در ستایش صداقت و عقلانیت
پیامهای کلیدی گفتوگو
در این مصاحبه ۲۸ دقیقهای، ريیسجمهور ایران:
٭ تلاش نافرجام اسرايیل برای ترور خود را فاش کرد و آن را نشانه ترس تلآویو از «صدای صلح» دانست .
٭ تاکید کرد ایران به دنبال جنگ و سلاح هستهای نیست و فتوا علیه استفاده از بمب اتم را سند دینداری نظام دانست .
٭ خواستار بازگشت دیپلماسی با ایالات متحده شد، مشروط به بازسازی اعتماد پس از حملات اخیر به تاسیسات هستهای کشور .
٭ شعار «مرگ بر امریکا» را سوءترجمهای دانست که در اصل نقد مداخلهگری ایالات متحده است، نه نفی موجودیت مردم امریکا .
تلفیق این مواضع با ارجاع مکرر او به «کرامتِ وطن» و «امر قدسیِ دفاع از میهن» یادآور همان دوگانه اصیل فرهنگ ایرانی است: میهندوستیِ خداپرستانه.
طیف واکنشهای داخلی- این گفتوگو، سیاستورزان و رسانهها را به چهار اردوگاه تقسیم کرد:
منتقدان تندرو، «ضعف بیان»، «سهو لسان» و حتی مطالبه استیضاح را در رسانههای خود مطرح کردند.
منتقدان محتاط به پذیرش کاستیهای فنی، اما هشدار به تضعیف رییسجمهور در شرایط جنگی بسنده کردند. شماری از فعالان رسانهای میانهرو و حامیان تکنیکی هم آن را «مصاحبهای هوشمندانه برای مخاطب امریکایی» دانستند . سید عطاالله مهاجرانی و برخی پژوهشگران ارتباطات و تحلیلگران راهبردی هم «شکستن انحصار روایت غربی» و دفاع از حق حاکمیت ایران را از نکات بسیار مهم و مثبت مصاحبه آقای رییس جمهور دانستند. نکته مهم آن است که - even در انتقادهای تند - تاکید بر «هزینهساز بودن» مصاحبه، خود اعترافی است به اهمیت مخاطب جهانی و ضرورت روایتگری منسجم. بدین ترتیب، مجادله بر سر چگونگی سخن گفتن بود، نه چرایی دفاع از منافع ملی.
بازتاب خارجی: از کفزدن تا کفآلودگی در سپهر بینالملل نیز شکافها آشکار شد:
٭ دان کرنشاو، مارک لوین و تدکروز، کارلسون را به «تریبون دادن به رهبر یک دولت تروریستی» متهم کردند.
٭ برخی تحلیلگران متمایل به رئالیسم رسانهای، اقدام کارلسون را در امتداد سنت مصاحبه با دشمنان امریکا - from والاس با حضرت امام خمینی تا والترز با کاسترو - تبرئه کردند .
٭ در سمت مقابل، روزنامه فایننشال تایمز و China Daily بر «گفتمان دفاعی و صلحطلبانه» پزشکیان انگشت نهادند .
این تنوع نشان میدهد مصاحبه، بیش از آنکه «پیروزی رسانهای تهران» یا «خطای محاسباتی واشنگتن» باشد، آزمایشی برای اراده بازیگران جهانی در شنیدن صدای دیگری است.
تحلیل جامعهشناختی:
وطندوستیِ خداپرستانه به مثابه سرمایه نمادین
از منظر جامعهشناسانه، سه مولفه در سخنان پزشکیان شایان توجه است:
1- ملیگرایی اخلاقی
او دفاع از وطن را امری «ذاتیِ ایمان» میخواند؛ قرائتی که ریشه در حدیث «حب الوطن من الایمان» دارد و با حافظه روایی انقلاب و دفاع مقدس درهمتنیده است. این «ملیگرایی اخلاقی» ترس از اتهام ناسیونالیسم افراطی را کاهش میدهد، زیرا در دستگاه الهیاتی شیعی، دفاع از مظلوم و سرزمین در شمار اعمال عبادی است.
2- هویت روایی (Narrative Identity)
پزشکیان با روایت «ترور نافرجام»، «فتوای ضدسلاح هستهای» و «تجربه تحریم»، تصویری از ما میسازد که تحت تهدید مستمر است؛ همان الگویی که پل ریکور آن را «هویت روایی در حال شدن» مینامد. این روایت، مخاطب داخلی را دور آرمان مشترک گرد میآورد و مخاطب خارجی را به «درک شرایط زیسته» دعوت میکند.
3- کاهش دوگانه دین/ وطن
تقابل کاذب میان دینداری و وطندوستی، یکی از گسلهای فرهنگی در جوامع پساکلانشهری است. پزشکیان با تاکید بر فتوای حرمت بمب اتم و در عین حال فراخوان به «دفاع تا آخرین قطره خون»، نشان میدهد چگونه ارزش قدسی «ایثار» میتواند در خدمت امنیت ملی باشد نه بر ضد آن.
دعوت محترمانه به وفاق
به منتقدان داخلی - چه از سوی طیف اصولگرا و چه از سوی مخالفان برونمرزی - باید یادآور شد:
اولا، در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه و پسلرزههای آن، تضعیف جایگاه عالیترین مقام اجرایی کشور، دقیقا به سود همان جبهههایی است که خواهان چندپاره شدن ایرانند.
ثانیا، نقد فنی بر حق است؛ اما مرز میان نقد دلسوزانه و تخریب سرمایه نمادین ملی، مرزی باریک و در عین حال راهبردی است.
ثالثا، تجربه تاریخی نشان میدهد که هرگاه دینداری و میهندوستی از مسیر عقلانیت سیاسی جدا افتاده، جامعه محکوم به بازتولید خشونت نمادین شده است.
بازسازی «ما» در آینهای جهانی
از مصاحبه تاکر تا طعنه «آغل»، یک حقیقت سر برمیآورد: ما همچنان در میدان نبردِ تعاریف از «وطن» و «دین» هستیم. اگر سیاستمداران و رسانهها ندانند چگونه این دو مقوله را در گفتاری رفیع و وحدتبخش تلفیق کنند، کارخانههای جعل واقعیت، مفهوم وطن را یا به «آغل» تقلیل میدهند یا به «ابزار جنگ سرد جدید».
در این میان، دکتر مسعود پزشکیان موفق شد پیام سادگی صلح و صلابت دفاع را در یک قاب جهانی قرار دهد.
حفظ و ارتقای این دستاورد، نیازمند اجماع همه نیروهای دغدغهمند عزت ایران است:
خدا را انحصاری نکنیم، وطن را تحقیر نکنیم و ملت را چندپاره نسازیم.
در شرایط حساس کنونی، هیچ سرمایهای گرانبهاتر از «همبستگی ملی خداجوی» نیست.