• 1404 يکشنبه 8 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6080 -
  • 1404 يکشنبه 8 تير

ادامه از صفحه اول

آينده؟

فراموش نكنيم كه اكنون هزينه آغازگري جنگ را هم پرداخته‌اند، مثل مجرمي كه براي اولين‌بار به زندان برود هزينه رفتن زندان از سبد هزينه‌هاي جرم او حذف و رفتن به زندان برايش عادي و بي‌هزينه مي‌شود.  پس با توجه به جميع شرايط؛ مردمي كه در اين جنگ همراهي‌هاي بسيار ارزشمندي كردند، حق دارند از حكومت و دولت بپرسند كه آينده چه خواهد شد؟ اگر گمان مي‌كنيد همين وضع مي‌تواند ادامه يابد، آن را صريح بگوييد؟ اگر گمان مي‌كنيد كه بايد جنگ ادامه يابد، در اين صورت چرا آتش‌بس پذيرفته شد؟ اگر بايد زمينه‌هاي منجر به اين جنگ از ميان برود، چه ايده‌هايي روي ميز خواهد بود؟ اگر جامعه و مردم پاسخ‌هاي اين پرسش‌ها را ندانند، چه رفتاري خواهند داشت؟ آقاي رييس‌جمهور به عنوان رييس شوراي عالي امنيت ملي بايد پاسخ اين پرسش‌ها را با هماهنگي‌هاي لازم بدهند. امكان ندارد كه به مردم و توليدكننده و سرمايه‌گذار گفت كه فارغ از پاسخ به اين پرسش‌ها به راه خود ادامه دهند و معطل گفت‌وگوها يا تغيير وضعيت نباشند. شايد اين سخن پيش از ۲۳ خرداد جايي براي شنيدن داشت، هر چند همان زمان هم بسياري از افراد اين را نمي‌پذيرفتند، حتي دستگاه‌هاي دولتي نيز نمي‌توانند در چنين شرايطي بيش از امور روزمره برنامه‌ريزي كنند. شايد تصميماتي روشن گرفته شده باشد، نمي‌دانم. هر چند بعيد مي‌دانم كه در شرايط كنوني چنين اتفاقي رخ داده باشد، ولي اميدوارم كه تصميمات جديد (اگر باشد) مطابق شرايط كنوني اتخاذ شده باشد، اگر چنين است، حتما نيازمند اعلام عمومي و بحث و گفت‌وگو درباره آن هستيم.  اين تصميمات چه مي‌تواند باشد؟ اول در حوزه سياست داخلي. اگر واقعا قرار است سياست‌هاي گذشته و تقدم يك گروه تندرو و اقليت بر مردم ادامه يابد، صريحا اعلام كنيد. ادامه آن سياست‌ها چه در حوزه رسانه، چه در نيروي انساني و مساله زنان امنيت كشور را تضعيف مي‌كند، اتفاقا اميد اصلي متجاوزان به همين زمينه‌ها بود كه جز در حوزه رسانه كه موفقيت‌هاي كامل داشتند، در دو موضوع ديگر شكست خوردند و اهداف اصلي تهاجم ناكام ماند. اگر شواهدي دال بر تغييرات ملموسي در سياست داخلي و رسانه‌اي ديده نشود، ريزش‌ها جدي خواهد بود. دوم در حوزه بين‌المللي است. من نمي‌خواهم بگويم كه آيا سياست‌هاي موجود درست است يا نادرست. پاسخ به اين مساله بستگي به ارزش‌ها و عقايد افراد دارد. ولي به لحاظ اجرايي مي‌توان گفت كه اين سياست‌ها در عمل به همين نقطه‌اي رسيده كه الان هستيم و بالطبع در آينده نيز در همين مسير است. اگر اين مسير مطلوب دانسته شود، همين راه را ادامه دهيد در غير اين صورت بايد تغيير داده شود. آينده از آن كساني است كه تصميمات را به موقع و خوب و سازگار با اهداف و ادعاها مي‌گيرند.

