نگاهي به كاركرد سينماي مستند در شرايط جنگي
راوي واقعيتها و دغدغههاي مردم
سعيد هنرمند
جنگ همانطور كه زندگي را ويران ميكند حقيقت را نيز در معرض تحريف قرار ميدهد. روايتهاي رسمي، غالبا پر از حذف، گزينش و بازآفريني هدفمند هستند، اما سينماي مستند ميتواند به مثابه سند زنده عمل كند، سندي كه فردا، در غياب بسياري از شاهدان، باقي بماند و نشان بدهد چه بر سر مردم آمد، چه كسي در كجا ايستاد، چه كسي ايستادگي كرد، چه كسي سكوت كرد و چه كسي فرياد زد.
فيلم مستندي كه اين وظيفه را جدي بگيرد، نهتنها با جنگ مقابله ميكند، بلكه با فراموشي نيز ميجنگد، با نسياني كه بيش از هر بمبي خطرناكتر است. فيلمهايي كه اكنون ساخته ميشوند، دههها بعد به منابع اصلي شناخت اين دوره تبديل خواهند شد. سينماي مستند ايران در شرايطي كه كشور وارد جنگ مستقيم با اسراييل شده، نقش تعيينكنندهاي در شكلدهي به فضاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي دارد.
اين نقش نه تنها از منظر انتقال پيامهاي ملي و هويتي اهميت دارد، بلكه به دليل تاثيرگذاري بر روان جامعه و روحيه جمعي ميتواند به عنوان يك ابزار استراتژيك فرهنگي در جهت مديريت بحران عمل كند و منعكسكننده واقعيتها و دغدغههاي مردم بدون اغراق يا تحريف باشد، به گونهاي كه هم اطلاعات دقيق به مخاطب ارائه شود و هم تاثيرگذاري احساسي و فكري به شكل حرفهاي داشته باشد و هم منطبق بر اصول هنري انجام پذيرد. در زمينه فرهنگي، سينماي مستند ايران موظف است ارزشهاي بنيادي جامعه را حفظ كند و همزمان تنوع و پيچيدگيهاي فرهنگي را بازتاب بدهد. اين مهم به معني پرهيز از كليشهسازي و روايتهاي تكبعدي است كه معمولا در شرايط جنگي و بحرانهاي سياسي ديده ميشود. فيلمسازان بايد با پرداختن به ابعاد گوناگون زندگي مردم و تجربيات متفاوت آنان در جنگ، تصويري همهجانبه و واقعي از وضعيت كشور ارائه بدهند. اين امر باعث ميشود سينما به محلي براي تفكر و گفتوگو تبديل شود، جايي كه امكان تحليل پيامدهاي جنگ به شكلي عميق و متوازن فراهم شود و با تمركز بر وجه انساني جنگ، به بازنمايي واقعي رنجها و چالشهاي مردم بپردازد. اين بخش از سينما بايد داستانهاي خانوادهها و افراد عادي جامعه را به گونهاي مستند روايت كند كه مخاطب بتواند ارتباط عاطفي و شناختي عميقتري با آنها برقرار كند. ارائه روايتهاي فردي و جمعي از دردها و اميدها از طريق سينما ميتواند به شكلگيري همدلي ملي كمك كرده و نقش مثبتي در پشتيباني از روحيه مقاومت ايفا كند.
از منظر اجتماعي، سينماي ايران بايد امكان بازتاب مشكلات و مسائل ناشي از جنگ را فراهم آورد، از جمله آسيبهاي رواني، بيثباتي اقتصادي و تغييرات ساختاري در جامعه. فيلمها بايد اين مسائل را نه به صورت شعاري، بلكه با رويكردي واقعگرايانه و مستندگونه نمايش بدهند تا به درك بهتر مخاطبان و تصميمگيرندگان كمك شود. در عين حال، اين آثار بايد فضايي را فراهم كنند كه مردم بتوانند درباره پيامدهاي جنگ بحث كنند و به تبادل نظر بپردازند. چنين رويكردي موجب تقويت تابآوري اجتماعي و آمادگي براي مواجهه با چالشهاي آينده ميشود و از بعد سياسي، بايد به تقويت انسجام ملي و حمايت از مواضع كشور در برابر دشمن خارجي كمك كند. اين حمايت نبايد به معناي توليد آثار تبليغاتي و يكجانبه باشد، بلكه بايد با حفظ استقلال هنري، فضايي براي نقد و بازانديشي فراهم آورد. مستندسازان ميتوانند با ارائه تحليلهاي چندبعدي درباره دلايل و پيامدهاي جنگ، زمينه افزايش آگاهي عمومي را ايجاد كنند.
سينماي ايران در اين دوره همچنين بايد از فناوريهاي نوين بهرهمند شود و سبكهاي متنوع روايتگري مستند را به كار گيرد. تنوع در محتوا و شكل ارايه آثار موجب جذب نسلهاي مختلف و افزايش گستره تاثيرگذاري سينما خواهد شد. پرداختن به جنبههاي كمتر ديده شده جنگ، مانند وضعيت كودكان، زنان، سالمندان و اقشار آسيبپذير جامعه بايد به گونهاي انجام شود كه ابعاد انساني بحران به خوبي منعكس شود و همدلي و همبستگي اجتماعي را تقويت كند. ارائه چنين روايتهايي ميتواند به ايجاد حس مسووليت جمعي و ترغيب به حمايتهاي اجتماعي منجر شود. حمايت از مستندسازان مستقل و با تنوع فكري مختلف و تشويق آنان به خلق آثار خلاقانه و فاخر، از وظايف اصلي متوليان دولتي سينماي ايران در شرايط جنگ است.
ايجاد بسترهاي مناسب براي توليد و توزيع اين آثار، علاوه بر تقويت فرهنگ ملي، امكان بروز استعدادهاي نو و ايدههاي نوآورانه را فراهم ميآورد. در اين مسير، ارتباط تنگاتنگ نهادهاي فرهنگي و حمايتي با مستندسازان اهميت ويژهاي دارد تا سينما بتواند به صورت مستمر و پويا به ايفاي نقش خود ادامه دهد. سينماي مستند بايد در عين اينكه صداي ملت و ملتسازي است، زمينه را براي رشد فرهنگي و فكري فراهم كند كه بتواند در برابر بحرانها مقاومت نشان بدهد و به توسعه پايدار فرهنگي كمك كند. در شرايط جنگ مستقيم ايران و اسراييل، برقراري ارتباط موثر ميان واقعيتهاي جنگ و احساسات انساني، ايجاد فهم متقابل و تقويت روحيه مقاومت عناصري بسيار مهمند كه سينماي مستند ميتواند از اصليترين عامل اجراي صحيح آن باشد. اين سينما پلي است ميان تاريخ و آينده، ميان سياست و فرهنگ و ميان فرد و با جامعه بحرانزده. با اين رويكرد، سينماي ايران ميتواند نقش كليدي در حفظ انسجام اجتماعي، ارتقاي فرهنگ ملي و حمايت از سياستهاي كشور در دوران جنگ ايفا كند.