• 1404 سه‌شنبه 4 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6124 -
  • 1404 سه‌شنبه 4 شهريور

نگرشي به يك تغيير شكل صحنه‌اي در تئاترِ سال‌هاي گذشته

«بدن» شكسپير پس از كرونا

فرم اجرا و دراماتورژي آثار ويليام شكسپير چگونه پس از سال ۲۰۱۹ تغيير كرد؟

عليرضا قزويني

از تعطيلي ناگهاني سالن‌ها در اوايل ۲۰۲0 تا تلاش‌هاي امروز براي بازخواني نمايشنامه‌هاي شكسپيري، شيوه اجراها دگرگون شده است. اين گزارش بررسي مي‌كند كه چگونه فرم اجرا و دراماتورژي آثار شكسپير پس از سال ۲۰۱۹ تغيير كرد. چه به ‌صورت موقت ديجيتال، چه به ‌صورت دايمي‌تري در ساختار اجرا و مهم‌تر از همه، چه بلايي بر سر «بدن» اجرايي بازيگران آمده است.

آغاز طغيان ديجيتال: فقدان لايو و تولد شكسپير شبكه‌اي
 وقتي كرونا صحنه‌ها را بست، گروه‌هاي شكسپيري بزرگ و كوچك ناگهان با اين پرسش روبه‌رو شدند: چگونه شكسپير را به مخاطب برسانيم وقتي بدن اجراكننده و مخاطب نمي‌تواند كنار هم قرار بگيرد؟ پاسخ كوتاه: به فضاي ديجيتال پناه بردند. در طول قرنطينه شاهد انفجاري از اجراهاي لايواستريم، فيلم‌شده و حتي بازآفريني‌هاي تعاملي بوديم كه برخي مفروضات قديمي درباره «زنده بودن تئاتر» را به چالش كشيدند. پژوهش‌هاي تخصصي و مقالات همايش‌هاي مرتبط نشان مي‌دهند كه اين موج ديجيتال، فراتر از «راه‌حل موقتي» عمل كرد و افق‌هاي جديدي براي دراماتورژي و توزيع آثار پيش رو نهاد. 
 اين تجربه ديجيتال دو پيامد مهم داشت: اول، دسترسي وسيع‌تر مخاطباني كه پيش از آن شايد هرگز در يك سالن شكسپيري حاضر نمي‌شدند حالا نمايش‌ها را آنلاين مي‌ديدند؛ دوم، بازتعريف فرم اجرا: دوربين، قاب‌بندي، مونتاژ و زبان سينمايي وارد درون اجرا شد و به‌ جاي «ثبت اجرا» نوعي گونه جديد اجرايي شكل گرفت كه ميان تئاتر و فيلم معلق بود. پژوهشي كه روند «live-filmed» را در آثار RSC بررسي كرده، نشان مي‌دهد كه اين ثبت فيلمي خود تبديل به يك سبك اجرايي مستقل شده است.
بازگشت فيزيكي، اما نه به همان «قبل»
با بازگشايي سالن‌ها از سال ۲۰۲۱، عجيب نبود اگر بعضي سالن‌ها به گذشته برگردند؛ اما آنچه روشن شد، اين است كه بسياري از تغييرات دوران قرنطينه موقتي نبودند. برخي نهادها مثل RSC گزارش كرده‌اند كه سال‌هاي ۲۰۲2-۲۰۲1 همچنان با تغييرات ساختاري و برنامه‌ريزي‌هاي جديد روبه‌رو بوده‌اند: از پخش‌هاي آنلاين تركيبي تا ساخت فضاهاي باز و باغ‌تئاتر براي اجراي شكسپير. اينها نشان داد كه تغييراتي عملي و سازماني در دل موسسات بزرگ رخ داده‌اند.  اما بازگشت مخاطبان آهسته و نابرابر بود: گزارش‌هايي از بريتانيا و امريكا نشان مي‌داد كه درصدي از تماشاگران قديمي هرگز به سالن‌ها بازنگشته‌اند و همين، فشار اقتصادي و نياز به جذب مخاطب جديد را تشديد كرد. اين فشارها شيوه كارگردانان و برنامه‌ريزها را در انتخاب فرم و طول اجرا و حتي قيمت‌گذاري بليت تغيير داد. 