در پساجنگ 12 روزه

رئاليسم نئاندرتال نگاهي است كه روابط بين‌الملل را به صحنه بقاي قدرتمندان تشبيه مي‌كند،   جايي كه منافع حياتي و قدرت تنها معيارهاي اصلي رفتار دولت‌ها هستند.
پرسش اساسي اين است آيا جمهوري اسلامي به دنبال تغيير رويكرد از رئاليسم سنتي به رئاليسم نئاندرتال در روابط بين‌الملل است؟ از ويژگي‌هاي اصلي رئاليسم نئاندرتال مي‌توان به پارادايم‌هاي زير اشاره كرد كه به اعتقاد جامعه‌شناسان برخي آنها حين جنگ و پساجنگ 12روزه در سياست‌هاي جمهوري اسلامي نمايان شده است.
1- اولويت مطلق منافع ملي: در اين ديدگاه، منافع ملي به هر قيمتي بايد حفظ و توسعه يابد. هرگونه همكاري بين‌المللي يا تعهد به هنجارها تنها در صورتي پذيرفته مي‌شود كه مستقيما به نفع كشور باشد.
2- تمركز بر قدرت و امنيت: قدرت نظامي و اقتصادي ابزار اصلي براي تضمين امنيت و بقا تلقي مي‌شود. كشورها به دنبال افزايش قدرت خود هستند تا بتوانند در يك محيط آنارشيك از خود محافظت كنند و به اهداف خود برسند.
3- بدبيني به همكاري‌هاي بين‌المللي: همكاري‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي اغلب به عنوان ابزاري براي تامين منافع كشورهاي قدرتمندتر يا به عنوان تلاشي بي‌فايده براي غلبه بر طبيعت خودخواه دولت‌ها ديده مي‌شوند. اعتماد به ديگران بسيار پايين است.
4- تصميم‌گيري براساس واقعيات خام: تصميم‌گيري‌ها براساس ارزيابي‌هاي سرد و بي‌طرفانه از واقعيت‌هاي قدرت و منافع صورت مي‌گيرد، بدون اينكه احساسات، ايدئولوژي‌ها يا ارزش‌هاي اخلاقي نقش زيادي داشته باشند. در واقع، اين رويكرد به نوعي «واقع‌بيني افراطي» در روابط بين‌الملل نزديك است.
5- تاكيد بر خودياري (Self-help): هر كشوري بايد به تنهايي و با تكيه بر توانايي‌هاي خود از منافعش دفاع كند، زيرا هيچ نهاد يا قدرتي بالاتر از دولت‌ها وجود ندارد كه بتواند امنيت آنها را تضمين كند.
پرسش دوم اين است كه آيا تغيير رويكرد منجر به ايجاد انسجام پايدار و دوري از بازگشت به تجربه در سياست بين‌الملل خواهد شد؟ پس از انقلاب اسلامي 1357، ايران شاهد جنبش‌هاي مردمي متعددي بوده است. اين جنبش‌ها شامل اعتراضات دانشجويي، اعتراضات كارگري، اعتراضات قومي و مذهبي و همچنين اعتراضات گسترده‌تر به نتايج انتخابات و مسائل اقتصادي بوده‌اند كه همرا با خشونت‌هايي بوده و در اين خشونت‌ها تعداد زيادي از هموطنانمان را از دست داديم. اگر به وقايع آن روزها رجوع كنيم اكثر كشورهاي غربي كشته شدن زنان و كودكان و... را به ‌شدت محكوم كردند. آن روزها تمام شد و تقويم به جنگ ۱۲ روزه اسراييل عليه ايران رسيد؛ روزهايي كه در آن زنان و كودكان بيگناه ايراني كشته شدند، اما از آن همه توييت‌ و هياهوي بشردوستانه غربي (!) حتي به اندازه يك خط هم خبري نيست كه نيست. حتي يك خط هم در محكوميت اين امر از جامعه غربي نديد و اين موضوع در كنار آزاردهنده بودنش يك پيام بسيار قوي دارد: انسان ايراني و جامعه ايراني بايد خودش براي دردهاي خودش كاري كند؛ بيرون از مرزهاي ايران هيچ خبري نيست، جز هياهو و جز نقشه براي استعمار انسان مدرن.
دكتراي تخصصي علوم سياسي- پژوهشگر و تحليلگر مسائل ايران

