چه ديرهنگام، ياد وطن شد!
توجه افراطگونه به مباحث ايدئولوژيك و امتمحور، باعث شده بود تا ملت و سرزمين، كوچكترين محلي از اِعراب نداشته باشد و در اندازه بخشي از همان امت، به نشانگان هويتي و فرهنگي سرزمين خودمان، توجهي نميشد. در اين مدت كه كشورمان درگير جنگ شد، صداوسيما در يك تغيير جهتِ آشكار به مضامين و محتواهاي ملي (سرود و ترانه، شعر و متن ادبي حماسي) روي آورد. بنده از بين رسانهها و كالاهاي فرهنگي، بيش از ديگر رسانهها پس از مطالعه كتاب، از راديو استفاده ميكنم و حتي همزمان با انجام كارهاي علمي، شنونده برنامههاي راديويي هستم. ميتوانم ادعا كنم در اين دو، سه هفته گذشته به اندازه چند دهه مضامين هويتي از برنامههاي راديويي به ويژه راديو فرهنگ شنيدم. چرا اين اندازه ديرهنگام، بايد به انگارههاي هويت ملي و ميهني توجه شود؟ اين جنگ، نشان داد كه تنها و تنها ايرانيان در هر كجاي كره خاكي باشند و با هر باور و جهتگيري فكري، دغدغه وطن دارند و غم هموطنان را غم خويش و شادي آنها را شادي خود ميدانند.
ما ايرانيان، با وجود گوناگوني فكري، قومي و مذهبي، در يك محور همنوا و همصدا هستيم و آن توجه به گوهر وجودي به نام «سرزمين ايران و ميراث مشترك آن» است. دريغا كه براي سالهاي طولاني، رسانهها و بسياري از مسوولان، اين ميراث مشترك را از ادبيات و برنامههاي خود كنار گذاشته بودند. اميدوارم گفتمان مشترك ايران و سرزمين آن، در رسانهها و ادبيات جامعهمان هميشگي و نه مقطعي، باشد.
پاينده باد سرزمين ايران و هويت ايراني.