« اعتماد» گزارش ميدهد
بين سطور كاترين شكدم
درباره ماجراي كاترين شكدم و بين سطور روايتهاي ناتمام و متناقضي
كه درباره او وجود دارد و درسي كه بايد از اين ماجرا گرفته شود
سيما پروانهگهر
بهرغم گذشت بيش از 3 سال از ماجراي كاترين شكدم، زني كه خودش را تحليلگر ميخواند و چهرهاي كه درباره جاسوس بودن يا نبودن او در داخل كشور اختلاف نظرهاي متفاوتي وجود دارد، هنوز نام او به عنوان شمايلي از نفوذ در ادبيات سياسي كشور باقي مانده است.
شكدم 43 ساله از خانوادهاي يهوديتبار بر اساس گفتههاي خودش و البته روايتهايي كه در سالهاي پاياني دهه 90 از او در رسانههاي داخلي منتشر شد بعد از ازدواج در 18 سالگي با مردي يمني، مسلمان شد. درباره زندگي شخصي او همان اندازه ميدانيم كه در دوران دانشگاه با همسر سابقش كه مردي سني و يمني بوده، آشنا شده و ازدواج كرده و سالها در يمن زندگي كرده است. از سال 1394 پايش به رسانههاي اصولگرا باز شد. چهرهاي اروپايي مسلمان شده كه با حجاب به عنوان تحليلگر مهمان پرس تي وي و بسياري از رسانههاي اصولگراي ديگر شد و مكررا سياست خارجي ايران و محور مقاومت را تاييد ميكرد. مواضع ضداسراييلي داشت و منتقد سرسخت سياستهاي عربستان در منطقه بود. دايره داستان شكدم، اما وسيع است. به اندازهاي كه نامهاي مهمي از جريان اصولگرا را نيز در خود جاي ميدهد. اسامي همچون نادر طالبزاده و خبرگزاري تسنيم و شبكه افق.
اسفند 1400 اما به يكباره ورق برگشت. انتشار يادداشتي از او در روزنامه جورزاليسم پست نشان داد، داستان زن مسلماني كه در مقابل دوربينهاي صداوسيما روي خروجي رسانههاي اصولگرا تبليغ و برجسته ميشد، ابعاد پنهان ديگري پيدا كرد. شكدم به يكباره نويسنده روزنامه اسراييلي شد و در مطلبش ايران و ايرانيان را متهم به يهودي ستيزي كرد و مهمتر از آن ماهي اصلي را به قلاب رسانههاي اسراييلي انداخت؛ ايران در حال ساخت بمب هستهاي است و با يهوديان نيز مشكل دارد.
مقاله شكدم آب پاكي را درباره او روي دست همه ريخت. او سعي كرد بعد از اين گزارش در روزنامه اسراييلي در گفتوگوهاي مكرر و متعدد و پيوسته با شبكههايي همچون بيبيسي فارسي و ايران اينترنشنال و صداي امريكا تاكيد كند كه جاسوس نيست و تنها تحليلگري است كه در هر برهه زماني بر اساس برداشت خود صحبت كرده است.
او خود را زني مسلمان معتقد به اصول شيعه معرفي ميكرد و تصاوير او در راهپيمايي اربعين مكررا بازنشر ميشد و در يادداشتهايش نيز به شدت از ساختار حاكميت در ايران دفاع ميكرد، اما در يادداشتي كه در روزنامه جورزاليسم پست اسراييل منتشر كرد به يكباره تغيير موضع جدي داد و به انتقاد تند از جمهوري اسلامي پرداخت. او مدعي است كه اين تغيير رويه نه نشاني از جاسوسي وي كه تنها به دليل تغيير عقيده در روند ارتباط با افراد مختلف در ايران و مشاهداتش بوده است.
مهمترين بخش از اظهاراتش شايد همان عبارتي باشد كه در گفتوگو با برنامه به عبارت ديگر بيان كرد: من در هر زمان برداشت خودم را گفتم. ايرادي ندارد اگر كسي اشتباه كند. من در آن زمان باورهايم را بر اساس خواست رسانههاي ايراني بيان ميكردم، اما بعد در ارتباط با افراد مختلف در داخل حاكميت و مشاهداتم به نتيجه ديگري رسيدم. با اين وجود اظهارات شكدم بعد از اسفند 1400 كه به يكباره در رسانه اسراييلي بروز و ظهور پيدا كرد، تناقضهاي جدي دارد.