پس از آتش؛ ملتي كه زنده است، اما زخمي

اين نگاه ريشه‌اي، وظيفه مقابله با رژيم صهيونيستي را از يك مساله سياسي و جغرافيايي، به يك تكليف ديني و انساني براي هر انسان آزاده‌اي ارتقا مي‌داد. او معتقد بود: «فلسطين، تنها مساله عربي يا اسلامي نيست، بلكه مساله انساني است. هر كس كه وجدان انساني دارد، بايد از فلسطين و ملت فلسطين دفاع كند. قدس، قبله اول مسلمين و نماد كرامت همه اديان ابراهيمي است.» (سخنراني در بيروت، ۱۳۵۵ ش/۱۹۷۶ م) 
مساله فلسطين را زنده نگه داريم- امام موسي صدر بر اهميت زنده نگهداشتن مساله فلسطين و آگاه ساختن نسل‌هاي جوان نسبت به واقعيت‌هاي اين فاجعه تاريخي تاكيد فراوان داشت. او معتقد بود كه فراموشي اين مساله، بزرگ‌ترين خدمتي است كه مي‌توان به دشمن كرد. او بارها هشدار داده بود: «بزرگ‌ترين خيانتي كه مي‌توان در حق فلسطين و نسل‌هاي آينده كرد، به فراموشي سپردن اين قضيه و عادي‌سازي اشغال است. بگذاريد نام فلسطين، خون شهدا و آوارگي مظلومان، همواره در وجدان‌ها زنده بماند.» (سخنراني در جمع دانشجويان، ۱۳۵۲ ش/۱۹۷۳ م) 
مقاومت؛ نه صرفا دفاع نظامي، بلكه يك فرهنگ و اراده - امام صدر برخلاف برخي كه مقاومت را صرفا به معناي اقدامات نظامي محدود مي‌كنند، آن را يك «فرهنگ» و يك «اراده جمعي» مي‌دانست. او باور داشت كه ايستادگي در برابر ظلم، نه فقط وظيفه نظاميان، بلكه مسووليت هر فرد، هر نهاد و هر دولتي است. او در اين باره مي‌گويد: «مقاومت در برابر اسراييل، فقط حمل سلاح نيست، بلكه مقاومتي است فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي. بايد هر كوچه و خياباني، هر دانشگاه و مدرسه‌اي، سنگري براي مقاومت باشد.» (ديدار با جوانان لبناني، ۱۳۵۴ ش/۱۹۷۵ م) اين ديدگاه نشان‌دهنده عمق نگاه راهبردي او به مقاومت است؛ مقاومتي كه براي پيروزي، نيازمند بسيج همه نيروها و امكانات يك ملت است.
وحدت؛ تنها راه پيروزي- يكي از اساسي‌ترين اركان راهبرد امام صدر در مواجهه با رژيم صهيونيستي، «وحدت» بود. او در شرايطي كه لبنان در آستانه جنگ داخلي بود و اسراييل تلاش مي‌كرد با ايجاد تفرقه، از ضعف داخلي لبنان بهره‌برداري كند، بيش از هر زمان ديگري بر لزوم وحدت ملي و بين‌المللي تاكيد مي‌كرد. او در پيام‌هاي خود به ملت لبنان مي‌گفت: «دشمن ما [اسراييل] از تفرقه ما تغذيه مي‌كند. وحدت ملي، تنها سپر ما در برابر توطئه‌هاي صهيونيستي است. شيعه، سني، مسيحي، همه در يك جبهه و براي يك هدف، بايد دست در دست هم دهيم.» (پيام راديويي، ۱۳۵۶ ش/۱۹۷۷ م) اين تاكيد بر وحدت، نه تنها محدود به لبنان، بلكه شامل وحدت امت اسلامي و همبستگي انساني با تمام آزادي‌خواهان جهان نيز مي‌شد.
آينده‌نگري و هشدارها - امام موسي صدر بارها به خطرات بلندمدت ادامه اشغالگري و سياست‌هاي توسعه‌طلبانه اسراييل هشدار داده بود. او معتقد بود كه سكوت در برابر ظلم امروز، به ظلمي بزرگ‌تر در آينده منجر خواهد شد. او در يكي از سخنراني‌هاي خود گفت: «اين لكه [اشغالگري اسراييل] بر دامان انسانيت پاك نخواهد شد مگر با فداكاري و ايثار. اگر امروز براي آن نجنگيم، فردا براي آزادي خود بايد بجنگيم.» (سخنراني در ميان اهالي جنوب لبنان، ۱۳۵۰ ش/۱۹۷۱ م) . اين سخنان، بيانگر ديدگاه عميق و راهبردي او نسبت به تحولات منطقه و آينده‌نگري تاريخي‌اش بود.
نتيجه‌گيري: ميراث زنده امام صدر- انديشه امام موسي صدر در مواجهه با رژيم صهيونيستي، ميراثي زنده و پوياست. او از يك سو، با رويكردي معرفتي و فلسفي، ماهيت اين رژيم را نه صرفا يك تهديد سياسي، بلكه يك پروژه هويتي و تمدني ضدبشري معرفي كرد. از سوي ديگر، با ديدگاهي عملياتي و راهبردي، نقشه راه مقاومت را در ابعاد مختلف (فرهنگي، سياسي، اجتماعي و نظامي) ترسيم كرد و بر اركان اساسي «وحدت» و «آگاهي» براي پيروزي تاكيد ورزيد. در شرايط كنوني منطقه كه بار ديگر چهره واقعي رژيم صهيونيستي و خوي تجاوزطلبانه آن با جنگ تحميلي به ايران و سياست‌هاي اشغالگرايانه آن به جهانيان نمايان شده، بازخواني انديشه‌ها و سخنان امام موسي صدر، نه‌تنها يك ضرورت تحليلي، بلكه يك چراغ راهنما براي همه كساني است كه به دنبال تحقق عدالت، آزادي و صلح پايدار در منطقه و جهان هستند. نگاه او، از ريشه‌هاي ظلم مي‌گويد و به سوي حقيقت مقاومت رهنمون مي‌شود.
عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي - معاون سياسي، امنيتي و اجتماعي استاندار لرستان

