«اعتماد» پيام رييسجمهور به ايرانيان خارج از كشور را بررسي ميكند
دعوت ايرانيان به اتحاد
گروه سياسي
ضرورت ايجاد پيوندهاي قوي با ايرانيان خارج از كشور، پروندهاي بود كه براي نخستينبار در زمان دولت اصلاحات باز شد. در آن برهه اصلاحطلبان با طرح ايده، «ايران براي همه ايرانيان» تلاش ميكردند، ظرفيتهاي ايرانيان خارج از كشور را در راستاي توسعه پايدار كشور به كار بگيرند. اما مانند بسياري از ضرورتهاي ديگر اين موضوع هم از سوي طيفهاي راديكال مورد تهاجم همهجانبه قرار گرفت تا جايي كه اصل عبارت ايران براي ايرانيان هم ذيل ترجيعبندهاي ممنوعه قرار گرفت. با گذشت حدود 3دهه از آن ايام، مسعود پزشكيان كه در دولت اصلاحات در شمايل وزير بهداشت و درمان فعاليت ميكرد، پيامي خطاب به ايرانيان خارج از كشور ارسال كرده و در آن از ايرانيان خواست تا به پروژه توسعه كشور بپيوندند. مسعود پزشكيان در پيامي به ايرانيان مقيم خارج از كشور با بيان اينكه دولت همدلي ايجاد شده در ميان مردم و مسوولان در جريان جنگ ۱۲ روزه را يك فرصت براي خدمترساني بيشتر به ملت ميداند، اظهار داشت: «در اين حوادث، گرچه فشارهاي رواني و مشكلات زيادي بر ملت ما تحميل شد، اما شاهد شكلگيري يكي از كمنظيرترين جلوههاي مشاركت عمومي، وفاق و انسجام اجتماعي در تاريخ معاصر ايران بوديم و ايرانيان داخل و خارج، منتقد و غيرمنتقد همچون يدي واحد در مقابل دشمن متجاوز ايستادگي و اراده خود را بر دشمن تحميل كردند.» اما همين پيام پر از اميد و متانت رييسجمهور هم با انتقاد برخي طيفهاي افراطي در داخل مواجه شد. طيفهايي كه انگار متوجه نيستند، ايران ديگر فرصتي براي دو دستگي و تعارض داخلي و اتلاف ظرفيتها را ندارد و از همه امكانات براي عبور از مشكلات بايد استفاده كرد. برخلاف گروههاي راديكال اما پيام رييسجمهور هم در داخل و هم از سوي ايرانيان خارج از كشور بازخوردهاي مثبت فراواني پيدا كرد. «اعتماد» اما در گفتوگو با فعالان سياسي تلاش كرده پاسخي براي اين پرسش بيابد كه چرا مهم است ظرفيتهاي ايرانيان داخل و خارج از كشور در راستاي پروژه توسعه كشور به كار گرفته شود؟
اسماعيل گراميمقدم: رييسجمهور ظرفيت همه ايرانيان را براي توسعه ميخواهد
اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به اهميت پيام اخير رييسجمهور به ايرانيان خارج از كشور ميگويد: «درسهاي جنگ 12 روزه در حكم يك سرمايه براي ايران است. جنگ ميهني كه هم دستاوردهاي زيبا و هم نقاط ضعف و پرمخاطرهاي داشت و ايرانيان داخل و خارج كشور و نظام حكمراني را در برابر يك آزمون بزرگ قرار داد. برخي در اين آزمون پيروز شدند و گروهي هم نمره مردودي از مردم و تاريخ دريافت كردند. كساني كه از تماميت ارضي و هويت ايران در برابر تهاجم خارجي دفاع كردند، روسفيد و جرياناتي كه از اسراييل و امريكا خواستند به ايران حمله كند، مردود شدند. يكي از دستاوردهاي مهم جنگ 12 روزه اين بود كه مرزهاي ترسيم شده ميان ايرانيان داخل و خارج كشور از ميان برداشته شد و همگي به اين نبرد ميهني پيوستند. همزمان با بازسازي نيروهاي مسلح توسط رهبر انقلاب در ساعات ابتدايي، مردم هم نقش خود را براي شكلدهي به صفوف نبرد ايفا كردند.» او ادامه ميدهد: «مردم از اتخاذ رفتارهاي هيجاني خودداري و تقاضا و خريدهاي خود را كنترل كردند . در ادامه دولت هم به عنوان ضلع سوم وارد ميدان شد و تلاش كرد نظم و نظامات بازارها را برقرار ساخته و هر نوع كمبودي را برطرف كند. در خارج از كشور هم تكاپوي قابل توجهي از سوي ايرانيان شكل