دوباره اغوا، دوباره جنجال
تاريخ با نام آلوز و سپاهان تكرار شد
انتقال ريكاردو آلوز، ستاره پرتغالي، از تراكتور به سپاهان در حالي كه باشگاه تبريزي مدعي است با اين بازيكن قرارداد دارد، يادآور پرونده جنجالي عليرضا بيرانوند در سال گذشته است و بار ديگر سوالاتي جدي را درباره شفافيت قراردادها و كارايي سيستم قضايي فوتبال ايران مطرح ميكند.
به گزارش روزنامه اعتماد، ريكاردو آلوز طي سه فصل حضور در تراكتور، به يكي از موثرترين بازيكنان ليگ برتر تبديل شده است. آمار خيرهكننده ۸ گل و ۳۵ پاس گل در ۹۵ بازي، او را به مهرهاي كليدي و
دو بار بهترين گلساز ليگ برتر تبديل كرده است. اين عملكرد درخشان، ارزش او را براي هر تيمي بالا ميبرد و از همين رو، جذب او توسط سپاهان، گامي مهم براي اين تيم اصفهاني به شمار ميرود. اما نقطه اختلاف و جنجال از همينجا آغاز ميشود: مسوولان تراكتور پيش از اين اعلام كرده بودند كه او قراردادش را براي سه فصل ديگر تمديد كرده است. با اين حال درست بعد از جنگ، آلوز از بازگشت به تبريز امتناع كرد و در حالي كه به نظر ميرسيد ديگر به ايران برنميگردد سر از سپاهان درآورد. پيوستن آلوز به سپاهان نشان ميدهد كه از ديدگاه اين باشگاه اصفهاني، اين تمديد يا معتبر نبوده يا شرايط لازم براي فسخ فراهم بوده است. اين وضعيت، شباهتهاي قابل توجهي با پرونده عليرضا بيرانوند دارد. سال گذشته، عليرضا بيرانوند با فسخ يكطرفه و غيرموجه قرارداد خود با پرسپوليس به تراكتور پيوست. اين اقدام واكنشهاي گستردهاي را در پي داشت و به يك پرونده طولانيمدت در فدراسيون فوتبال تبديل شد. نكته قابل توجه در آن پرونده، زمانبر بودن رسيدگي به آن بود؛ بيش از ۴۰۰ روز طول كشيد تا راي نهايي صادر شود و بيرانوند محروم و محكوم به پرداخت غرامت شد. اين تاخير طولاني، انتقادات زيادي را متوجه سيستم قضايي فدراسيون كرد و بياعتمادي هواداران و باشگاهها را دامن زد. حال، با پرونده ريكاردو آلوز، اين سوال مطرح ميشود كه آيا تاريخ تكرار خواهد شد؟ تراكتوري كه فصل پيش متهم به اغواي بازيكن پرسپوليس بود حالا سپاهان را به اغواي بازيكن خودش متهم كرده است و گفته به فيفا شكايت ميكند. تراكتور به احتمال زياد اين شكايت را از آلوز و سپاهان انجام خواهد داد. مديران اين باشگاه مدعي فسخ غيرقانوني قرارداد يا نقض تعهدات از سوي آلوز هستند و ميگويند سپاهان اين بازيكن را وسوسه كرده است. بدون توضيح مشخص است كه شباهتهاي اين دو پرونده بسيار زياد است: هر دو شامل بازيكنان كليدي، باشگاههاي بزرگ و ادعاهاي متناقض درباره وضعيت قراردادي است. همانطور كه ذكر شد فعلا تراكتور گفته به فيفا شكايت خواهد كرد، اما مهمترين چالش پيش روي هر نهادي كه پرونده به زير دستش برود نحوه و سرعت رسيدگي است. آيا نهادهاي قضايي اينبار با سرعت و شفافيت بيشتري عمل خواهند كرد تا از تكرار سرگرداني و ابهام ۴۰۰ روزه جلوگيري شود؟ تاخير بيش از حد در صدور آرا نه تنها به بياعتمادي دامن ميزند، بلكه ميتواند به بيثباتي ليگ و تكرار چنين جنجالهايي منجر شود. اين پرونده جديد، سنگ محكي است براي ادعاهاي سيستم قضايي فوتبال ايران. براي اينكه بفهميم آيا همه پروندههاي فسخ آنقدر پيچيدگي دارند تا بررسيشان 400 روز به طول بينجامد؟