اما چه شد به يكباره كاترين شكدم، تحليلگر محبوب رسانههاي اصولگرا، چهره مقبول پرس تي وي و العالم و ابزار تبليغ شبكه افق و برنامههاي نادر طالبزاده با برچسب جاسوس اسراييل رخ نمود.
يهوديالاصل سرگردان؛ از يمن تا تهران
شكدم متولد سال 1981 و حالا حدودا 44 ساله است و كارشناسي روانشناسي و كارشناسي ارشد امور مالي از دانشگاه لندن دارد. او همچنين داراي كارشناسي ارشد در رشته ارتباطات است. شكدم در زماني كه در دانشگاه لندن درس ميخواند با همسر آيندهاش كه مسلمان سني از شهر صنعا در يمن بود، آشنا شد و شش ماه بعد در ۱۸ سالگي با او ازدواج كرد. ثمره اين ازدواج دو فرزند است. شكدم در سال ۲۰۱۴ از همسرش جدا شد و حضانت فرزندانش را نيز گرفته است.
شكدم در گفتوگوهايي كه در سال 1400 با رسانههاي فارسي زبان خارج از كشور داشته، روايتهاي مختلفي را درباره وضعيت زندگياش در دوران ازدواج مطرح ميكند. به عنوان مثال ميگويد كه حجاب را به خاطر خانواده همسرش رعايت ميكرده است .جدايي او نيز در سال 2021 ثبت شده است يعني همان سالي كه به يكباره مقالهاش در اورشليم پست را منتشر كرد.
او حالا ساكن انگلستان است، اما اورشليم پست در قسمت وبلاگهاي خود يك وبلاگ اختصاصي براي او در نظر گرفته است كه شكدم مكررا يادداشتها و مقالات خود را در آن منتشر ميكند. يكي از آخرين مطالب منتشر شده از او درباره دفاع از تاريخ يهودي و چيزي است كه شكدم از آن به عنوان واقعيت 7 اكتبر نام برده است.
بروز و ظهور در رسانههاي ايران
شكدم پيش از آغاز همكاري با محافل داخل ايران، هفت سال مشاور و تحليلگر موسسه امنيتي و ژئواستراتژيك اسراييلي با نام ويكي استرت بود. بر پايه گزارش ديلي بيست، ويكي استرت كه توسط جوئل زامل اسراييلي - استراليايي ايجاد شده است در قالب يك موسسه ژئواستراتژيك روابط تنگاتنگي با نهادهاي امنيتي دارد. مايكل هيدن، رييس پيشين سيا و بسياري روساي پيشين موساد به عنوان مشاور براي ويكي استرت فعاليت ميكنند و پل رابط ويكي استرت و اين نهادها هستند. جوئل زامل داراي شركتي ديگر به نام گروه ساي است كه مجله نيويوركر از آن به عنوان موساد خصوصي ياد كرده است.
عجيب اينكه بهرغم اين پيشينه هيچ حساسيت و كنترلي روي حضور او در رسانهاي همچون پرس تي وي به عنوان تحليلگر وجود نداشته است. او مدعي است كه پرس تي وي با او تماس ميگرفته و درخواست مصاحبه ميداده است. بخش مهمتر اظهارات شكدم كه در گفتوگو با رسانههاي فارسيزبان خارجي مطرح كرده، پاسخي است كه او به سوال خبرنگاران بيبيسي يا صداي امريكا درباره نحوه ارتباطگيري و اعتماد به او براي گفتوگو ميدهد: «كار سختي نبود. خودم هم نميدانم، اما همين كه شما به نوعي سياستهاي مدنظر آنها را تاييد كنيد، اعتماد ايجاد ميشود. كار سختي نيست وقتي ببينند شما مخالفتي با ديدگاهها و سياستهاي آنها نداري اين ارتباط شكل ميگيرد.»
از نيمه دهه 90 شكدم به چهرهاي ثابت براي گفتوگو در رسانههاي مختلف اصولگرا تبديل شد. او به مرور به چهرهاي كه به عنوان تحليلگر مورد مصاحبه رسانههاي مختلف از پرس تي وي تا تسنيم و شفقنا قرار ميگرفت، مطرح شد. در تمامي اين دوران و سالهاي بعد تا سال 1400، او به عنوان تحليلگر با روزنامه انگليسيزبان دولت همكاري داشت و تصاوير زيادي نيز از او و نادر طالبزاده منتشر ميشد. او خود را زني مسلمان معتقد به اصول شيعه معرفي ميكرد و تصاوير او در راهپيمايي اربعين مكررا بازنشر ميشد و در يادداشتهايش نيز به شدت از ساختار حاكميت در ايران دفاع ميكرد، اما در يادداشتي كه در روزنامه جورزاليسم پست اسراييل منتشر كرد به يكباره تغيير موضع جدي داد و به انتقاد تند از جمهوري اسلامي پرداخت. او مدعي است كه اين تغيير رويه نه نشاني از جاسوسي وي كه تنها به دليل تغيير عقيده در روند ارتباط با افراد مختلف در ايران و مشاهداتش بوده است.
ششم اسفند ماه سال 1400 كانال تلگرامي «ثلث» كه گفته ميشود افراد نزديك به محمود احمدينژاد آن را اداره ميكنند، عكسي از كاترين شكدم منتشر كرد و نوشت: « نفوذي رژيم اسراييل در رسانهها، كاترين پرز شكدم در يادداشتي براي تايمز اسراييل پرده از نفوذ خود در ايران برداشت».
او بعد از اسفند سال 1400 چند بار تاكيد و ادعا كرد كه او هرگز سراغ مقامهاي ايران نرفته، بلكه مقامهاي ايران براي استفاده تبليغاتي سراغ او آمدهاند و او را به كنفرانس فلسطين دعوت كردهاند. شكدم در اين باره به بيبيسي فارسي در گفتوگو با جمالالدين موسوي گفته است: «من به دنبال كسي نرفتم، آنها به دنبال من آمدند. در هيچ زماني من سعي نكردم به رسانههاي ايران نفوذ كنم يا وارد دالانهاي قدرت شوم. آنها از من خواستند تحليل بنويسم و مصاحبه كنم. از من براي كنفرانس فلسطين دعوت كردند و من رفتم. اين ايران بود كه هر بار دست به سوي من دراز كرد. براي من هم يك فرصت بود. نميخواهم مردم فكر كنند من سوءاستفاده كردم.»
شكدم همچنين مدعي است كه با پاسپورت فرانسوي به ايران رفته و مقامهاي ايران از هويت يهودي او خبر داشتهاند. در ارتباط با همين مساله نيز در گفتوگو با صداي امريكا و بيبيسي فارسي مدعي شده است كه مقامهاي ايراني ميدانستند اصل و نسبم يهودي است، اما به خاطر همسرم كه مسلمان بوده و كاري كه ميكردم، كسي به من شك نداشت. آنها من را به عنوان ابراز تبليغات براي اهداف خود ميدانستند. من فقط ميخواستم بفهمم و با ايرانيها آشنا بشوم كه آيا طرز فكرشان مثل حكومت است يا نه. من نميخواستم اين فرصت را از دست بدهم، اما هدفم جاسوسي نبود. اين اظهارات شكدم در حالي مطرح شد كه به فاصله كمي در گفتوگوي ديگري مدعي شد كه يهودي بودن نژادش را از ترس جانش در ايران هميشه مخفي كرده است
شكدم در فروردين ۱۴۰۱ در برنامه به عبارت ديگر شبكه بيبيسي مجددا تاكيد ميكند كه جاسوس نيست ولي جاسوسي براي اسراييل را افتخاري بزرگ ميداند.
شكدم و رسانههاي ايران
يكي از مسائلي كه در مورد نوشتههاي شكدم در ايران مورد توجه قرار گرفت، انتشار چند يادداشت از او در وبسايت دفتر حفظ و نشر آثار رهبري بود. او در مصاحبه با برنامه شصت دقيقه بيبيسي فارسی مدعي شد كه خودش هرگز به دفتر اين سايت نرفته است و تنها مطالب را بر اساس سفارشي كه ميدادند نگارش و ايميل ميكرده است.
پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار آيتالله خامنهاي بعد از حذف اين مطالب هرگونه ارتباط با شكدم را رد و در توضيحاتي تاكيد كرد: «اين نويسنده صرفا در سالهاي ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ از طريق برخي فعالان رسانهاي علاقهمند به انقلاب اسلامي، مطالب و يادداشتهايي را در موضوعات مرتبط با ارزشهاي اسلام و انقلاب اسلامي ارسال كرده كه برخي از آنها در اين رسانه منتشر شده و پس از سال ۱۳۹۶ نيز هيچگونه ارتباطي با اين رسانه نداشته است. اما باتوجه به تغيير مواضع و رويكردهاي اخير اين نويسنده و عدم رعايت قواعد حرفهاي، مطالب نويسنده مزبور از اين رسانه حذف شده است».