گرفت. افرادي كه پيش از اين منتقد جمهوري اسلامي بودند و اعتراضات فراواني نسبت به شيوه تصميمسازيها داشتند، بلافاصله در دفاع از ايران وارد ميدان شده و فضاي تبليغاتي را به نفع ايران ساماندهي كردند. هر چند جمعيت قليل و اندكي نشان دادند هيچ عرقي به ايران و تماميت ارضي ايران ندارند، اما اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان داخل و خارج كشور در راستاي يك هدف بنيادين كه دفاع از موجوديت و تماميت ارضي ايران است، وارد ميدان شدند. امروز ايرانيان خارج از كشور در زمره شهروندان برجسته در بخشهاي اقتصادي، ارتباطي، علمي، فناورانه و...هستند و ايجاد كريدوري ميان آنها با داخل كشور، ظرفيتهاي قابل توجهي را نصيب ايران ميكند. حضور اين ظرفيت بالا در داخل كشور باعث انتقال سنن، هويت، فرهنگ و ارزشهاي ايران به ساير كشورها ميشود. از سوي ديگر از طريق هماهنگي با اين ايرانيان ميتوان افكار عمومي كشورهاي غربي را متوجه رفتارهاي غيرمتعارف رهبران اين كشورها با ايران كرد.» اين فعال سياسي يادآور ميشود: «شخصا 6سال در هند و مالزي حضور داشتم و ارتباطات بسياري با مردم اين كشورها دارم. در جنگ 12 روزه بسياري از همدورهها و دوستان هندي و مالايي من تماس ميگرفتند و نگراني خود را از تهاجم ظالمانه اسراييل عليه ايران ابراز ميداشتند. اگر اين پرداختن و اهميت دادن به ايرانيان خارج از كشور به درستي پيگيري شود، دامنه وسيعي از شهروندان ساير كشورها نيز جذب فرهنگ و ارزشهاي ايران و تمدن و فرهنگ ايران ميشود. آشنايي هم زمينه دوست داشتن و علاقهمند شدن است. وقتي شهروند اروپايي، امريكايي، ژاپني، هندي و چيني با فرهنگ و آداب و تاريخ ايرانيها آشنا شوند در بزنگاهها در نقش حامي وارد ميدان شده و از ايران حمايت ميكنند.» گراميمقدم در پاسخ به اين پرسش كه براي حضور ايرانيان خارج از كشور در برنامههاي توسعهاي ايران چه بايد كرد؟ ميگويد: «براي حضور ايرانيان خارج از كشور به وطن بايد بسترها و زمينههايي فراهم شود. در وهله نخست بايد به اين طيف از ايرانيان اطمينان داد كه هيچ تعقيب و گريز و بازداشتي در كار نخواهد بود. براي اين منظور لازم است بسترهاي تقنيني ويژهاي شكل بگيرد تا اين پالس به جهان ارسال شود كه ايرانيان به راحتي ميتوانند وارد كشور و خارج شوند. عدم ارتباط مناسب با اين جمع ايراني باعث ميشود تا دشمنان اين گروه را به سمت مطامع خود هدايت كرده و از آنها سود ببرند. بايد جلوي سوءاستفادههايي كه ممكن است دشمنان و بدخواهان از ايرانيان خارج از كشور صورت دهند، گرفته شود. به نظرم در اين زمينه نيازمند برخي كارهاي نمادين هستيم. اصولا مردم ايران، مردمي هنردوست و فرهنگي هستند. بسياري از هنرمندان ايراني كه قبل و پس از انقلاب مهاجرت كردهاند خواهان بازگشت به وطن هستند، اما به دليل نگرانيهايي كه دارند راهي ايران نميشوند. امروز هنرمند و خواننده و بازيگري وجود دارد كه تمناي حضور در وطن را دارد، اما نميتوانند. بسياري از اين افراد در حوزه موسيقي، تئاتر، سينما، مطبوعات حتي اهالي سياست فعاليت كردهاند و تجربيات بسياري اندوختهاند. اين چهرهها در زمان حمله اسراييل به وطن، سينههايشان را ستبر كرده و از دشمنان كشور انتقاد كردند.» گراميمقدم در پايان ميگويد: «بايد از اين ظرفيتها بهره برده شود و زمينه حضور آنها در ايران و فعاليت در حوزه مورد علاقه شان فراهم شود. حضور اين افراد در ايران ميتوان پيوند مليگرايي و اسلامگرايي را در كشور تقويت كند و بر دامنههاي انسجام اجتماعي و اتحاد ملي بيفزايد.»
