• 1404 چهارشنبه 25 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6093 -
  • 1404 چهارشنبه 25 تير

مسوولان وزارت بهداشت، سازمان بهزيستي و چند بيمارستان تهران، در گفت‌وگو با «اعتماد» در‌باره نوع جراحات و آمار مجروحيت‌ها، توضيح دادند

عوارض سطحي و ماندگار براي مجروحان جنگ 12روزه

 آسيب‌هاي جسمي و رواني ناشي از موج انفجار، زخم و پارگي و بريدگي، انواع شكستگي‌ها، قطع عضو، ضايعات نخاعي، آسيب شنوايي و بينايي و سوختگي از خفيف تا شديد و در حد معلوليت براي 5750 مجروح جنگي ايجاد شده است 

 آسيب‌هاي شديد چشمي در 12 مجروحي كه در بيمارستان فارابي جراحي شدند 

سوختگي‌هاي عميق در مجروحاني كه در بيمارستان شهيد مطهري جراحي شدند 

افزايش 20 درصدي تماس تهراني‌ها با اورژانس اجتماعي در جنگ 12 روزه 

آسيب به گوش داخلي بر اثر صدا و موج انفجار، بهبودي ندارد 

 

بنفشه سام گيس 

با گذشت سه هفته از آتش‌بس و پايان جنگ 12روزه، طبقه‌بندي پرونده‌هاي مجروحان جنگي ايران، ابعاد جديدي از خسارات انساني حملات اسراييل را نشان مي‌دهد. 

بعد از آغاز آتش‌بس و طبق گزارش‌هاي ثبت شده دانشگاه‌هاي علوم پزشكي، استان‌هاي تهران، كرمانشاه، خوزستان، لرستان، اصفهان، مركزي، آذربايجان شرقي، همدان، زنجان و گيلان، بيشترين تعداد مجروحان و شهداي جنگ 12 روزه را داشتند كه استان تهران با بيش از 2700 مصدوم، استان كرمانشاه با بيش از 480 مصدوم و استان خوزستان با بيش از 360 مصدوم در صدر اين فهرست هستند. آمار نهايي تعداد شهداي جنگ 12‌روزه در ايران 1062 نفر و تعداد مجروحان، حدود 5750 نفر است كه هنوز حدود 170 نفر از مجروحان به دليل شدت جراحات و صدمات جنگي در بيمارستان‌ها بستري هستند و از اين تعداد هم 35 نفرشان شرايط وخيمي دارند. 
 آسيب‌هاي جسمي و رواني ناشي از موج انفجار، زخم و پارگي و بريدگي، آسيب‌هاي شديد به احشاي داخلي، آسيب مغزي، آسيب‌تنفسي و ريوي، شكستگي قفسه سينه و لگن و سر و ستون فقرات و دست و پا و جمجمه و گردن، قطع عضو، ضايعات نخاعي، آسيب شنوايي، آسيب بينايي و سوختگي، انواع صدماتي است كه با طيف خفيف تا شديد و گاه تا حد معلوليت و ناتواني دايمي، اين افراد را درگير كرده است. 

