كودتاي 28 مرداد
تجاوزي آشكار به حاكميت و تماميت ارضي ايران
محمود فاضلي
اينكه مصدق در كودتاي 28 مرداد 1332 چگونه، چرا و توسط چه كساني از كار بركنار شد، احتمالا مبهمترين و حساسترين بخش اين معما باقي مانده است. نقش مشكوك نيروهاي خارجي درگير در آن، همواره مبهم، ضد و نقيض و پيچيده باقي مانده است. اما با سقوط محمدرضا شاه، تحقيق درباره دوره مصدق در ايران آزاد شد. نوشتن درباره اين دوره امكان انتشار آثار مختلف درباره دولت مصدق و ميراث او را فراهم كرد. همچنين دسترسي به آرشيوهاي انگليس و امريكا و گزارشهاي داخلي مهم سازمان «سيا» امكانپذير شد.
مصاحبه با بازيگران خارجي و ايراني اين رويداد، به ويژه مقامات مسوولان ايراني كه بعد از انقلاب 1357 ايران را ترك كردند و در اين باره سخن گفتند، مجموعه اطلاعات ارزشمندي را فراهم كرده است. پس از گذشت 72 سال از وقوع كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 تاريخنويسي درباره كودتا و حوادث مربوط به آن منجر به انتشار كتابهاي ارزشمندي شد كه در آنها به اين پرسشها پاسخ داده ميشود كه آيا سرنگوني دولت مصدق نتيجه يك برنامهريزي خارجي بوده يا يك نقشه كاملا داخلي يا هر دوي آنها بوده است؟ و اينكه طراحان خارجي و داخلي اين نقشه چه كساني بودند؟ به باور حاميان مصدق، او از پشتيباني مردم برخوردار بود و بدون دخالت خارجي امكان بركنارياش وجود نداشته و سرنگوني مصدق بهايي بوده كه ايرانيان بايد به دليل ادامه سياست حفظ منافع اقتصادي و سياسي خود پرداخت ميكردند و سرنگوني او اقدامي عامدانه و با تحريك خارجيان بوده است.
اما در اين ميان، مخالفان مصدق نگاه متفاوتي دارند. به باور آنها اگرچه مصدق چهره مهمي در دفاع و كسب حق ايراني براي استقلال اقتصادي و سياسي است، اما او در طول زمامداري خود و در برخي موارد از راه راست منحرف شده و در مسير استبداد قرار گرفته و براي كسب قدرت اجرايي بيش از حد تلاش كرده است. به باور مخالفان، مصدق براي تبعيد پادشاه تلاش كرد، در مقابل قانون اساسي با محدود كردن قدرت پادشاه و مجلس ايستاد، از عموم براي يك همهپرسي در جهت انحلال مجلس دعوت كرد، زمينهساز خروج شاه ار كشور شد و نارضايتيهاي ايرانيان شاهدوست، نارضايتي قشر مذهبي و مليگرا را فراهم كرد و عملا وي را به خيانت متهم ميكنند. مخالفان مصدق نقش مستقيم مداخله خارجيها در اين سرنگوني را يا ناديده ميگيرند يا اساسا انكار ميكنند.
كودتاي 28 مرداد عليه مصدق باعث ايجاد يك ناراحتي طولاني مدت اجتماعي و سياسي شد. اين نارحتي از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشد. در خاطرات ايرانيان مضامين درماندگي و نااميدي به شدت افزايش مييافت. آنهايي كه اميدشان برباد رفته بود، ابتدا بايد سوگوار از دست رفتههاي خود ميشدند و سپس هدفي براي زندگي خود پيدا ميكردند. اما گروهي نيز بودند كه در عرصههاي سياسي و فرهنگي پرچم اميد و مقاومت را برافراشتند و ايام سياه پس از مصدق را در نوشتهها و هنر خود به تصوير كشيدند. رژيم بعد از كودتا و دولتهاي بعدي به شدت با طرح دلايل كودتا مخالفت ميكردند و آن را به موضوعي محرمانه تبديل كردند. اما احساساست وسيع ضد انگليسي مردم ايران به احساسات ضد امريكايي و ضد امپرياليستي تبديل شد. از دل اين احساسات سازمانهاي چريكي بيرون آمدند كه در تحليلهاي خود از اين شكست به عنوان يك مداخله خارجي ياد ميكردند. وقوع انقلاب اسلامي 1357 روحيه ضد امريكايي را عميقتر كرد، چراكه اين كودتا ايران را از مسير توسعه سياسي و اقتصادي خارج كرد.
اسناد و واقعيتهاي تاريخي نشان ميدهد هم كودتاي «ناموفق» 25 مرداد و هم كودتاي «موفق» 28 مرداد 1332 و سرنگوني محمد مصدق هر دو ثمره مداخله آگاهانه و عمدي نيروهاي خارجي در مسائل داخلي ايران بودند. اين كودتا بخشي از عمليات پيشنهادي از سوي انگليس با مديريت و پشتيباني همهجانبه امريكا براي سرنگوني مصدق بود. حوادث كودتا اتفاقاتي بيبرنامه نبودند، بلكه هوشمندانه و با دقت تمام توسط عوامل متفكر خارجي و ايراني برنامهريزي شده بود كه توسط افسران اطلاعاتي انگليسي و امريكايي و جاسوسهاي داخلي آنها تهيه و تدوين شده بود. دخالت مستقيم و از پيش برنامهريزي شده انگليس و امريكا در قالب يك كودتاي طراحي شده با هدف سرنگوني مصدق از قدرت، بيشك تجاوزي آشكار به حاكميت و تماميت ارضي ايران و بيتوجهي كامل به قوانين بينالمللي بود.
هندرسن، سفير وقت امريكا در ايران كه در طرح توطئه عليه دولت ايران با انگلستان همگام بود و در براندازي دولت مصدق نقش بسيار مهمي ايفا كرد، پس از كودتا با دروغ و فريب، مردم ايران و مردم امريكا را گمراه ميكرد و تلاش داشت با كمك گرفتن از نيروهاي داخلي، كودتاي مديريت شده توسط خارجيها را به حركتي «خودجوش» معرفي كند! او به دليل سمتي كه داشت و به دليل وفاداري به كشورش، محكوم به تحريف آشكار تاريخ بود. شاه ايران نيز به اين ايده پيوسته بود و به دليل «مصالح مملكتي» تاريخ را وارونه نشان ميداد!
اما گذشت زمان و آگاهيهاي عمومي باعث شد نسل كنوني بپذيرد كه وقايع 28 مرداد يك كودتاي طراحي شده بود كه نطفه آن توسط خارجيها بسته و توسط ايرانيان زاييده شد. صرفنظر از فضايل و معايب مصدق و ميراث دولت او، اين نسل در تلاش است كه منافع طولاني مدت يك كودتاي اجرا شده توسط عوامل خارجي و نيز منافع حاصل از اين تغيير سياسي خشن را بشناسد.
منابع در روزنامه محفوظ است.