غلامرضا ظريفيان: ايرانيان خارج از كشور ميتوانند واقعيتهاي كشور را بازتاب دهند
غلامرضا ظريفيان، معاون وزير علوم در دولت اصلاحات با اشاره به پيام رييسجمهور به ايرانيان خارج از كشور ميگويد: «بخش قابل توجهي از ايرانياني كه خارج از كشور هستند يا اساتيد كارآمد در دانشگاههاي خارج از كشورند يا فعالان اقتصادي و سرمايهگذاران نخبهاي هستند يا اينكه در عرصههاي تخصصي مانند برنامهنويسي، هوش مصنوعي و...نقشآفرينند. ايرانيان عموما در كشورهاي اروپايي، امريكا و كانادا از موقعيت مناسب تخصصي، علمي و اعتباري و در عين حال از سرمايه اجتماعي بالايي برخوردارند. اكثريت اين جمع ايراني هم دلشان براي ايران ميتپد. اين گروه يا به دليل برخي تنگناهاي حقوقي، سياسي و اجتماعي از ايران رفتهاند. در جنگ 12 روزه آنقدر كه ايرانيان خارج از كشور نگران ايران و ايراني بودهاند شايد ايرانيان داخلي كشور نگران نبودهاند. در بسياري از موارد ايرانيان داخل از كشور به هموطنان بيرون از كشور دلداري ميدادند كه نگران نباشيد! اين سرمايه انساني اين توانايي را دارد كه به دليل ظرفيتها و موقعيت ويژهاي كه دارد فشار بياورد و سياستهاي دولتهاي غربي را تغيير دهد. كمپين بزرگي از سرمايه، اعتباري اجتماعي است كه ميتواند فشار امريكا و اروپا بر ايران را كم كند.»
او يادآور شد: «مساله بعدي آن است كه بخش مهمي از واقعيتهاي كشور، تواناييهاي علمي و ظرفيتهاي ايران به دليل مشكلات رسانهاي و غفلت صدا و سيما بازتاب پيدا نميكند. خودم زماني كه مسووليت داشتم، هر گروه اروپايي، كانادايي و امريكايي كه به ايران دعوت شدند و دانشگاههاي ما را ديدند باور نميكردند كه چنين امكاناتي در ايران وجود داشته باشد! ايرانيان خارج از كشور ميتوانند ظرفيتها، تواناييها و واقعيتهاي كشور را بازتاب دهند. ايران ما سابقه تمدني چند هزار ساله دارد كه ايران را از بسياري از كشورهاي آسيايي و اروپايي و حتي خود امريكا متمايز ميكند. اين ميراث فرهنگي و تواناييهاي تمدني و نقش ايران در صلح جهاني غيرقابل انكار است. بسياري از ايرانيان مهاجر از منظر مالي، ارتباطي و اعتباري ميتوانند كمك جدي به رفع نواقص داخلي و تحقق توسعه كنند. پيام رييسجمهور به ايرانيان خارج از كشور، پيام خوبي است. البته اقتضائاتي هم دارد. بخشي از اين ايرانيها به دلايل گوناگون با دلخوري ايران را ترك كردهاند، يا توييتي كردهاند يا نقد و اعتراضي صورت داده يا پرونده بازي داشتهاند. بايد نگرانيهاي حقوقي و قضايي ايرانيان خارج از كشور رفع شوند. اين كار پيچيده و سخت نيست. بايد به آنها كمك شود كه با خيال راحت به كشور بيايند. دستگاه قضايي از اين جهت نقش مهمي در بازگشت ايرانيان به وطن دارد.»
ظريفيان ميگويد: «سومين مساله اين است كه بسياري از ايرانيان در جنگ 12 روزه مايل به كمك و مشاركت در دفاع ميهني بودند، اما كريدورهاي مناسبي كه وجود داشته باشد و بتواند ظرفيتهاي ايرانيان خارج از كشور را تجميع كند، وجود نداشتند. ايران بايد ساختارهايي در حوزههاي حقوقي، مالي، اعتباري و ارتباطي شكل دهد كه ايرانيان خارج از كشور از طريق آن بتوانند با ايران در ارتباط فعال باشند. همواره مهاجرين هر كشوري در جهان امروز سرمايههاي بزرگ آن كشور محسوب ميشوند. به خصوص ايرانياني كه براي سرمايهگذاري و تحصيل و كار و...مهاجرت كردند، ميانگين فرهيختگي بالايي به نسبت ساير مهاجران دارند. بسياري از ايرانيان در عاليترين سطوح مديريت و كارآفريني امريكا، اروپا، كانادا و حتي كشورهاي منطقه فعال هستند. اين سرمايه غير از سرمايههاي مادي است و ميتواند در حوزههايي چون ديپلماسي عمومي، روابط علم، آموزشي و...به مدد ايران بيايد. البته در دولتهاي قبلي هم در برخي برههها تلاشهايي در اين زمينه صورت گرفته بود، اما پيوندهاي ارگانيكي كه بايد بين ايرانيان خارج از كشور با درون كشور برقرار شود، ضعيف بودند. از طريق اين پيوندهاي ارگانيك، ميتوان مشكلات كنسولي و حقوقي، كريدورهاي ارتباطي و خدمترساني را حل و فصل كرد. اين ظرفيتها در ادامه ميتوانند به فشاري عليه رفتارهاي جنگافروزانه و جنايتكارانه دشمنان به كار گرفته شوند. معتقدم استفاده از اين ظرفيت نه تنها در حل بحرانها به كار ايران ميآيند، بلكه نقش برجستهاي در آينده و توسعه كشور خواهند داشت.»