ثبت پرونده 1403 مجروح جنگي به تفكيك نوع جراحات 
حسين كرمانپور؛ رييس مركز اطلاع‌رساني وزارت بهداشت، به « اعتماد » مي‌گويد كه تا روز 22‌تير، پرونده 1403 نفر از مجروحان جنگ 12‌روزه، با اطلاعات دقيق‌تر و به تفكيك نوع جراحات و آسيب ديدگي اعضاي بدن، در سامانه وزارت بهداشت ثبت شده است. 
طبق اين تفكيك و بر مبناي پرونده‌هاي ثبت شده، حدود 50 درصد جراحات، از نوع كوفتگي، زخم، بريدگي و پارگي عضلات و گوش و صورت و گردن و ناشي از ورود يا برخورد اجسام سخت به بدن يا ريزش آوار بوده است. حدود 16 درصد از اين تعداد مجروح، شكستگي اندام تحتاني، حدود 13‌درصد، شكستگي اندام فوقاني و حدود 12‌درصد، آسيب‌ديدگي سر دارند كه آسيب‌هاي سر شامل شكستگي و ضربه به سر، جدا از شكستگي و آسيب‌هاي اندام فوقاني طبقه‌بندي شده است. طبق مندرجات پرونده 1403 نفر از مجروحان جنگ 12روزه، حدود 8 درصدشان، دچار آسيب در قفسه سينه و حدود 6 درصد، دچار آسيب‌هاي شكم شده‌اند كه آسيب‌هاي قفسه سينه شامل شكستگي و ضربه، و آسيب‌هاي شكم، شامل ضربه و پارگي هم بوده است. حدود 4‌درصد از كل مجروحان جنگ 12روزه دچار آسيب‌هاي گوش و شنوايي، حدود 3درصد دچار آسيب‌هاي چشمي و حدود 2.5 درصد دچار آسيب‌هاي گردني شده‌اند. 
كرمانپور به « اعتماد » مي‌گويد كه در اين طبقه‌بندي، فعلا آسيب‌ديدگي اعضاي بدن ثبت مي‌شود اما آسيب‌هاي ناشي از آتش‌سوزي و سوختگي، موج انفجار، آسيب تنفسي، مصدوميت تشعشعات (پرتوي)، آسيب ناشي از حبس شدن زير آوار يا اصابت اجسام سخت و آسيب‌هاي رواني، در فصل جداگانه‌اي با عنوان « حوادث » تجميع شده كه طبق نتايج اوليه اين تفكيك تجميعي و بر مبناي پرونده‌هاي ثبت شده 1403 مجروح جنگي، حدود 40 درصدشان، آسيب و مصدوميت و جراحت ناشي از حوادث داشته‌اند، حدود 500 نفر، دچار عوارض ناشي از موج انفجار شده‌اند و مصدوميت تشعشعات هم، صفر بوده است. 
در حالي كه طبق برآورد اوليه فدراسيون ورزش‌هاي جانبازان و معلولان، حدود 1300 نفر از مجروحان جنگ 12 روزه، به دليل قطع عضو، قطع نخاع يا آسيب‌هاي ذهني ناشي از موج انفجار، دچار معلوليت دايم خواهند شد، كرمانپور در پاسخ به « اعتماد » درباره عوارض ماندگار و معلوليت ناشي از جراحات و مصدوميت‌ها و امكان بهبودي مجروحان در كوتاه‌مدت يا بلندمدت، مي‌گويد: « شكستگي اندامي، غير از موارد قطع عضو، معمولا بهبودي دارد و 99درصد شكستگي‌ها، عارضه‌اي ندارد و حتي منجر به معلوليت نمي‌شود اما شكستگي لگن، اگر در حد خرد شدگي شديد استخوان و غير ممكن شدن بازگشت توده استخواني يا آسيب شديد به روده‌ها در حد اجبار به خارج كردن روده باشد، معلوليت ايجاد خواهد كرد كه نه تنها در جنگ 12 روزه با اين موارد مواجه بوده‌ايم، تعدادي از جانبازان جنگ ايران و عراق هم در وضع كلستومي و معلوليت گوارشي هستند و به دليل آسيب‌هاي شديد، روده‌هايشان خارج از بدنشان است. وقتي در مورد مجروحيت ناشي از ضربه به سر صحبت مي‌كنيم، طيفي از شكستگي ساده تا آسيب ديدگي مواد داخل سر و آسيب ديدگي و له شدگي جمجمه و مخچه و قاعده مغز مد‌نظر است كه موارد له‌شدگي جمجمه و مخچه و قاعده مغز، منجر به معلوليت مي‌شود. قطع شدن يا له شدگي اعصاب و عروق و عضلات اندام‌هاي فوقاني و تحتاني هم، معلوليت ايجاد مي‌كند و برگشت ناپذير است. قطع اعضاي بدن هم، معلوليت دايمي دارد كه در جنگ 12‌روزه، با موارد زيادي از قطع كامل دست و پا مواجه شديم. ضربه به قفسه سينه، معمولا آسيب ماندگار ندارد و منجر به معلوليت هم نمي‌شود چون عضلات انعطاف‌پذير قفسه سينه، مثل مانعي در برابر فشار و ضربات عمل مي‌كند اما در ضربات بسيار شديد به قفسه سينه، با خطر له‌شدگي كامل ريه مواجهيم. پارگي شديد گوش در حد غير ممكن شدن پيوند گوش و همچنين، آسيب شديد به پرده و استخوان‌هاي داخلي گوش به دليل شدت موج انفجار، غير قابل درمان است و فرد مجروح، بايد تا پايان عمر از سمعك و پروتز استفاده كند. شكستگي گردن و آسيب نخاعي، بر حسب شدت آسيب، يا در طولاني مدت بهبود خواهد داشت، يا منجر به معلوليت و از كار افتادگي دايمي دست و پا مي‌شود. ستون فقرات به دليل عضلات پيراموني، از نقاطي است كه به ندرت دچار آسيب مي‌شود اما در صورت آسيب‌ديدگي، عوارض جدي دارد چون استخوان ستون فقرات، قابل جوش خوردن نيست و در آسيب‌هاي شديد به ستون فقرات، ممكن است با پارگي نخاع و پارگي اعصاب محيطي مواجه باشيم كه در اين‌صورت، يك طرف يا دو‌طرف بدن دچار آسيب و عارضه خواهد شد. شكستگي كاسه چشم، قابل ترميم است اما در صورت فرو رفتن جسم سخت يا تيز به داخل چشم، ممكن است ناچار به تخليه چشم باشيم كه در اين‌صورت، معلوليت دايمي ايجاد مي‌شود. » 
رييس مركز  اطلاع‌رساني  وزارت  بهداشت،  به «اعتماد»  مي‌گويد كه اگرچه هنوز جزييات جراحات و آسيب ناشي از سوختگي‌ها و موج انفجار جنگ 12روزه، ثبت نشده اما طبق تعاريف پزشكي، معلوليت ناشي از موج انفجار و سوختگي، به‌شدت موج انفجار و سوختگي بستگي دارد و با تاكيد بر اينكه در اين طبقه‌بندي و ثبت پرونده مجروحان، جراحات ناشي از موج انفجار، از ساير مجروحيت‌ها و صدمات انساني جنگ 12‌روزه جدا شده، مي‌گويد: « بعضي مجروحان، علاوه بر آسيب‌هاي جسمي همچون شكستگي اندام و ضربه به سر بر اثر ريزش آوار، دچار آسيب‌هاي ناشي از موج انفجار هم شده‌اند. در علم پزشكي و در حيطه باليني، ما با جراحت ناشي از ضربات نافذ و غير نافذ مواجهيم. ضربات نافذ، سوراخ‌كننده است و جراحات داراي علائم ظاهري و مشهود همچون پارگي شكم و روده و شكستگي اندامي دارد ولي ضربات غير نافذ، هيچ علائم ظاهري در بدن ندارد اما در اثر ضربات غير نافذ، احشاي داخلي به هم مي‌ريزد و ممكن است به خونريزي داخلي منجر شود و عوارض بسيار بدتر از جراحات ظاهري دارد. موج انفجار، از بدترين نوع ضربات غير نافذ است و طيف وسيعي از عوارض؛ از سوت كشيدن گوش تا ابتلا به اختلال شخصيت ايجاد مي‌كند و بازگشت مجروح موج انفجار به روال عادي زندگي، بسيار زمان‌بر خواهد بود. امروز متاسفانه در آسايشگاه‌هاي جانبازان، عزيزاني هستند كه به دليل آسيب ناشي از موج انفجار در جنگ 8 ساله ايران و عراق، ديگر حتي امكان زندگي در كنار خانواده را ندارند. » 

