراه شوند و بگذارند از شرايط امروز جامعه، فيلم اجتماعي بسازند، فيلمهايي كه از وقايع امروز جامعه ايران ساخته شود اصلا جنگي نيست، مثل فيلمهايي كه پدرم ساخت، بارها و بارها در صحبتهايم گفتم پدرم فيلم جنگي نساخت فيلم اجتماعي ميساخت.
انسجامي بين مردم به وجود آمده با تمام انتقادات و اعتراضهايي كه دارند.
معتقدم حاكميت بايد دست و پاي مردم ايران را ببوسد و قدر همراهي مردم را بداند، مردم همين چند روز ثابت كردند كم ميخورند، جمع ميخوابند اما همراه هستند، نگاه كنيد از آن طرف دنيا آقاي بازنده رضا پهلوي چه پيامهايي براي مردم ميفرستد؟ نميدانم واقعا اين آدم با خودش چه فكر ميكند؟ خوشحالم مردم در اين شرايط ثابت كردند كه حتي معترض هم باشند با اپوزيسيون خارج از كشور همراه نيستند. مردم ما رنگها و نظرات مختلف هستند اما براي ايران همه با هم متحد هستند و ايران را براي خود ميخواهند ايران آباد، ايران پيروز و سرافراز. اين انسجام ملي به دليل نام ايران است كه اشتراك همه ماست، مردم ما ميدانند كه اسراييل ميخواهد استقلال ما را بگيرد. شما فكر ميكنيد امريكا دلسوز ماست، آنها فقط و فقط ميخواهند به منافع خود برسند، آنها سالهاست كينه نفت ما را بر دل دارند آنها منتظرند تا به ذخاير ما دست پيدا كنند. جنگ ايران و عراق را در نظر بگيريد، صدام ميخواست قدرت منطقه باشد الان همين ديدگاه را اسراييل دارد. اما ما بايد هوشيار باشيم.
كمي از خاطرات مرحوم رسول ملاقليپور بگوييد؛ از سينماگران حاضر در صحنه جنگ بود.
يادم ميآيد وقتي زلزله بم آمده بود بچه بودم، ميخواستم به آنجا بروم اما مادرم مانع ميشد ميگفت راههاي ارتباطي قطع شده، كجا ميخواهي بروي؟ وقتي خواستهام را به پدرم گفتم، گفت: بايد به دل سختي برود تا ياد بگيرد چگونه بزرگ شود. پدرم اهل خطر بود، به عنوان عكاس در جنگ حاضر بود اكثر عكسهاي جنگ خرمشهر را پدرم گرفته، يكي از خاطراتي كه براي من تعريف ميكرد مربوط به زماني بود كه خرمشهر در خطر سقوط قرار گرفته بود. پدرم ميگفت: به ما گفتند شهر را سريع تخليه كنيد. اوضاع سخت و پيچيدهاي بود، گلولههاي ما تمام شده بود، محمد جهان آرا تلاش ميكرد زنان به همراه كودكان از خرمشهر خارج شوند، پدرم در لحظات آخر كه شهر را ترك ميگفت با صحنه عجيبي مواجه شد. گفت ديدم شهيد بهروز مرادي روي ديوار نقاشي ميكشد، گفتم بهروز چه كار ميكني بيا از شهر خارج شويم. بهروز به من گفت: رسول اين روزها تمام ميشود و ما پيروز ميشويم اما همين نقاشي روي ديوار و عكسهاي تو و فيلمهايي كه از اين روزها ثبت ميشود باقي ميماند. پدرم ميگفت: انگار بهروز آينده را ميديد، همان هم شد، امروز تنها خاطرهاي كه از آن روزها باقي مانده عكسها و فيلمهاست. من معتقدم مسوولان سينما امروز بايد به فيلمسازان خصوصا مستندسازان اجازه ثبت تاريخ را بدهند. تلويزيون اجازه عكس و فيلم گرفتن به مستندسازان بدهد و با آنها همكاري كند. عكس و فيلم گرفتن نبايد به عكاسان ارتش و سپاه خلاصه شود. اجازه دهند كه خبرنگاران و عكاسان مورد اطمينان خارجي وارد ايران شوند. يك عكس، يك فيلم مستند از اين روزها ميتواند در جهان بدرخشد و صداي تجاوز به ايران را به گوش جهان برساند.
شما خودتان براي ساخت مستند در اين شرايط اقدام كرديد؟
چند شب پيش با صداي انفجار به خيابان رفتم، خيلي صحنههاي تلخي ديدم اما بهشدت جو امنيتي بود، اجازه فيلم گرفتن داده نميشد. من اين را ميفهمم، اما معتقدم بايد به مستندسازان اجازه روايت اين روزها داده شود. تاريخ اين روزهاي كشور بايد ثبت شود.
در انتها اگر صحبتي داريد؟
خوشحالم با اينكه در سالهاي اخير در رايگيري شركت نكردم دولت آقاي پزشكيان امروز رياست كشور را به عهده دارد. مردي كه اهل گفتوگوست. ايران در ميان مذاكره بود كه دشمن شيادانه و وحشيانه حمله كرد. از اين نظر برگ برنده در جهان با ماست و حرف ما در مجامع بينالمللي پيش است. امروزكه مي دانيم بسياري ازمعترضان سالهاي (۱۳۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱) پشت تماميت ارضي و استقلال كشور و حمايت از نيروهاي مسلح ايستادند، نبايد بعد از دفع تجاوز و خطر اسراييل و رسيدن به ثبات اين وحدت را فراموش كنيم. بخصوص جريان اصولگرايي نياز دارد نگرش، ادبيات و فيلمسازياش را نسبت به مردم معترض تغيير بدهد و قدرشناس اين وحدت باشد. اين وحدت منتقدين و معترضين در حمايت از استقلال ايران نشان ميدهد كه جريان اصولگرايي نسبت به اين جمعيتها دچار افراط و اشتباه بزرگ تاريخي بود و نياز دارد در تورق تاريخي به اين درك برسد كه مسائل داخلي را نبايد خودي و غير خودي بكند و سعي در راهحل و درك اعتراض و دردها داشته باشد، همانطور كه مردم بسيار جلوتر از آنها فهميدند كه بايد اختلافات داخلي را هنگام جنگ خارجي كنار بگذارند.
توضیح« اعتماد»: گفت و گو با علی ملاقلی پور در روزهای ابتدایی حمله رژیم اسراییل به ایران انجام شده است.