در سال 1396 زماني كه ابراهيم رييسي به عنوان توليت آستان قدس رضوي براي انتخابات رياستجمهوري كانديدا شد، مصاحبهاي در زمان تبليغات انتخاباتي با كاترين شكدم داشته است. اين مصاحبه از تلويزيون آرتي روسيه پخش شد. حدود چهار سال بعد از آن مصاحبه، خانم شكدم در يادداشتش براي تايمز اسراييل، ابراهيم رييسي را متهم به «جاهطلبي» كرد و نوشت كه او اهميت قدرت، استراتژي و نياز به جلب نظر بينالمللي را براي رسيدن به اهدافش درك ميكند و متفاوت از ديگر اهالي حوزه است.
بعد از خروج از ايران، شكدم مدعي شد كه اين مصاحبه با هماهنگي نادر طالبزاده انجام شد، اما آرتي روسيه از او خواست كه مصاحبه را براي پخش به آنها بدهد.
نادر طالبزاده بعد از علني شدن موضوع در اين باره توضيح داد كه «كاترين شكدم را من به ايران دعوت نكردم. او مهمان كنفرانس فلسطين و جزو 600 مهماني بود كه از آنجا دعوت شده بودند و با تاييد سيستم دعوتي آنها و چك و بازرسي آنجا به ايران آمد و ما پيش از اين او را نميشناختيم. خانم شكدم نامهاي از شبكه روسي آرتي داشت كه در آن درخواست كرده بود تا با رييسي صحبت كند. من نيز بر اساس وظيفه و از آنجايي كه در تيم حمايت از رييسي بودم با مشورتي كه با دوستان انجام دادم، اجازه گفتوگو براي او گرفتم. گفتوگوي او با رييسي در زمان خودش يك گفتوگوي خوب بود، چرا كه بر مبناي اين موضوع بود كه چرا آقاي رييسي بهترين كانديداي رياستجمهوري در آن زمان است».
در اسفند ۱۴۰۰ مطالبي در شبكههاي اجتماعي منتشر شد كه حميدرضا مقدمفر با شكدم ديدار كرده و از طريق او به نهادها و ارگانهايي چون دفتر حفظ و نشر آثار رهبري و خبرگزاري تسنيم مرتبط شده است. خبرگزاري تسنيم با انتشار بيانيهاي كه روي وبگاه خود منتشر كرد اين ديدار را تكذيب و آن را دروغپردازي برخي طرفداران محمود احمدينژاد خواند و تاكيد كرد كه حميدرضا مقدمفر در دفتر رهبري مسووليتي ندارد كه بخواهد چنين ارتباطي را ايجاد كند.
دهم اسفند 1400 نيز خبرگزاري فاس در مطلبي نوشت كه در پي انتشار برخي مطالب در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي پيرامون ادعاي كاترين شكدم نويسنده اسراييلي در زمينه ارتباط با مدير مسوول نشريه صبح صادق و ارتباطگيري او با رسانههاي ديگر از طريق وي، سردار يدالله جواني در پاسخ به سوالي در اين باره گفت: ادعاي مطرح شده توسط برخي افراد در فضاي مجازي مبني بر ارتباط نويسنده اسراييلي با اينجانب از طريق خبرنگار تهران تايمز يا هر طريق ديگر و سپس معرفي وي به برخي سايتها و رسانهها كذب و دروغ محض است. مدير مسوول نشريه صبح صادق تصريح كرد: با صراحت اعلام ميكنم اساسا بنده نه ايشان را ميشناسم و نه ديدهام، لذا مطالب منتشر شده در اين خصوص را قويا تكذيب ميكنم.
در همان زمان خبرگزاري تسنيم در مطلبي به تحليل ابعاد مختلف ادعاي ارتباط شكدم با مقامات نظامي پرداخت و در اين باره نوشت: «پس از عمليات رواني كانال احمدينژادي، يك اكانت تویيتري و برخي گروهها و كانالهاي مشكوك واتساپي و تلگرامي مطالب عجيب و غريبي را درباره ماجراهاي او منتشر كردند. آنها نوشتند كه كاترين شكدم با برخي سايتهاي اسراييلي مصاحبه كرده و گفته است كه با سردار جواني ارتباط داشته و از طريق او نفوذ كرده است! آنها همچنين مدعي شدند كه كاترين شكدم در مصاحبه خود گفته است كه با ۱۰۰ مقام ايراني ارتباطي به صورت صيغه داشته است! اما واقعيت اين است كه همه اين ادعاها از بنيان دروغ است و اساسا هيچ مصاحبه واقعي با كاترين پرز شكدم در هيچ رسانهاي وجود ندارد كه او چنين سخناني را گفته باشد. ضمن آنكه شب گذشته او خود رسما اين موضوع را تكذيب كرد. در واقع هم آن اكانت تویيتري از اساس جعلي و غيرواقعي است و هم متنهاي مشروحي كه با عنوان مصاحبه كاترين شكدم منتشر شده خيالپردازي و جعل برخي افراد ديگر است. نگاهي به سابقه و پشتپرده بعضي از اين اكانتها و كانالها نشان ميدهد كه مشابه برخي ديگر از پروژههاي عمليات رواني، از سوي منافقين اداره و پمپاژ ميشوند. ضمن آنكه بهرغم جعلي بودن كامل اين مطالب و بهرغم اينكه هيچ مصاحبه واقعي با اين محتوا وجود ندارد، اما سردار جواني به دليل انتشار گسترده اين جعليات و مطالب دروغ، خود نيز رسما در پيامي اعلام كرد كه نه كاترين پرز شكدم را ديده و نه اساسا تا به حال نامي از او شنيده بود؛ چه برسد به اينكه با او ارتباطي داشته باشد يا حلقه وصل او با ديگران شود.»
بين سطور اظهارات شكدم
در روزهاي اخير و بعد از اظهارات و ادعاهاي مبهم مصطفي كواكبيان در تفسير موضوع شكدم و مساله نفوذ اسراييل در لايهها مختلف حاكميت خبرگزاري تسنيم مجددا تاكيد كرد كه او ۵ سفر به ايران داشته و مجموعا ۱۸ روز در ايران بوده است.
تسنيم پيش از اين در سال 1400 و بعد از رسانهاي شدن ماجراي شكدم در مطلبي تاكيد كرده بود: «طبق اخباري كه يك منبع آگاه و مطلع داده، بر اساس بررسيهاي انجام شده، شكدم در طول ساليان گذشته ۵ سفر به ايران داشته و در مجموع اين ۵ سفر نيز صرفا ۱۸ روز در كشورمان اقامت و حضور داشته است.» اين منبع آگاه بر همين اساس اضافه كرده است: «محافل رسانهاي خاص و پنهان طي روزهاي گذشته در مورد اين خانم اخباري جعلي و به شدت بيارتباط با واقعيت را منتشر كرده و سعي كردهاند يك سناريوي رسانهاي، تبليغاتي و ضداخلاقي را پيش ببرند كه بيشتر با شرايط و مناسبات داخلي خودشان تناسب دارد. تمام اسناد و مدارك مربوط به سفرهاي خانم شكدم به ايران و ميزان اقامتش در كشورمان مشخص و موجود است و در صورت لزوم رسانهاي خواهد شد». فارغ از اينكه واقعا شكدم جاسوس بوده است يا نه، مساله اصلي موضوع جهتيابي دقيق براي برجسته كردن چهرههايي همچون شكدم در رسانههاي اصولگراست. شكدم مدعي است كه جاسوس اسراييل نيست، اما در فروردين 1400 در گفتوگو با برنامه به عبارت ديگر بيبيسي فارسي در عين تاكيد مجدد بر اينكه جاسوس اسراييل نيست، ميگويد كه جاسوسي براي اسراييل را افتخار ميداند. او برخلاف نوشته خود در بلاگش و مصاحبههاي قبلي خود گفت كه واقعا به اسلام شيعه گرويده بوده و دخترش او را دوباره صهيونيست كرده است. او ادامه داد كه دختر ۱۷ سالهاش (كه از پدري مسلمان به دنيا آمده) به شدت صهيونيست و طرفدار اسراييل است و پس از بحث و گفتوگوي زياد با دخترش به اين نتيجه رسيده كه به صهيونيسم بازگردد.
روزنامه جمهوري اسلامي در تازهترين گزارش خود از نفوذ كاترين شكدم به برخي از حساسترين نهادهاي كشور اشاره كرد و آن را يكي از مواردي دانست كه دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي بايد زودتر نسبت به آن واكنش نشان ميدادند. اين روزنامه در گزارشي با عنوان «عبرتهاي جنگ ۱۲ روزه» با اشاره به اينكه شكدم توانسته بود به مراكز مهم راه يابد، نوشته است: «از روزي كه كاترين شكدم به حساسترين موسسات كشورمان راه يافت، بايد شاخكهاي اطلاعاتي و امنيتي متوجه نفوذ ميشدند و سراغ او و افرادي كه واسطه نفوذش شده بودند، ميرفتند.»
شايد اين روزها كه مساله نفوذ مورد توجه جدي قرار گرفته است زمان بازنگري در فيلترهاي رسانهاي باشد كه بعضا در مواردي به شدت سختگيرانه عمل ميكند و در مقابل به راحتي چهرهاي همچون شكدم را به عنوان تحليلگري محجبه برجسته ميكند. تحليلگري با اظهارات به شدت متناقض و داستانها و روايتهايي كه هنوز واقعيت آنها روشن نشده است.
شكدم 43 ساله از خانوادهاي يهوديتبار براساس گفتههاي خودش و البته روايتهايي كه در سالهاي پاياني دهه 90 از او در رسانههاي داخلي منتشر شد بعد از ازدواج در 18 سالگي با مردي يمني مسلمان شد. درباره زندگي شخصي او همين اندازه ميدانيم كه در دوران دانشگاه با همسر سابقش كه مردي سني و يمني بوده آشنا شده و ازدواج كرده و سالها در يمن زندگي كرده است. از سال 1394 پايش به رسانههاي اصولگرا باز شد. چهرهاي اروپايي مسلمان شده كه با حجاب به عنوان تحليلگر مهمان پرستيوي و بسياري از رسانههاي اصولگراي ديگر شد و مكررا سياست خارجي ايران و محور مقاومت را تاييد ميكرد.
اسفند 1400 اما به يكباره ورق برگشت. انتشار يادداشتي از او در روزنامه جورزاليسم پست نشان داد داستان زن مسلماني كه در مقابل دوربينهاي صداوسيما روي خروجي رسانههاي اصولگرا تبليغ و برجسته ميشد ابعاد پنهان ديگري پيدا كرد. شكدم به يكباره نويسنده روزنامه اسراييلي شد و در مطلبش ايران و ايرانيان را متهم به يهوديستيزي كرد و مهمتر از آن ماهي اصلي را به قلاب رسانههاي اسراييلي انداخت؛ ايران در حال ساخت بمب هستهاي است و با يهوديان نيز مشكل دارد
شكدم پيش از آغاز همكاري با محافل داخل ايران، هفت سال مشاور و تحليلگر موسسه امنيتي و ژئواستراتژيك اسراييلي با نام ويكي استرت بود. بر پايه گزارش ديلي بيست، ويكي استرت كه توسط جوئل زامل اسراييلي-استراليايي ايجاد شده است در قالب يك موسسه ژئواستراتژيك روابط تنگاتنگي با نهادهاي امنيتي دارد. مايكل هيدن، رييس پيشين سيا و بسياري روساي پيشين موساد به عنوان مشاور براي ويكي استرت فعاليت ميكنند و پل رابط ويكي استرت و اين نهادها هستند. جوئل زامل داراي شركتي ديگر به نام گروه ساي است كه مجله نيويوركر از آن به عنوان موساد خصوصي ياد كرده است. عجيب اينكه بهرغم اين پيشينه هيچ حساسيت و كنترلي روي حضور او در رسانهاي همچون پرستيوي به عنوان تحليلگر وجود نداشته است. او مدعي است كه پرستيوي با او تماس ميگرفته و درخواست مصاحبه ميداده است. بخش مهمتر اظهارات شكدم كه در گفتوگو با رسانههاي فارسي زبان خارجي مطرح كرده، پاسخي است كه او به سوال خبرنگاران بيبيسي يا صداي امريكا درباره نحوه ارتباطگيري و اعتماد به او براي گفتوگو ميدهد: «كار سختي نبود. خودم هم نميدانم اما همين كه شما به نوعي سياستهاي مدنظر آنها را تاييد كنيد، اعتماد ايجاد ميشود. كار سختي نيست. وقتي ببينند شما مخالفتي با ديدگاهها و سياستهاي آنها نداري اين ارتباط شكل ميگيرد.»