گفتوگوي «اعتماد» با ستاره تيم ملي واليبال كشورمان بعد از درخشش در ليگ ملتها
پوريا حسينخانزاده: منتقدان بدانند تيم ما هم جوان شده است
پياتزا به ما گفت برويد براي وطن و مردم خود بجنگيد!
روزبه دلاور
تيم ملي واليبال ايران درحالي به كار خود در ليگ ملتهاي واليبال پايان داد كه باوجود ارايه نمايشهايي قابل قبول و كسب نتايجي اميدواركننده از صعود به دور بعدي اين رقابتها بازماند. شاگردان پياتزا، گرچه نتوانستند به مرحله نهايي راه يابند اما در طول مسابقات نشان دادند كه پتانسيل بالايي براي آينده دارند و اميدها را زنده نگه داشتند، به همين بهانه با يكي از پديدههاي درخشان واليبال ايران، پوريا حسينخانزاده، گفتوگويي اختصاصي ترتيب داديم. بازيكني كه سال گذشته تجربه بازي در ليگ معتبر ايتاليا را كسب كرد و در ليگ ملتها نيز با سرويسهاي پرشي ويرانگر خود بارها حريفان را به دردسر انداخت و تحسين همگان را برانگيخت.
مشروح اين گپوگفت جذاب را در ادامه ميخوانيد.
سطح اين دوره از مسابقات چطور بود؟
در مجموع و همانطور كه خودتان ديديد بازيها در سطح بالايي برگزار شد اما براي ما بهترينش در هفته سوم رخ داد و با اينكه نشد براي تيم ملي بازي كنم اما بچهها واقعا خوب بازي كردند. در كل، ليگ ملتهاي امسال كمي فرق داشت و بازيكنان با سن بالا در تركيب نداشتيم و ما هم فكر ميكنم دومين تيم جوان مسابقات بوديم. به نظر من خوب بوديم اما ميتوانستيم نتايج بهتري را كسب كنيم. در چند بازي، اشتباه خودمان بود؛ مثلا بازي با آلمان و امريكا كه ميتوانستيم ببريم و كارمان راحتتر شود اما در ورزش پيش ميآيد. با اين استقبالي كه مردم كردند، به نظرم در مجموع خوب بوديم.
در هفته سوم مصدوم بودي، شرايط طوري نبود كه براي دقايقي هم شده بازي كني؟
در بازي تداركاتي كه انجام داده بوديم، ده تا بيست درصد گرفتگي در پهلويم و بين دندههايم بود. حالا به خاطر فشار تمرينات يا بازيها بود كه فكر ميكردم با ماساژ خوب ميشود تا بازي اول كه درد گرفت و در گيم سوم كش آمد و با سونو كه انجام دادم فهميدم كشيدگي گريد ۲ است و اگر ادامه ميدادم، ممكن بود خطرناك شود و براي همين آقاي پياتزا گفت هيچ كاري نكن! دكتر هم خيلي زحمت كشيد و كمك كرد تا به بازيها برسم و اتفاقا ۵۰، ۶۰درصد دردم رفت و گفتم ميتوانم كمك كنم كه آقاي پياتزا گفت: سه تا بازي مانده و نميخواهم ريسك كنم براي مسابقات جهاني. مصدوميتم بين دندهها جاي خطرناكي بود و ممكن بود مصدوميتم تشديد شود. مربي گفت بازي نكن و من هم طبق درخواست مربي بازي نكردم.
عملكرد تيم در هر هفته بهتر از هفته قبل بود. علتش چه بود؟
در هفته اول خب تيم ما جوان بود و بايد تيم را جمع ميكرديم، ضمن اينكه مشكلات (جنگ) در ايران به وجود آمده بود كه ذهن بچهها را بههم ريخته بود. به لحاظ فكري و هماهنگي داشتيم بهتر ميشديم. تيم ما امسال خيلي جوان شده بود و براي هماهنگ شدن نياز به زمان داشتيم. گفتم اشتباه هم داشتيم و ميتوانستيم امريكا را ببريم و يك تجربه براي ما بود اما در هفته دوم هماهنگي بيشتر شد و نشان داديم ميتوانيم بهتر باشيم و خيلي هم پيشرفت كرديم و در هفته سوم كه بهترين عملكرد را داشتيم.
قبول داري جلوي بعضي تيمها مثل امريكا يا آلمان انگار نگران نام بزرگ اين تيمها بوديم؟
بله. مثلا شما دو بر صفر مقابل اين تيمها جلو بيفتيد و بعد مساوي كنيد تيم دچار افت سنگين ميشود. دليلش را نميدانم! شايد بدني و شايد ذهني كه به اين نتيجه ميرسيم كه حتما ميبريم اما درنهايت بازنده شديم. من هم دليلش را نميدانم هرچند فشار هم روي بچهها زياد بود. ما تيم جواني هستيم كه اين باختها باعث تجربه ميشود تا در آينده نتايج بهتري بگيريم.
بعضي منتقدان گفتند كه تيمها با تركيب اصلي شركت نكرده بودند. پاسخي براي اين افراد داري؟
در واليبال تمام تيمها رو به جوانگرايي آوردند. مثلا تيم بلغارستان تركيبش همين است و بزرگترهايشان خداحافظي كردند و رفتند پس نميشود گفت با تيم دومشان آمدند يا مثلا اوكراين همين تيم اصليشان است يا برزيل تيم جديدش را آوردند ما هم تيم جديدمان همين بود. خوب نيست كه تيم ملي را تخريب كرد چون همه ما از يك آب و خاكيم، من به عنوان يك واليباليست با پيشرفت فوتبال و كشتي خوشحال ميشوم و هيچوقت نميگويم آن تيم ضعيف بود تيم ما برد بلكه ميگويم، دمش گرم! تيم ما قوي بود و برد. يكي، دو جا خواندم كه گفتند تركيب دوم را آوردند يا بعد از المپيك بود كه ايران برد. همه تيمها رو به جوانگرايي آوردند و نسل عوض شده است. ما هم ده سال ديگر بايد تغيير نسل دهيم اما حمايتهاي مردم خيلي دلگرمكننده بود. دستشان درد نكند!
سرويسهايت بازتاب زيادي داشت. در كل از عملكرد خودت راضي بودي؟
صددرصد رضايت نداشتم! هميشه در ذهنم اين است كه امروز از ديروزم بهتر باشم. من براي هفته سوم خيلي انگيزه داشتم و حتي گفته بودم با درد هم حاضرم بازي كنم اما تصميم مربي بود تا بازي نكنم. عملكردم بد نبود اما ميتوانستم بهتر از اين هم باشم. درباره سرويسهايم هم بگويم در ايتاليا، تمرينات زيادي براي سرويسها داشتم. هر روز تمرين و تكرار بود و دليل سرويسهاي خوب من هم، همين بود. در ليگ ايران زياد سرويس پرشي نميزنند اگر هم بزنند ۱۲۰ تا ۱۲۵ كيلومتري نميزنند كه هم در دريافت و هم در سرويس تاثيرگذار است كه در ايران زياد كار نميشود. در ايتاليا در تمام تمرينات اين سرويسها را تمرين ميكنيم. اسپك و سرويس تكليف قهرماني را مشخص ميكند كه خيلي اهميت دارد. من تا هفته دوم بهترين بودم و ميخواستم در هفته سوم هم چهار، پنج تا امتياز سرويسي بگيرم كه نشد.
كار كردن با پياتزا چطور است؟
او عاشق واليبال است و انگار اين رشته را حفظ است! در آناليز، عالي كار ميكند و هميشه در تكنيك با ما كار ميكند. او ميگويد ايران پر از استعداد است و حيف از اين همه استعداد كه هر سال بيشتر هم ميشود اما رسيدگي نميشود. بايد از اين مربي استفاده كنيم، او با بازيكنان خوب است و انگيزه و روحيه ميدهد و هيچوقت بازيكنان را تخريب نميكند. در رختكن هم جو صميمي را ايجاد كرده تا همه با هم خوب باشند و براي تيم بجنگيم. او ميگويد جدا از نتيجه بايد از بازي واليبال لذت ببريم. حالا شايد ۳ بر ۲ از يك تيم ببريم و مهم است از آن بازي لذتش را ببريم، حالا بگوييم تلاش خود را كرديم اما نشد. او اين ذهنيت را به تيم آورده و به تيم اعتماد به نفس داده است. او به همه بازيكنان يك دور بازي داد تا يخ بازي كردنشان آب شود و اعتماد به نفس پيدا كنند. اگر او را نگه داريم و قراردادش را تمديد كنيم، اتفاق خوبي است. تا الان كه عملكردش خوب بوده حالا بايد ديد در آينده چطور ميشود.
كي متوجه شديد كه در كشورمان جنگ شده؟
رفته بوديم ايتاليا بعد به برزيل كه بازي دوم ما كه با امريكا بود و وسط بازي گفتند كه جنگ شده است. ما كه خيلي نگران بوديم و گفتيم اگر وضعيت خيلي بد است به كشورمان برگرديم تا در خاك خودمان و كنار خانواده خودمان باشيم. اينترنتها قطع بود و تا يك هفته از خانوادههايمان خبر نداشتيم و خيلي شرايط سخت بود. مربيان و آقاي پياتزا خيلي كمك كرد و گفت به خاطر وطن و مردم واليبالدوست خود بجنگيد و ببريد اما بازهم سخت بود. اخبار را از تلويزيون ميديديم كه خيلي بد بود، مخصوصا وقتي اينترنتها قطع بود و نميتوانستيم با خانوادههايمان ارتباط بگيريم. ما قرار بود بعد از بازي با صربستان برگرديم ايران كه گفتيم اگر به كشور برگرديم ديگر نميتوانيم خارج شويم.
در اين مدت و دور از وطن مشكلي بابت اردو و اسكان و تمرينات نداشتيد؟
خب به يكباره كل برنامههاي ما بههم ريخت و برنامهريزي دوباره سخت بود. رفتيم يكجا كمپ زديم كه شرايط براي رفت و آمد سخت بود.
سلام نظامي هنگام پخش سرود كشورمان پيشنهاد كي بود؟
حركت خوبي بود كه مردم استقبال خوبي كردند. يكباره تصميم گرفتيم براي كشورمان كه در حالت جنگ است، يك سلام نظامي دهيم.
برنامهات براي فصل بعد چيست؟
قراردادهاي تيمهاي اروپايي معمولا از ۳، ۴ ماه قبل بسته ميشود. من در سال اول هم برنامهام بود تا براي تيم جديدم بازي كنم اما خب معمولا سال اول كار سخت است. تا جايي كه توانستم در زمان بازي سعي كردم عملكردم را نشان دهم. اوايل گفتم ميخواهم بروم جايي كه بازي كنم و پيشنهادات خوبي هم داشتم اما مربي «لوبه» به من گفت يك زماني دنبال بازيكن باتجربه بوديم اما الان بازيكن جوان ميخواهيم براي آينده و طبق صحبتهايي كه داشتيم به من تضمين داد كه در چهار تورنمنتي كه داريم بازي حتما به من برسد. طبق صحبتهايي كه با مربي داشتم و گفت پيشرفت ميكنم، تصميم گرفتم سال بعد هم در ليگ ايتاليا بازي كنم.