حكايت تلخ تكرار اشتباهات و آزمودن آزمودهها!
استقلال اسباب بازي نيست
علي ولياللهي
به گواه نوشتههاي قبليمان در روزنامه اعتماد، ميتوانيم ادعا كنيم كه قبل از همه سرنوشت هياتمديره استقلال كه در دولت جديد و بعد از تغيير و تحول در هلدينگ خليجفارس روي كار آمد را پيشبيني كرده بوديم. همان موقع نوشتيم چطور ممكن است چنين تركيبي را كنار هم چيد و از آنها انتظار موفقيت داشت؟
حالا كه مشخص شده به زودي هياتمديره استقلال زير و رو خواهد شد، نظري جويباري خواهد رفت و بعد از او محمودرضا بابايي و فريده شجاعي غزل خداحافظي خواهند خواند، جا دارد سوال كنيم آيا امروز كسي آن چيدمان را گردن ميگيرد يا ما محكوم به تكرار تاريخي اشتباهات هستيم ولو اينكه يك نفر مستقيما قبلش گفته باشد كه اين مسير غلط است؟
اينكه تركيب نظري جويباري، محمودرضا بابايي، فريده شجاعي و عليرضا اسدي كه البته مدتي قبل به عنوان نخستين قرباني جدا شد، نميتواند توفيقي كسب كند نياز به هوش سرشاري نداشت. كافي بود سوابق آنها مورد بررسي قرار بگيرد و شيمي تجمعشان زير يك سقف به چالش كشيده شود. اتفاقي كه رخ نداد. عدهاي در آن مقطع تصور كردند مثلا ممكن است نظري جويباري چيزي متفاوت از آنچه در تمام اين سالها به عنوان يك مدير رده پايين ارايه داده اينبار در سمت مديرعاملي ارايه بدهد يا شايد برخي احساس كردند محمودرضا بابايي با آن پيشينه جور ديگري رفتار خواهد كرد يا فريده شجاعي چيزي بيشتر از يك مجسمه نمادين در جلسات خواهد بود! زهي خيال باطل! هميشه گفتهاند آزموده را آزمودن خطاست.
امروز كه علي تاجرنيا ميگويد از شرايط تيم و نقل و انتقالات راضي نيست و باشگاه نيازمند تغييرات است بايد از او پرسيد چند ماه قبل چطور اجازه داد شرايط به اين سمت حركت كند؟ مديران هلدينگ خليجفارس و مشاوران چطور چيزي نگفتند؟ آيا رواست كه ما هر بار مسيرهاي طي شده را دوباره از اول طي كنيم و در انتها به نتايج تكراري برسيم و متعجب شويم كه چطور چنين شد؟ آيا كسي با خودش فكر ميكند اين تصميمات از ابتدا اشتباه چه بلايي سر سرمايههاي مادي و اجتماعي و معنوي يك مجموعه ميآورد؟
دردآورترين قسمت ماجرا اينجاست كه بعد از تمام اين اتفاقات دوباره اسامي كساني اطراف باشگاه استقلال به گوش ميرسد كه پيش از اين امتحان خود را پس داده و رفوزه شدهاند. افرادي كه هنوز پروندههاي مالي و بدهيهايشان در محاكم در حال بررسي است. افرادي كه بعد از رفتنشان تا مدتها مديران بعدي را درگير بدهي كرده بودند. افرادي كه هنرشان خرج كردن بيضابطه پولهاي بورسي و درآمدهاي تبليغاتي بود.
به مديران هلدينگ خليجفارس و به شخص علي تاجرنيا گوشزد ميكنيم! در همين نقطهاي كه قرار داريد، بايستيد. يك قدم به عقب برداريد و يك لحظه با خودتان فكر كنيد قرار است براي اين باشگاه با ميليونها هوادار چه كار كنيد. به خدا استقلال اسباببازي يا وسيله آزمايش نيست. چطور ممكن است در همان لحظهاي كه داريد از چاهي خودساخته بيرون ميآييد بلافاصله وارد چالهاي ديگر شويد؟ خط بكشيد دور اين اسامي تكراري را كه با فشار فلان مقام سياسي يا فلان چهره امنيتي و نظامي يا بهمان مدير تحميل ميشوند. از چه ميترسيد؟ نگران چه چيزي هستيد؟ اين همه مدير درجه يك پاكدست ورزش بلد در اين كشور است. شما قرار است هزينه كنيد. يادتان نرود در همين چند ماه گذشته با وجود پرداخت ميلياردها ميليارد پول، فحش خورديد از هوادار، چون پولها را دست آدم اشتباه داده بوديد. از يك سوراخ هزار بار گزيده نشويد. صبر كنيد! نفس عميق بكشيد و يك بار براي هميشه تصميم درست بگيريد.