 

آينده ايران پس از جنگ ؛  توازن درون و برون

بدون اين بازسازي رابطه ميان حاكميت و مردم، حتي موفقيت‌هاي منطقه‌اي نيز نمي‌تواند به سرمايه اجتماعي در داخل تبديل شود.
ديپلماسي منطقه‌اي؛ از انفعال تا ابتكاراز دل اين بحران، مي‌توان فرصتي نيز ديد؛ فرصتي براي ايران كه از سياست واكنشي فاصله بگيرد و به ابتكار ديپلماتيك رو بياورد. كاهش تنش با عربستان، افزايش تعامل با همسايگان جنوبي، و استفاده از ظرفيت‌هاي منطقه‌اي براي كاهش حضور بازيگران فرامنطقه‌اي، گام‌هايي است كه اگر با دقت و استمرار طي شود، مي‌تواند موقعيت ايران را به يك قدرت متوازن تبديل كند.
نتيجه‌گيري: بازتعريف قدرت، بازسازي اعتماد- جنگ دوازده‌روزه به ما يادآور شد كه در جهاني پر از بازيگران پيش‌بيني‌ناپذير، تنها ملتي پايدار باقي خواهد ماند كه بتواند ميان قدرت منطقه‌اي، عقلانيت دروني، و انسجام اجتماعي توازن برقرار كند. جمهوري اسلامي ايران اكنون در موقعيتي است كه مي‌تواند به يك بازيگر ثبات‌ساز تبديل شود؛ به شرط آنكه صداي جامعه را نه به عنوان تهديد، بلكه به عنوان سرمايه‌اي براي اصلاح سياست‌ها درك كند.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون