درباره پايان ديرهنگام يك جنجال
گرهي كه با دست باز ميشد اما...
ماجراي درگيري و حواشي پيرامون پدر مبينا نعمتزاده، ستاره جوان و آيندهدار تكواندوي ايران با يدالله پيرهادي، يكي از آن اتفاقات ناخوشايندي بود كه براي مدتي فضاي ورزش كشور، بهويژه جامعه تكواندو را تحتالشعاع قرار داد. اين اتفاق تلخ كه با عذرخواهي ديرهنگام و البته ضروري به پايان رسيد، سوالات مهمي را درباره مديريت بحران، نقش خانوادهها در ورزش حرفهاي و لزوم آموزشهاي جامع براي ورزشكاران و اطرافيانشان مطرح كرد. ماجرا از يك سوءتفاهم يا مشاجره لفظي آغاز شد. درگيري با يك پيشكسوت كه از قضا جايگاه محترمي در جامعه تكواندو دارد به سرعت ابعاد گستردهاي پيدا كرد و به فضاي مجازي و رسانهها كشيده شد. در چنين شرايطي انتظار ميرفت كه با يك مديريت صحيح و سريع از تشديد ماجرا جلوگيري شود و با يك عذرخواهي بهموقع غائله ختم بهخير شود اما آنچه اتفاق افتاد، مسير ديگري را طي كرد كه به پيچيدهتر شدن اوضاع منجر شد. يكي از نكات عجيب و تأملبرانگيز اين ماجرا، ورود خود مبينا نعمتزاده به اين بحث و اظهارنظر عجيب و جنجالي او بود كه در مصاحبهاي اعلام كرد: «پدرم كار خوبي كرده!» اين جمله كه به نوعي تاييدكننده رفتار پدرش و تحريكآميز تلقي ميشد نه تنها به آرام شدن اوضاع كمك نكرد، بلكه بنزين بر آتش ريخت و حجم انتقادات و واكنشها را به شدت افزايش داد. اينجاست كه سوال اصلي مطرح ميشود: چرا از همان ابتدا پدر مبينا را براي يك عذرخواهي ساده و پايان دادن به جنجال به ميدان نياوردند؟ و آيا كسي نبود به مبينا بگويد نبايد چنين مصاحبهاي كند؟ متاسفانه در كشور ما فقدان سيستمهاي مشاوره و مديريت بحران حرفهاي چندان جدي گرفته نميشود. در تمام دنيا تيمهاي رسانهاي و مشاوران حرفهاي در كنار ورزشكاران حضور دارند تا در مواقع حساس، بهترين راهكار ارتباطي و واكنشي را ارايه دهند. مبينا نعمتزاده يك ورزشكار جوان و بااستعداد است كه شايد تجربه كافي در زمينه مديريت افكار عمومي و نحوه واكنش به حواشي را نداشته باشد. عشق و وفاداري او به پدرش، امري طبيعي و قابل احترام است اما اين حس نبايد به ابزاري براي تشديد بحران تبديل شود. از سمت ديگر گاهي اوقات، افراد درگير در يك ماجرا به دليل غرور شخصي يا عدم درك صحيح از ابعاد يك بحران رسانهاي از عذرخواهي بهموقع اجتناب ميكنند. شايد در ابتدا تصور ميشد كه اين ماجرا به سرعت فراموش خواهد شد يا نيازي به عذرخواهي نيست اما وقتي ابعاد ماجرا گسترده شد و فشار افكار عمومي افزايش يافت، چارهاي جز عذرخواهي باقي نماند كه البته در آن زمان، تاثيرگذاري كمتري داشت. نكته بسيار مهم بعدي نقش فدراسيونها و نهادهاي ورزشي است. فدراسيون تكواندو ميتوانست با ورود بهموقع و ميانجيگري هوشمندانه قبل از اينكه ماجرا به اين حد گسترده شود آن را مديريت كند، اما با دو موضعگيري به نفع طرفين دعوا اوضاع بدتر شد.