پرونده مردي كه به خاطر اعتماد به دوستش ورشكست شد
با مراجعه مردي حدود ۴۰ ساله به نام امير به دايره مشاوره كلانتري 181 چيتگر و اعلام مشكلات شديد روحي و رواني ناشي از يك شكست مالي، موضوع به صورت ويژه در دستور كار مشاوران اين مركز قرار گرفت.
اين مرد با ظاهري مضطرب به مشاوران گفت كه تا چند سال قبل صاحب يك كسبوكار نسبتا موفق بوده، اما با اعتماد به يكي از دوستان صميمياش تمام سرمايه خود را در يك پروژه سرمايهگذاري قرار داده است. بنا به اظهارات او، دوستش با وعده سود بالا، او را متقاعد به مشاركت كرده، اما پس از شكست پروژه و ناپديد شدن اين فرد، امير تمام سرمايهاش را از دست داده و با بدهيهاي سنگين و مشكلات حقوقي متعدد مواجه شده است.
او با اشاره به اينكه پس از اين اتفاق اميد خود را نسبت به آينده از دست داده است، گفت كه ديگر نميتواند به كسي اعتماد كند و حتي ارتباط با اطرافيان برايش سخت شده و هر شب با كابوس از خواب ميپرد و به دليل بيخوابي و از بين رفتن تمركز، قادر به انجام كارهاي روزمره نيست. او همچنين تاكيد كرد كه اين مشكلات روحي باعث ايجاد تنشهاي جدي در خانواده شده و همسرش بهطور مداوم او را سرزنش ميكند و فرزندانش نيز تحت تاثير اين شرايط قرار گرفتهاند.
زينب كاظمي، مشاور كلانتري ۱۸۱ چيتگر در مورد اين پرونده گفت: «آسيب رواني ناشي از خيانت و از دست دادن سرمايه، يكي از مهمترين و پيچيدهترين آسيبهايي است كه ميتواند فرد را به شدت تحت فشار قرار دهد. در مورد اين فرد نيز خيانت دوست نزديك و از دست دادن سرمايه باعث ايجاد احساس بياعتمادي، نااميدي و درماندگي عميق شده است. چنين تجربهاي ميتواند زمينهساز افسردگي، اضطراب و اختلالات رواني جدي شود. با توجه به كابوسها و مشكلات خوابي كه امير تجربه ميكند، احتمال بروز اختلال استرس پس از سانحه وجود دارد. اين اختلال معمولا در افرادي كه تجربيات آسيبزا داشتهاند، ديده ميشود و ميتواند باعث بازگشت تصاوير ذهني ناخوشايند، تحريكپذيري، كاهش تمركز و افت تواناييهاي روزمره شود. فشار رواني ناشي از اين بحران، روابط خانوادگي او را نيز تحت تاثير قرار داده است؛ سرزنشهاي مداوم همسر و مشاهده تاثير منفي اين تنشها بر فرزندان، باعث افزايش احساس تنهايي، انزوا و درماندگي در او شده است.»
اين مشاور كلانتري در ادامه گفت: «از دست دادن سرمايه و احساس ناتواني در مديريت مشكلات، به شدت اعتماد به نفس و عزت نفس امير را كاهش داده است. او خود را فردي شكستخورده ميبيند كه ديگر قادر به دستيابي به اهداف و برنامههايش نيست و همين موضوع، چرخهاي معيوب از استرس و فشار رواني ايجاد كرده است. در چنين شرايطي، فرد ممكن است براي مقابله با فشار رواني به راهكارهاي ناكارآمد روي آورد؛ از جمله انزوا، پرخوري يا حتي گرايش به مصرف الكل و مواد مخدر. اين راهكارها هر چند ممكن است به صورت موقت احساس بهتري ايجاد كنند، اما در بلندمدت مشكلات رواني و اجتماعي فرد را تشديد ميكنند. مشاوره خانوادگي نقش مهمي در بازسازي روابط ميان امير، همسر و فرزندان او دارد؛ اين جلسات به اعضاي خانواده كمك ميكند تا احساسات و نيازهاي يكديگر را بهتر درك كنند و راهكارهاي موثرتري براي كاهش تنش و بهبود ارتباطات پيدا كنند.»
كاظمي همچنين ميگويد: «حمايت اجتماعي نيز بخش ديگري از فرآيند درمان است. حضور در گروههاي حمايتي، گفتوگو با دوستان مطمئن و تعامل با خانواده، ميتواند احساس تنهايي و انزوا را كاهش دهد و انگيزه لازم براي بازسازي زندگي را به فرد بدهد. از سوي ديگر، بازسازي وضعيت مالي و مديريت بدهيها نيز براي كاهش فشار رواني ضروري است. همكاري با مشاور مالي براي برنامهريزي دقيق و عملي جهت پرداخت بدهيها و بهبود شرايط اقتصادي، باعث ميشود بار رواني ناشي از بحران مالي كاهش يابد و فرد بتواند انرژي و تمركز خود را صرف اقدامات سازنده كند.»