رايان؛ نوزاد دو‌ماهه و كوچك‌ترين شهيد جنگ 12روزه، سوختگي بالاي 90 درصد داشت 
در طول جنگ 12‌روزه، تعدادي از مجروحان سوختگي در حملات انفجاري ، در بيمارستان سوانح سوختگي شهيد مطهري بستري شدند. طيب قديمي؛ استاد‌تمام جراحي پلاستيك ترميمي و سوختگي دانشگاه علوم پزشكي ايران و رييس مركز تحقيقات سوختگي، يكي از جراحان اين بيمارستان است كه در طول جنگ 12‌روزه، به همراه ساير همكارانش، تعدادي از مجروحان سوختگي بستري در اين مركز درماني را جراحي كرد. قديمي به «اعتماد » مي‌گويد كه اغلب مجروحان جنگي اعزامي به اين بيمارستان، دچار سوختگي‌هاي حرارتي با عمق 15 تا 20 درصد بوده‌اند كه جراحات‌شان، با پانسمان ساده قابل درمان نبوده و بايد تحت عمل جراحي قرار مي‌گرفتند. رايان قاسميان، كيان قاسميان و زهره رسولي از جمله مجروحاني بودند كه در اولين روز جنگ و به دنبال حمله اسراييل به مجتمع مسكوني «اساتيد » در ميدان كتاب، دچار سوختگي شديد شدند و پيكر نيمه‌جانشان به بيمارستان سوانح سوختگي شهيد مطهري منتقل شد. دكتر قديمي به «اعتماد » مي‌گويد كه كيان، فرزند 5‌ساله اين خانواده، بعد از چند روز به مركز درماني ديگري منتقل شد ولي رايان؛ نوزاد دو‌ماهه و مادرش؛ دكتر زهره رسولي، تا آخرين لحظه حيات در همين بيمارستان بستري بودند. طبق گفته اين استاد جراح، مادر و نوزادش، دچار سوختگي شديد بودند و رايان، سوختگي بالاي 90‌درصد داشت كه عمق زياد سوختگي، مجال زندگي را از اين مادر و نوزاد گرفت. قديمي،  همچنين از مجروحاني مي‌گويد كه در اثر حملات انفجاري اسراييل، دچار سوختگي دست و پا بودند و در اين بيمارستان تحت درمان قرار گرفتند و در پاسخ به ماندگاري عوارض سوختگي، تاكيد مي‌كند: «سوختگي، پديده مزمني است و فرد دچار سوختگي حرارتي، بعد از سپري شدن دوره حاد و درمان باليني، بايد حداقل به مدت دو‌سال تحت مراقبت‌هاي توانبخشي باشد و از اين پس هم، بايد با عوارض ماندگار سوختگي زندگي كند. سوختگي حرارتي، عارضه دارد و عوارض سوختگي براي تمام مصدومان جنگ 12‌روزه، باقي مي‌ماند. مهم‌ترين عارضه سوختگي كه متاسفانه هيچگاه مورد توجه قرار نمي‌گيرد، عوارض رواني اجتماعي اين آسيب است و در افرادي كه در تهاجمات نظامي دچار سوختگي حرارتي مي‌شوند، عارضه رواني اجتماعي مي‌تواند شديدتر باشد چون جنگ و تهاجم نظامي، به‌طور طبيعي، اثرات رواني دارد و سوختگي حرارتي ناشي از جنگ و تهاجم نظامي، عوارض رواني اجتماعي مضاعف ايجاد مي‌كند. » 