فضاها تغيير كردند: باز بودن اجرا و رونق فضاي روباز
 يكي از آشكارترين تغييرها، اوج‌گيري نمايش‌هاي فضاي باز (open-air) و اجراهايي بود كه از طبيعت و «ناپايداري» محيط بهره مي‌گرفتند. فضاي باز، نوعي «بداهه‌پذيري» و بازگشت به ريشه‌هاي آييني نمايش را تسهيل كرد، جايي كه بدن اجراكننده در معرض عوامل طبيعي نيز قرار مي‌گيرد و همين به فرم اجرايي جديدي انجاميد. مقاله اخير Financial Times و گزارش‌هاي ميداني از اجراهاي روباز، نشان مي‌دهد كه سالن‌ها و فستيوال‌ها اين تجربه را پس از كرونا حفظ كرده‌اند و آن را به عنوان يكي از راه‌هاي جذب مخاطب و خلقِ تجربه جمعي ارزيابي مي‌كنند.  اجراي فضاي باز همچنين بر بدن اجرايي اثر گذاشت: بازيگران بايد با شرايط نامطمئن نور، صدا، هوا و فاصله مخاطبان كنار بيايند؛ حركاتشان بيش از پيش «برون‌گرا» و فيزيكي شد تا پيام نقش از فواصل دور نيز منتقل شود و اين تغيير ادراكي و تكنيكي در طراحي بدن اجرايي بازتاب يافت.
تماس، لمس و صحنه‌هاي عشقي: چگونه «بدن نزديك» بازسازي شد
يكي از حساس‌ترين حوزه‌ها، صحنه‌هاي تماس نزديك و عشق (مثلا رومئو و ژوليت) بود. در آغاز پاندمي، برخي توليدها مجبور به بازآفريني صحنه‌ها شدند يا با كم كردن تماس يا با استفاده از ماسك و حفاظ‌ها يا با قرار دادن قصه در بستر يك بحران همه‌گير كه به‌طور ضمني به فاصله‌گذاري اشاره مي‌كرد. منتقديني كه روند توليدات سال ۲۰۲0-۲۰۲1 را دنبال كردند، تصريح كرده‌اند كه نمايش‌هاي عاشقانه يا خشونت‌بار بدون لمس فيزيكي از دست‌ دادن بخشي از غناي دراماتيك را تجربه كردند و كارگردانان به خلاقيت بيشتري در دراماتورژي متوسل شدند تا اين خلأ را پر كنند. يك گزارش گاردين از سال ۲۰۲۱ به ‌صورت مشخص نوشت: «نمي‌توان رومئو و ژوليت را بدون لمس اجرا كرد» و تجربه‌هايي را توصيف كرد كه كارگردانان با ديوارها، صفحه‌ها و ماسك‌ها بازي كردند تا معاني تماس را دوباره بسازند.پس از رفع محدوديت‌ها اما «بازگشت به تماس» لزوما بازگشت به همان تماس قبل نبود؛ در بسياري توليدها، تماس‌ها اكنون از پيش تمرين‌شده‌تر، آگاهانه‌تر و به كار طراح حركت (intimacy director) وابسته‌اند. تجربه قرنطينه باعث شد حساسيت‌ها نسبت به سلامت و ايمني بازيگران روي صحنه بالا برود؛ بنابراين اكنون تماس فقط يك ابزار دراماتيك نيست، بلكه نتيجه توافق خلاقانه، ايمني و دراماتورژيك است.
دراماتورژي پساكرونا: تدوين مجدد فرم و زبان اجرايي شكسپير
 دراماتورژي آثار شكسپير، بعد از كرونا، دو جريان موازي را دنبال كرده است: 
 1.بازنگري متني-بدني (Text+Body): برخي كارگردانان تمركز را به «بدن اجرا» برده‌اند؛ معنا نه فقط از متن بلكه از حركت، فاصله و واكنش بدني توليد مي‌شود. اين رويكرد در توليدات معاصر، به‌ويژه در فضاهاي روباز و در اجراهاي تلفيقي با رقص و تئاتر فيزيكال، مشاهده مي‌شود.
 2.ديجيتال‌-هيبريد (Hybrid): توليداتي كه دوربين و پخش زنده را جزيي از طراحي دراماتيك كردند نه تنها به عنوان يك ثبت، بلكه به عنوان زباني مستقل: كات، كلوزآپ، مونتاژ و حضور همزمان مخاطب آنلاين و حضوري. پروژه‌هايي از RSC و ديگران عمدا روش‌هاي سينمايي را وارد اجرا كردند تا روايت را بازبيني كنند.
 اين دو جريان به شيوه‌هاي مختلف بدن را بازتعريف كردند: در ژانر فيزيكال، بدن برجسته و بزرگ‌نمايي شد؛ در گونه هيبريد، بدن «قاب‌بندي‌شده» به‌ جاي تماس مستقيم، كلوزآپ‌ها و قاب‌ها احساس صميميت را منتقل مي‌كردند.
نمونه‌ها و تجربه‌هاي عملي RSC، گلوب، استراتفورد و فستيوال‌ها
Royal Shakespeare Company (RSC): اسنادِ رسمي و بازخواني روندهاي ۲۰۲2-۲۰۲1 نشان مي‌دهد كه RSC همزمان به بازگشايي فيزيكي، توليد فضاي باز و گسترش فعاليت‌هاي آنلاين پرداخت و تلاش كرد تا «پخش‌هاي فيلمي از اجرا» را به سبك جديدي توسعه دهد. پژوهش‌هاي دانشگاهي كه روي پروژه‌هاي پخش ‌شده RSC كار كرده‌اند، نشان داده‌اند كه اين پخش‌ها ديگر صرفا «ثبت» نيستند، بلكه گاهي نسخه‌ مجزاي هنري‌اند. 
 Shakespeare’s Globe: گلوب، با تمركز تاريخي بر نوع اجراي روباز و تجربه جمعي، بعد از بسته شدن اوليه در ۲۰۲0 توانست تجربه‌هاي آنلاين و بازگشت روباز را با پژوهش و برنامه‌هاي آموزشي تركيب كند. گلوب به‌ويژه روي تداوم دسترسي و آموزش آنلاين تاكيد داشت.
 فستيوال‌ها مثل Stratford كانادا: فستيوال‌ها نيز غالبا فرصت تجربه فرم‌هاي نو را فراهم كردند: از قرار دادن نقش‌ها در فضاهاي نامتعارف تا استفاده از آب و محيط زيست به عنوان عنصر دراماتيك. اين نمونه‌ها نشان مي‌دهد كه نهادهاي بزرگ به‌ جاي بازگشت كامل به مدل پيشين، به سمت تركيب ابزارها و فضاها حركت كرده‌اند.
بازيگر، آموزش و «بدن شهري» تغيير در تكنيك و كارگاه‌ها
 تجربه پاندمي باعث شد برنامه‌هاي تمريني بازيگران نيز تغيير كنند: تاكيد بيشتر بر تمرينات ايمني بدني، آگاهي تنفسي مرتبط با ماسك و كار با دوربين. مربيان بازيگري به توسعه تمريناتي پرداختند كه نه ‌فقط صوت و گفتار، بلكه مهندسي تماس و فاصله را در برمي‌گيرد. گزارش‌ها و راهنمايي‌هاي موسسات نشان مي‌دهد تمرين تماس صحنه‌اي حالا پروتكل‌هايي دارد كه پيش از ۲۰۲۰ وجود نداشت از تست‌هاي سلامتي تا حضور هماهنگ‌كننده‌هاي صحنه براي ايمني فيزيكي بازيگران. از سوي ديگر، حضور مخاطب كمتر بازگشته و تغيير رفتار اجتماعي تماشاگران (گفت‌وگوها، استفاده از موبايل، گاه بي‌نظمي) نقش بدن بازيگر را پيچيده‌تر كرده است: بازيگر اكنون بايد علاوه بر نقش، با آزادي يا بي‌نظمي سالن هم كار كند. گزارش‌هاي روزنامه‌اي و مصاحبه‌ها با بازيگران به اين نكته اشاره كرده‌اند كه مخاطب پساكرونا گاهي متفاوت رفتار مي‌كند و اين رفتار بر اجرا تاثير مي‌گذارد.
