« اعتماد» در گفتوگوي اختصاصي با رحمان قهرمانپور بررسي میکند
بازگشت به مذاكره يا عبور از ديپلماسي؟
ديپلماسي هستهاي بيش از مانورهاي حقوقي به توافق سياسي با واشنگتن براي منافع امنيتي و اقتصادي مشروط است
نوشين محجوب
اخيرا برخي رسانههاي غربي ادعاهايي مبني بر احتمال ازسرگيري گفتوگوهاي ديپلماتيك ميان ايران و ايالاتمتحده مطرح كردهاند؛ رايزنيهايي بدون نقشآفريني عمان با ميانجيگري كشوري ثالث. هر چند اين ادعاها تاكنون ازسوي هيچ يك از مقامات رسمي جمهوري اسلامي ايران يا ايالاتمتحده تاييد نشده است.
اسماعيل بقايي، سخنگوي دستگاه ديپلماسي كشورمان طرح چنين ادعاهايي را بازي رواني دشمن توصيف كرد و گفت هرگونه رايزني به ارايه تضمينهاي معتبر توسط واشنگتن و جبران خسارات حمله پيشدستانه اين بازيگر منوط است. همزمان سيدعباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان اخيرا در گفتوگو با صدا وسيما ضمن تاكيد دوباره بر حق ايران براي غنيسازي اورانيوم، صراحتا اعلام كرد كه ازسرگيري مذاكرات در آينده به اقتضاي مصالح كشور بستگي دارد و از همين رو هر جا كه لازم باشد ميجنگيم و هر جا كه لازم باشد مذاكره ميكنيم.
او همچنين گفت كه تهديد مكانيزم ماشه (اسنپبك) بزرگنمايي شده و اين مكانيزم مسير ديپلماسي را تخريب ميكند. در چنين شرايطي گروهي از تحليلگران با اشاره به فعل و انفعالهاي غرب بالاخص تروييكاي اروپايي و كشورهاي حاشيه خليجفارس احتمال ازسرگيري رايزنيها را محتمل دانسته و مدعياند اينبار چين ممكن است نقش ميانجي را عهدهدار شود تا نقش صلحساز خود را در خاورميانه را تثبيت كند، با اين همه گروهي ديگر با اشاره به موضعگيريهاي ايران و تاكيد كشورمان بر حفظ حق غنيسازي دراين زمينه ترديدهاي جدي را مطرح كرده و مدعياند، آينده ديپلماسي ميان ايران و امريكا در هالهاي از ابهام قرار دارد.
به اين بهانه روزنامه اعتماد در گفتوگويي اختصاصي با رحمان قهرمانپور، كارشناس مسائل بينالملل به بررسي ابعاد احتمالي ادعاها مطرح شده پرداخته است. به باور قهرمانپور طرح چنين ادعاهايي در فضاي رسانهها نشاندهنده رويكرد چندوجهي ايران درقبال مسائل هستهاي، تحريمها و مذاكرات بينالمللي است.
مشروح گفتوگو در ادامه آمده است:
قهرمانپور در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» درباره ادعاي رسانههاي غربي مبني بر از سرگيري رايزنيها و احتمال تحقق چنين سناريويي گفت: براساس اطلاعات دريافتي از منابع متعدد، به نظر ميرسد گزارشها مبني بر احتمال از سرگيري مذاكرات ميان ايران و ايالات متحده صحت دارد و بهنظر ميرسد ايران با هدف حفظ مسير ديپلماسي و جلوگيري از بسته شدن كانالهاي گفتوگو تصميم گرفته به ميز مذاكره بازگردد. اين تصميم احتمالا در راستاي كاهش تنشها و ايجاد آرامش در فضاي داخلي كشور اتخاذ شده است، بهويژه با توجه به نگرانيهاي موجود در مورد احتمال تشديد تنشها. با اين حال به باور قهرمانپور هنوز مشخص نيست كه ايالاتمتحده با پيششرطها و پيشنهادهاي ايران موافقت خواهد كرد يا خير.
قهرمانپور در پاسخ به سوال «اعتماد» مبني بر تاثير شكافهاي حاكم بر فرآيند ديپلماسي نيز تاكيد كرد: شواهد حاكي از آن است كه مذاكرات به زودي آغاز خواهد شد، اما باتوجه به اختلافات عميق ميان دوطرف و تشديد فضاي بياعتمادي در ايران پس از جنگ ۱۲ روزه، نميتوان نسبت به موفقيت مذاكرات خوشبين بود. شرايط كنوني براي دستيابي به توافق، حتي در مقايسه با دوره پيش از جنگ ۱۲ روزه، بهمراتب دشوارتر به نظر ميرسد.
اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به ديدگاههاي مخالف در اسراييل درباره نقش احتمالي اين بازيگر در صورت ازسرگيري رايزنيها خاطرنشان كرد: گروهي در اسراييل معتقدند كه پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله اين بازيگر به تاسيسات هستهاي كشورمان، تهديد هستهاي ايران ديگر براي اين بازيگر فوريت ندارد. حاميان اين ديدگاه بر اين باورند كه اسراييل بايد از يك توافق جامع ميان ايران و امريكا استقبال كند، زيرا هزينههاي چنين توافقي براي اسراييل كمتر از هزينههاي اقدام نظامي مجدد عليه تاسيسات هستهاي ايران است.
علاوه بر اين، حمله نظامي مجدد ممكن است انگيزه ايران را براي توسعه تسليحات هستهاي افزايش بدهد. در مقابل، ديدگاه ديگري وجود دارد كه از حمايت بنيامين نتانياهو و جريان راست افراطي برخوردار است، اين باور بر اين اصل استوار است كه اسراييل تنها بايد به توافقي رضايت بدهد كه تمامي خواستههاي اين بازيگر، ازجمله كاهش برد موشكهاي ايران در آن گنجانده شده باشد.
براساس اين ديدگاه، اگر توافق ميان ايران و امريكا از نظر اسراييل به اندازه كافي محدودكننده نباشد، اسراييل بايد همانند گذشته تلاش كند تا از نهايي شدن آن جلوگيري كند. البته باید در نظر داشت در اين زمينه دو نگاه به توافق در اسراييل وجود دارد: گروه نخست از يك توافق نسبتا مناسب ميان ايران و امريكا حمايت ميكند، گروه دوم تنها به يك توافق حداكثري و كاملا محدود كننده رضايت ميدهند.
قهرمانپور در ادامه با اشاره به افزايش فشارهاي غرب بالاخص تروييكاي اروپايي بر ايران درباره فعال شدن ماشه خاطرنشان كرد: براي جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه، راهكارهاي حقوقي متعددي مطرح شده است. يكي از اين راهكارها كه عباس عراقچي و برخي ديپلماتها بر آن تاكيد دارند اين است كه چون اروپا از حمله اسراييل به تاسيسات هستهاي حمايت كرد لذا روح برجام را نقض كرد و در نتيجه عضويت اروپا در اين توافق زير سوال رفته و نميتواند مكانيسم ماشه را احيا كند.
طرفداران اين نظر ميگويند براساس معاهدات كنوانسيون وين، چنين گزارهاي ميتواند مانع از آن شود كه اروپا درخواست فعالسازي مكانيزم ماشه را مطرح كند. راهكار ديگر پيشنهاد شده، خروج همزمان ايران، روسيه و چين از برجام است كه به منظور جلوگيري از احياي مكانيزم ماشه ارائه شده است.
با اين حال به باور اين كارشناس مسائل بينالملل راهكارهاي حقوقي مطرح شده چندان اميدواركننده نيست و احتمال نتيجه بخش بودن آنها جهت جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه پايين است. از منظر سياسي، به نظر ميرسد كه جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه درنهايت به توافق ميان ايران و ايالاتمتحده وابسته باشد.
كشورهاي اروپايي احتمالا تنها در صورت حصول چنين توافقي حاضر به خودداري از فعالسازي مكانيزم ماشه خواهند بود. مكانيسم ماشه از آنرو اهميت دارد كه در صورت عدم فعالسازي مكانيزم ماشه، محدوديتهاي اعمالشده توسط شوراي امنيت سازمان ملل بر فعاليتهاي هستهاي ايران در آبان ۱۴۰۴ لغو خواهد شد. اين امر امتياز قابلتوجهي براي ايران به شمار ميرود و به همين دليل، كشورهاي اروپايي تمايلي به لغو اين محدوديتها بدون حصول توافق ندارند.قهرمانپور در پاسخ به سوالي درباره كنش تهران در برابر فعالسازي احتمالي ماشه، گفت: در صورت عدم حصول توافق ميان ايران و ايالاتمتحده و فعالسازي مكانيزم ماشه كه به بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل منجر خواهد شد، فشارها بر ايران به طور قابلتوجهي افزايش خواهد يافت. برخي معتقدند كه ايالاتمتحده پيشتر حداكثر تحريمهاي ممكن را عليه ايران اعمال كرده و بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت تاثير چنداني نخواهد داشت. با اين حال انتقادهايي در اين باره مطرح است. نخست، تابآوري كشورها در برابر تحريمها با گذشت زمان كاهش مييابد. در سال ۱۴۰۴، توانايي ايران براي مقاومت در برابر تحريمها بهمراتب كمتر از سال ۹۴ است. دوم، فعالسازي مكانيزم ماشه و احياي قطعنامههاي تحريمي شوراي امنيت ميتواند بار ديگر ايران را به عنوان تهديدي در عرصه بينالمللي مطرح كند و اين موضوع از منظر حقوقي و سياسي پيامدهاي جدي به دنبال خواهد داشت.
از منظر قهرمانپور، بازگشت تحريمها و قرار گرفتن ايران ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل ميتواند حتي كشورهاي دوست ايران، مانند چين، امارات و تركيه، كه از شركاي تجاري اصلي كشورمان هستند را در گسترش همكاريها و حمايت از ايران در سازمانهاي بينالمللي با ترديد مواجه كند. اين كشورها ممكن است همانند گذشته، در زمينه كاهش اثرات تحريمها با ايران همكاري نكنند، كه فشار بر ايران را دوچندان خواهد كرد.
اين كارشناس مسائل بينالمللي در ادامه خاطرنشان كرد: در مورد واكنش احتمالي ايران، بهنظر نميرسد خروج از معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT) در حال حاضر در دستور كار جمهوري اسلامي قرار داشته باشد. با اين حال، در صورت فعالسازي ماشه، ممكن است گروههايي در ايران خواستار خروج از NPT يا قطع كامل همكاريها با آژانس بينالمللي انرژي اتمي شوند. هر يك از اين اقدامات براي ايالاتمتحده و اروپا از اهميت بسزايي برخوردار است و ميتواند به ايجاد بحراني جدي در نظم هستهاي جهاني منجر شود.
قهرمانپور در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» به سفر معاون رييس آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران بدون حضور بازرسان اشاره كرد و گفت: ايران همكاريهاي خود با نهاد پادماني را به طور كامل متوقف نكرده بلكه به دليل نارضايتي از عملكرد اين نهاد و گزارشهاي رافائل گروسي، بخشي از همكاريهاي داوطلبانه خود را معلق كرده است. از همين رو يكي از مسائل كليدي كنوني ميان ايران و نهاد پادماني، موضوع بازديد بازرسان آژانس از تاسيساتي است كه هدف حملات ايالاتمتحده و اسراييل قرار گرفتهاند. كشورهاي غربي براي ارزيابي فني ميزان خسارات واردشده به اين تاسيسات، خواستار دسترسي به آنها هستند. با اين حال، بهنظر ميرسد ايران تمايلي به واگذاري اين امتياز استراتژيك ندارد.
به باور قهرمانپور، ايران در تلاش است تا با آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره چارچوب جديدي براي همكاري دست يابد كه ميتواند به كاهش برخي از تنشها ميان دو طرف منجر شود. از منظر اين كارشناس بينالملل با وجود نفوذ قدرتهاي بزرگ، ازجمله ايالاتمتحده و اروپا، در اين نهاد پادماني، بايد توجه داشت كه اين نهاد به عنوان يك سازمان بينالمللي معتبر، مسوول رسمي نظارت بر اجراي معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT) است. از اينرو، صرفنظر از نوع روابط ايران با غرب، اهميت جايگاه آژانس بين الللي انرژي اتمي به عنوان تنها نهاد معتبر بينالمللي براي ارزيابي برنامه هستهاي ايران غيرقابلانكار است. بر اين اساس، ايران تمايلي به قطع كامل همكاريهاي خود با آژانس ندارد و حفظ اين رابطه را در راستاي منافع خود ميداند.
قهرمانپور در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: با توجه به حملات ايالاتمتحده و اسراييل به تاسيسات غنيسازي ايران، پافشاري تهران بر حق غنيسازي از اهميت ويژهاي برخوردار است. بهنظر ميرسد ايران، با آگاهي از اينكه در شرايط كنوني امكان ازسرگيري فوري غنيسازي وجود ندارد، بر اين نكته تاكيد دارد كه دستكم حق غنيسازي در خاك خود، كه در توافق برجام به رسميت شناخته شده بود، حفظ شود.
اين پافشاري لزوما به معناي قصد ايران براي ازسرگيري غنيسازي در ماههاي آتي نيست، بلكه هدف اصلي بهرسميت شناخته شدن اين حق از منظر حقوقي و بينالمللي است. علاوه بر اين، اين موضوع از منظر داخلي نيز حائز اهميت است. در صورت حصول توافق لازم است تهران براي جلب حمايت افكار عمومي دستاوردهاي اين توافق را نيز توجيه كند. يكي از مهمترين دستاوردها حفظ حق غنيسازي در خاك ايران است. با اين حال، بايد توجه داشت كه ايران ايده تشكيل كنسرسيوم غنيسازي را رد نكرده و اين پيشنهاد همچنان به عنوان گزينهاي براي همكاريهاي آينده مطرح است. قهرمانپور در پاسخ به سوال ديگر «اعتماد» درباره موج تازه تحريمهاي امريكا و همچنين واكنش احتمالي چين به محدوديتهاي واشنگتن بر صادرات نفت كشورمان به چين خاطرنشان كرد: پكن تحريمهاي يكجانبه اعمال شده توسط امريكا كه تحت عنوان تحريمهاي ثانويه شناخته ميشوند، به ويژه در مورد ايران و روسيه را غيرقانوني تلقي ميكند. اين موضعگيري نه به دليل حمايت چين از ايران بلكه بخشي از سياست اصولي اين كشور در راستاي ايجاد نظم نوين جهاني با محوريت پكن محسوب ميشود. در قالب اين نظم پيشنهادي، چين بهطور كلي با استفاده از ابزار تحريم به عنوان اهرم فشار مخالف است. اين رويكرد ميتواند به ساير كشورها اطمينان بدهد كه در صورت بروز اختلاف با چين، اين كشور از اعمال تحريمهاي يكجانبه عليه آنها خودداري خواهد كرد.
با اين حال به باور اين كارشناس مسائل بينالملل، بايد توجه داشت كه تحريمهاي كنوني عليه ايران به دليل عدم فعالسازي مكانيزم ماشه، از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد اعمال نشدهاند. اين امر به چين امكان ميدهد تا در برابر اين تحريمها مقاومت كند. اما در صورت فعالسازي ماشه و بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت، چين به عنوان عضو دائم اين شورا، ناگزير خواهد بود به بخشي از اين تحريمها پايبند بماند و آنها را اجرا كند، همانگونه كه در گذشته نيز چنين كرده است. اين موضوع ميتواند پيامدهاي مهمي براي سياست خارجي چين و تعاملات آن در نظام بينالملل به دنبال داشته باشد.