جراحي سنگين براي 12 مجروح چشمي 
يكي از مجروحيت‌هاي جنگ 12‌روزه، جراحات چشمي بود. بسياري از افراد غير‌نظامي ساكن در جوار مناطقي كه هدف حملات اسراييل قرار گرفت، دچار آسيب‌هاي جسمي ناشي از تركش پرتابه‌ها و شكستن شيشه پنجره‌ها به دليل شدت موج انفجار و ريزش آوار شدند و پرتاب جسم سخت و خرده شيشه‌ها به چشم و حتي دود و گرماي انفجار، مهم‌ترين دليل جراحات چشمي در جنگ 12‌روزه بود. بيمارستان فارابي تهران، يكي از مراكزي است كه تعدادي از مجروحان چشمي جنگ 12 ‌روزه را پذيرش و درمان كرد. قاسم فخرايي؛ رييس اين بيمارستان به « اعتماد » مي‌گويد كه طيف آسيب‌هاي چشمي مجروحان اعزامي به اين بيمارستان، متفاوت و از خراش سطحي تا پارگي پوست پلك و سوختگي‌هاي چشمي بوده است. به گفته فخرايي، مجروحاني كه جراحات شديد داشتند، در همان روزهاي جنگ به سرعت مورد جراحي قرار گرفتند و مراجعات فعلي، مربوط به آن تعداد از مجروحاني است كه به دليل سوختگي‌هاي چشمي يا آسيب‌هاي سطحي به اين بيمارستان آمدند و مشغول پيگيري درمان خود هستند. 
 « آسيب‌هاي خراشي، معمولا نياز به بستري ندارند و با درمان سرپايي مداوا مي‌شوند ولي 12 بيمار، به دليل آسيب‌هاي شديد ناشي از پارگي وسيع چشم يا اصابت جسم خارجي به داخل چشم، تحت جراحي قرار گرفتند كه البته جراحي‌هاي سنگيني هم بود و با وجودآنكه هيچ موردي از تخليه چشم نداشتيم ولي متاسفانه شدت بعضي جراحات، باعث كم‌بينايي شديد شد و پارگي‌هاي شديد چشمي هم به افت ديد شديد و از كار افتادگي چشم منجر شد. متاسفانه، آسيب‌هايي همچون افت قابل توجه بينايي، ماندگار است. براي فردي كه به دليل پرتاب قطعه‌اي شيشه به چشمش، دچار پارگي قرنيه يا پارگي شبكيه مي‌شود، جراحي فقط باعث حفظ چشم مي‌شود و شايد بينايي تاري هم براي فرد بماند ولي اين بينايي، ممكن است ديگر چندان مفيد نباشد. »

شدت آسيب‌هاي شنوايي براي مجروحان جنگ 12روزه متفاوت است 
علي محمد اصغري؛ فوق‌تخصص گوش و استاد دانشگاه علوم پزشكي ايران در بيمارستان رسول اكرم، به « اعتماد » مي‌گويد كه در طول جنگ 12روزه ايران و اسراييل، مجروح گوش و شنوايي نداشته اما تاكيد دارد كه حجم زيادي از آسيب‌هاي وارد شده به گوش داخلي در اثر شدت صدا يا موج انفجار، عوارض ماندگار خواهد داشت و بنابراين، آن تعداد از مجروحاني كه در طول جنگ 12 روزه، فاصله نزديكي با محل حملات موشكي و پهبادي اسراييل داشتند و موج يا صداي انفجار شديد را تجربه كردند، دچار آسيب‌هاي ماندگار در شنوايي خواهند شد. 
 « صداهاي انفجاري كه تك‌تك ما در اين 12 روز تجربه كرديم، مشكل زيادي براي شنوايي ايجاد نمي‌كند. صداي انفجار، به شرطي باعث كاهش شنوايي يا حتي وزوز گوش خواهد شد كه فرد، فاصله خيلي نزديك با محل اصابت داشته باشد. براي انفجارهاي بزرگ، قرار گرفتن در شعاع 100 الي 200 متري محل انفجار و براي انفجارهاي پهپادي، قرار گرفتن در شعاع 50 متري مي‌تواند باعث آسيب شنوايي بشود ولي صداهاي پدافندي يا حتي قرار گرفتن در فاصله دورتر از 200 متر از محل انفجار، آسيب شنوايي ندارد. در جنگ 12‌روزه، طبقات يا ساختمان‌هاي مجاور واحدهاي هدف حملات پهپادي، در فاصله‌هاي 50 متري بودند كه ساكنان چنين خانه‌هايي ممكن است دچار آسيب شنوايي شده باشند. در مواردي هم كه با حملات موشكي و انفجارهاي سهمگين‌تر مواجه بوديم، افرادي كه در فاصله 100 تا 200 متري اماكن هدف حملات قرار داشتند ممكن است دچار آسيب شنوايي شده باشند. البته تعيين فاصله دقيق براي آسيب شنوايي ممكن نيست چون دسيبل و قدرت و توان صداي انفجار، تعيين‌كننده ميزان آسيب شنوايي است. صداي انفجار ناگهاني با قدرت بالاي 120 يا 130 دسيبل، معمولا براي شنوايي آسيب‌زاست و هرچه فاصله فرد از صداي انفجار دورتر باشد، ميزان آسيب كاهش مي‌يابد به اين معنا كه با دو برابر شدن فاصله فرد از صداي انفجار، شدت صدا تا 4 برابر كاهش مي‌يابد. اگر در اين فاصله، موانعي همچون سلسله ديوار ساختمان‌ها هم باشد، در كاهش شدت صدا تاثير بيشتري دارد. » 
اصغري مي‌گويد كه بايد بين آسيب‌هاي گوش و شنوايي ناشي از صداي انفجار و موج انفجار تفكيك قائل شويم چون تاثيرات خفيف يا شديد هر كدام، متفاوت است. 
 « ديوارها و موانع، معمولا تا حد زيادي شدت موج انفجار را كاهش مي‌دهند. وقتي شيشه‌هاي پنجره‌اي در فاصله 50 متري از محل انفجار مي‌شكند، به دليل شدت موج انفجار است. صداي انفجار براي افراد نزديك به محل انفجار، به سلول‌هاي‌گيرنده شنوايي آسيب مي‌زند اما برخي از اين آسيب‌ها، ظرف يك يا دو روز بهبود دارد و برخي ديگر، بهبود ندارد و ماندگار مي‌شود. وزوز گوش ناشي از صداي انفجار هم، گاهي به صورت فوري و گاهي در درازمدت و در زمان پيرگوشي ايجاد مي‌شود. آسيب‌هاي شنوايي ناشي از موج انفجار اما متفاوت و شديدتر است. اگر شدت موج انفجار، زياد باشد و فردي هم در فاصله چند متري به محل انفجار باشد، موج انفجار ممكن است باعث پارگي پرده گوش هم بشود. پارگي پرده گوش، گاهي خودبخود ترميم شده و ظرف دو يا سه ماه بهبود مي‌يابد ولي موج انفجار شديد، مي‌تواند پارگي وسيع در پرده گوش ايجاد كرده و حتي باعث جابه‌جايي و دررفتگي استخوان‌هاي گوش مياني شود. چنين آسيب‌هاي ناشي از موج انفجار شديد، ممكن است با جراحي، درمان شده و شنوايي، تا حدي برگشت‌پذير شود به شرط آنكه آسيب‌ها فقط در گوش مياني باشد ولي حجم زيادي از آسيب‌هاي شديد به گوش داخلي، چه در اثر موج انفجار و چه در اثر صداي انفجار، ماندگار خواهد بود. »