نقدها و ديدگاه كارگردانان: دو صدا
از يك سو، برخي منتقدان و كارگردانان مانند «رابرت ايك» اين تغييرات را مثبت مي‌دانند: آنها بر دسترسي بيشتر، تنوع فرم‌ها و خلاقيت تازه تاكيد مي‌كنند. مثل اينكه برخي اجراها نشان دادند چگونه «بدن اجرا» را مي‌توان با رقص، آيين و حركت نو بازخواني كرد تا معناهايي تازه از متن بيرون كشيده شود. از سوي ديگر، منتقداني نگران از دست رفتن برخي عناصر بنيادي تئاتر از جمله تجربه «همزماني» زنده بازيگر و تماشاگر و شدت تماس بدني ابراز ترديد كرده‌اند. ديجيتالي شدن بيش از حد ممكن است «فاصله» ايجاد و آن حس جمعي بداهه را تضعيف كند. نظرات پراكنده در مقالات تحليلي و همايش‌ها اين دو قطب را بازتاب مي‌دهد. همچنين مديران هنري و بازيگران شاخص مثل رالف فاينز يا افرادي در رهبري فستيوال‌ها اعلام كرده‌اند كه بايد با شكسپير به‌گونه‌اي كار كرد كه مخاطبان جديد را جذب كند و همزمان احترام به متن حفظ شود، رويكردي كه گاهي به «ساده‌سازي» زبان و تمركز بيشتر بر اجرا و بدن منجر شده است.
پيامدهاي دسترسي و عدالت اجرايي
يكي از بحث‌هاي مهم، مساله دسترسي است: دوران كرونا نشان داد كه پخش‌هاي آنلاين مي‌توانند دسترسي فرهنگي را بالا ببرند (معلولان، جوامع دورافتاده و كساني كه توانايي حضور ندارند) . اما با گزارش‌هايي كه حاكي از بازگشت بسياري از سالن‌ها به مدل صرفا حضوري است، نگراني وجود دارد كه دسترسي به دست ‌آمده از بين برود. مطالعات ميداني نشان داد بيش از نيمي از سالن‌هايي كه در دوران كرونا به پخش آنلاين پرداختند، پس از بازگشايي بخشي از آن را حذف كردند؛ تصميمي كه پيامدهاي اخلاقي و فرهنگي دارد.  اين مقوله با بحث اقتصادي گره خورده است: با كاهش تماشاگران بازگشته، فشار مالي بر نهادها ممكن است آنها را به سمت اجراهاي «كم‌هزينه‌تر» يا اجراهاي تجاري‌تر سوق دهد كه الزاما براي توسعه فرم هنري مفيد نيست. نتيجه اين مي‌تواند تمركز كمتر بر آزمايش و ريسك‌پذيري باشد يعني همان ‌چيزي كه در دوران كرونا بسياري را به خلاقيت و ابداع واداشت.
چشم‌انداز: بدن شكسپير در افق نزديك
كرونا نه يك «وقفه»، بلكه يك «شتاب‌دهي» بود، شتابي كه روندهاي موجود را تسريع كرد و برخي تغييرات را به ‌صورت دايمي به ارمغان آورد. سه نتيجه كليدي قابل تاكيد است: 
1.تكثير فرم‌ها: از اجراهاي كاملا فضاي باز تا اجراهاي هيبريد و فيلمي همه تبديل به گزينه‌هايي ماندگار شدند.
2.بازتعريف تماس و بدن: تماس فيزيكي حالا محصول توافق دراماتيك-تكنيكي و پروتكل‌هاي ايمني است؛ بدن بازيگر آگاه‌تر، فني‌تر و گاهي ديسيپلين‌مندتر شده است.
3.چالش دسترسي و اقتصاد: دسترسي ديجيتال بهتر شد، اما تداوم آن نامطمئن است؛ فشارهاي اقتصادي ممكن است مسير خلاقيت آزمايشي را تغيير دهد.
نتيجه‌گيري: بازگشت، اما بازگشتي ديگرگون
شكسپير در قرن بيست‌ويكم پس از تجربه جهاني همه‌گيري نمايشي از انعطاف‌پذيري متن است: متن همچنان زنده است، اما بدن‌هايي كه آن را اجرا مي‌كنند، فرم‌هايي كه نقش‌ها را مي‌سازند و فضاهايي كه نمايش‌ها رخ مي‌دهد، تغيير كرده‌اند. اين تغييرات نه صرفا تكنيكي كه ايدئولوژيكند: چه زماني تماس عاشقانه را مجاز دانيم؟ چگونه فضاي طبيعي را به عنوان همبازي متن وارد كنيم؟ چه نقش و مسووليتي بر دوش توليدكنندگان فرهنگي است تا دسترسي را حفظ كنند؟ در نهايت آنچه روشن است، اين است كه صحنه شكسپير در دوران پساكرونا متنوع‌تر، پرريسك‌تر و از جهاتي دقيق‌تر شده است و اين تغييرات كه از دل محدوديت‌ها زاييده شدند، اكنون تعيين‌كننده شكل نمايش‌هايي‌اند كه مخاطبان امروز و فردا خواهند ديد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون