تفكيك آب آشاميدني
از سایر مصارف
بحران كمآبي امروز، تمام ابعاد زندگي در ايران را تحت تأثير قرار داده است. با اين حال، مسوولان به جاي پذيرش مسووليت و اصلاح سياستها، همچنان با پنهانكاري و حذف نخبگان و متخصصان از مجلس و دولت، ناكارآمديها را توجيه ميكنند.اكنون از شهروندان درخواست صرفهجويي ميشود، صرفهجويي گرچه راهكاري موقتي و تا حدي موثر است، اما هرگز جايگزين برنامهريزي ساختاري و تخصصي نخواهد بود. نگاهي به تجارب جهاني در كلانشهرهاي پيشرفته دنيا از جمله پاريس، لندن، برلين، واشنگتن و مادريد در غرب، و شهرهايي چون پكن، سنگاپور، شانگهاي، دوبي، رياض، مسقط و كويت در آسيا، نشان ميدهد كه تفكيك آب آشاميدني از مصارف بهداشتي و صنعتي يك اصل بنيادين در مديريت ساختاري منابع آب است. حتي در شهرهايي كه كنار رودخانهها، درياها يا منابع آبي عظيم قرار دارند، از آب شيرين تنها براي آشاميدن و پختوپز استفاده ميشود. در اين شهرها، با استفاده از فناوريهايي مانند اوزوناسيون، پسابهاي بهداشتي و صنعتي پس از تصفيه، دوباره براي مصارفي چون شستوشو، آبياري، كولرها، صنايع، نيروگاهها و پروژههاي عمراني مورد استفاده قرار ميگيرند.
روشهاي مصرف آب در ايران، در تضاد با تجارب موفق جهان است- در حالي كه ايران جزو خشكترين مناطق جهان است، همچنان آب شرب سدهاي ارزشمند در شهرهايي چون تهران و مشهد، براي دوش حمام، شستوشوي خودرو، فضاي سبز و صنعت نيز استفاده ميشود؛ بدون هيچگونه تفكيكي. اين مساله نهتنها اتلاف و هدررفت عظيم منابع است، بلكه نشانهاي از نبود سياستگذاري تخصصي و دانشمحور در مديريت منابع حياتي بهشمار ميرود.
جامعهشناسي آب و تدوين راهبردهاي تخصصي براي مديريت پايدار يك ضرورت است- تحليل جامعهشناختي مصرف آب، طبقهبندي انواع آن و تعيين مصارف متناسب با نوع آب (آشاميدني، بهداشتي، صنعتي، كشاورزي) از ضروريترين رويكردهايي است كه ميتواند از منظر پژوهشي و كاربردي، در جهت اصلاح ساختارها و كاهش اتلاف منابع آبي راهگشا باشد. بسياري از بحرانهاي ساختاري همچون فرونشست زمين در كلانشهرها ناشي از همين بيبرنامگيها و سوء مصرف آب است. در اين مسير، علاوه بر اصلاح الگوي مصرف، بايد استراتژيهاي كلان همچون استفاده از شيوههاي نوين آبياري در كشاورزي (كه بيش از ۹۰درصد منابع آب سطحي را مصرف ميكند) و اجراي طرحهاي آمايش سرزمين مبتني بر اقليم و توان اكولوژيك مورد توجه قرار گيرد.
راهكارهاي ذيل ميتواند در كاهش مساله كمآبي و عبور از بحران موجود موثر باشد
1. تفكيك سيستم تأمين و توزيع آب شرب از آب بهداشتي و صنعتي؛
2. سرمايهگذاري در فناوريهاي تصفيه آب و بازيافت پساب؛
3. ممنوعيت احداث صنايع آببر در مناطق خشك و فلات مركزي؛
4. سرمايهگذاري براي صنايع معدني و آببر در سواحل جنوبي
5. توسعه صنايع كم آببر و كسبوكارهايي همچون گردشگري
6. اصلاح سياستهاي كشاورزي با تأكيد بر آبياري هوشمند، كمفشار و قطرهاي؛
7. تدوين و اجراي برنامه ملي جامعهشناسي آب براي تغيير نگرش و رفتار مصرفي جامعه در راستاي راهبردهاي تخصصي .
آينده ايران به مديريت هوشمندانه منابع آب گره خورده است. زمان آن رسيده كه بهجاي راهحلهاي موقتي و واكنشي، با نگاه تخصصي، واقعبينانه و علمي براي نجات اين ميراث حياتي ملي گامبرداريم.جامعهشناس