جنگ 12 روزه هم، عارضه رواني دارد 
از اولين روز جنگ ايران و اسراييل، تعداد زيادي از روانشناسان علاوه بر آنكه بابت آسيب‌هاي رواني ناشي از جنگ هشدار دادند، براي ارايه خدمات مشاوره به تمام شهروندان هم، داوطلب شدند. دلهره و اضطرابي كه در طول جنگ 12‌روزه در 100 شهرستان هدف حملات اسراييل جاري شد، شنيدن صداي اصابت و انفجار در فاصله‌هاي دور و نزديك در هر ساعت از شبانه‌روز و آن هم بدون هيچ هشدار قبلي و در غافلگيري مطلق، ابهام مرگ و زندگي، نگراني بابت آينده‌اي نامعلوم و هراس از برهم ريختن اوضاع اقتصادي كشور، دل كندن از خانه و اسباب زندگي و فراهم كردن كوله‌باري با كمترين وسايل و اجبار به خالي كردن شهر براي پناه گرفتن در مكاني امن در حالي كه هيچ كسي نمي‌دانست نقطه امن واقعا كجاست، نگراني بابت سلامتي خانواده و دوستان و همسايه‌ها و در نهايت، فرض‌هاي ناخوشايندي كه با دورنماي طولاني‌تر شدن جنگ و شرايط متعاقب اين وضعيت شكل مي‌گرفت، سايه‌اي از ناخوشي بر سر مردم انداخت كه تنها مرهم اين احوال زخمي كه قابل انكار هم نبود، مشاوره‌ها و توصيه‌هاي روانشناسي آن هم نه از جنس اميدهاي واهي بلكه از جنس افزايش تحمل براي پذيرش واقعيت زندگي در فضاي جنگي بود. به موازات فعاليت داوطلبانه روانشناساني كه آماده مشاوره‌هاي رايگان به صورت تلفني و براي هموطناني در اقصي نقاط كشور بودند، سازمان بهزيستي كشور هم از اولين ساعات روز جمعه 23 خرداد و بعد از اولين حملات اسراييل، اعلام كرد كه اورژانس اجتماعي هم با ارايه خدمات مشاوره و روانشناسي، آماده كمك به تمام شهروندان است. 
سيد حسن موسوي چلك؛ معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور، به « اعتماد » مي‌گويد از اولين روز جنگ ايران و اسراييل، محدوديت زماني مشاوره تلفني اورژانس اجتماعي لغو و اعلام شد كه تمام شهروندان در هر ساعت از شبانه‌روز مي‌توانند با شماره تلفن‌هاي 123 و 1480 تماس گرفته و براي التيام تنش‌هاي رواني خود، از كارشناسان اين مراكز مشاوره بگيرند. طبق گفته اين مددكار پرسابقه كه طي ايام جنگ 12‌روزه، مسووليت مديريت بحران سازمان بهزيستي را هم به عهده داشت، پيش‌بيني اين نهاد حمايتي درباره بروز اختلال رواني در جنگ 12 روزه، به واقعيت پيوست چنان‌كه طي 12 روز، محور اغلب تماس‌هاي مشاوره‌اي با اورژانس اجتماعي از سراسر كشور، استرس و اضطراب ناشي از جنگ بود و به خصوص در چند روز اول جنگ، شمار تماس‌هاي شهروندان تهراني بابت دريافت توصيه‌هاي روانشناسي و التيام‌بخش و مرتبط با جنگ از كارشناسان اورژانس اجتماعي و مركز مشاوره سازمان بهزيستي، در مقايسه با ايام عادي سال، تا 20 ‌درصد افزايش يافت. 
موسوي چلك، به « اعتماد » مي‌گويد: « نياز به اين توصيه‌ها، يك خواست غير طبيعي نبود چون مردم ايران، درگير جنگي شدند كه هيچ آمادگي ذهني بابت آن نداشتند و اگرچه كه جنگ به بدنه مردم نرسيد و هدف‌گذاري، نقاط ديگري بود ولي به هر حال، مردم در شوك بودند و بنابراين، نوع تماس‌هاي شهروندان و حتي نوع مداخلات ما نسبت به شرايط عادي تغيير مي‌كرد. مردم معمولا در بحران‌ها، موضوعات فرعي را كنار مي‌گذارند و حتي صميميت و روابط عاطفي، غالب مي‌شود چون در بحران‌ها، آدم‌ها خودشان را به مرگ نزديك‌تر مي‌بينند. جنگ هم يك بحران است و البته در جنگ، هيچ كسي نمي‌داند موشك و سلاح و پهپاد دشمن، امروز يا فردا، كدام خانه را منفجر خواهد كرد. » 
آسيب‌هاي رواني زمان جنگ، طيف وسيعي از حملات عصبي است اما عوارض رواني بعد از جنگ، هم براي شهروندان و هم براي دولت‌ها، به مراتب مخرب‌تر از تاثيرات ايام جنگ است. معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور هم با نگراني از همين عوارض آتي، به «اعتماد » مي‌گويد: « معمولا آثار رواني جنگ‌ها و بحران‌ها، مدتي بعد از پايان جنگ، خودشان را بيشتر نشان مي‌دهند. با توجه به اين تاثيرات ديررس، از حالا مشغول به برگزاري دوره‌هاي آموزشي براي همكاران و گروه‌هاي مختلف هستيم تا به نيازهاي روانشناختي مردم پاسخگو باشيم اگرچه كه همين حالا و با وجود آتش‌بس هم مي‌توانيم احساس ناامني رواني را در جامعه ببينيم چون اسراييل، ثابت كرده كه هيچگاه پايبند به آتش‌بس نبوده و همين بلاتكليفي، نگراني و سردرگمي مردم را بيشتر مي‌كند. با فرض ماندگاري صلح اما، واكنش‌هاي آسيبي در بحران‌ها به چند شكل است. در شرايط پس از بحران، ممكن است بروز اختلالات رواني، اضطراب، استرس، ترس و افسردگي، در جمعيت عمومي و به خصوص در افرادي با زمينه قبلي اين اختلالات، تشديد شود. اين نگراني وجود دارد كه در شرايط بعد از بحران، گرايش به مصرف مواد و الكل با تصور مديريت بحران و تسكين تنش‌هاي رواني، آن هم در افرادي كه مهارت و تاب‌آوري را بلد نيستند يا از حمايت‌هاي رواني اجتماعي محرومند، افزايش داشته باشد. گاهي مواقع، اقدام به خودكشي و افزايش تنش‌هاي اجتماعي و تعارض‌ها در درون خانواده‌ها هم از تبعات ايام بعد از بحران است ولي توجه كنيم كه اين جنگ، 12 روز بود و فراگيري هم نداشت و هدف اصلي، نخبگان و نظاميان و اماكن نظامي مرتبط با دانش هسته‌اي بودند و بنابراين، با تاكيد بر اينكه حتي جنگ 12روزه هم، حتما عوارض خواهد داشت، ولي مي‌گويم كه عارضه‌اش به هيچ‌وجه قابل مقايسه با بحراني فراگير مثل زلزله كرمانشاه يا بم نخواهد بود. » 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون